سعید محمدی-پژوهشگر | شهرآرانیوز؛ موضعگیری سران منافقین از اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب تا بهار ملتهب سال ۱۳۶۰ رنگ و بوی تهدید و مقابله با نظام را به خود گرفته بود. منافقین عملا در مقابل نهضت مردم ایستاده بودند. این مقابله در اطلاعیهها و میتینگهای آنان نمود عینی داشت و با ایجاد هیاهوی رسانهای میکوشیدند دوقطبی کاذب «مظلوم» و «ظالم» را در دفاع از خود، واقعی نشان دهند.
مخالفتها رفتهرفته آشکارتر و موضعگیریها تندتر و بیپردهتر شده بود تا جایی که مسعود رجوی، سرکرده این گروهک، در بهمنماه سال ۱۳۵۸ در سخنرانی خود در دانشگاه تهران بهصراحت از «مشت» و «گلوله» سخن گفت: «یا للمسلمین! پس کجایید؟! چرا صدایتان در نمیآید؟! مگر نمیبینید که چطور طرفداران ما را در نظام جمهوری اسلامی سر میبرند؟! وای به روزی که تصمیم بگیریم مشت را با مشت و گلوله را با گلوله پاسخ بدهیم!» یک ماه پس از آن، اوایل اسفندماه سال ۱۳۵۸ نیز بار دیگر اینگونه مردم و نظام را تهدید کرد: «یک سازمان سیاسی تا نقطه مشخصی میتواند کنترل هوادارانش را در اختیار داشته باشد.»
بنیصدر که به بازوی اجرایی منافقین بدل شده بود در روز پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در میتینگ بزرگداشت دکتر مصدق در دانشگاه تهران به سخنرانی پرداخت. منافقین و طرفداران بنیصدر که نیروهای خود را برای سرکوب طرفداران انقلاب آماده کرده بودند، با فرمان بنیصدر به سرکوب مردم پرداختند و صحنههای خشونتآمیزی را به تصویر کشیدند.
فردای آن روز، یعنی ۱۵ اسفند ۱۳۵۹، خطیب جمعه تهران، آیتا... خامنهای، در دومین خطبه نماز در دانشگاه تهران ضمن دعوت مردم به حفظ آرامش، به اقدامات خلاف قانون منافقین و سایر گروههای طرفدار بنیصدر لیبرال اشاره کردند و فرمودند:
«این گروهکهای آمریکایی دو چیز را مدنظر داشتند: اول اینکه یک غوغای مصنوعی به راه انداختند. یعنی اینکه کسانی میخواهند جلسات را خراب کنند و دیگر اینکه کسانی را نیز که از قبل نشان کرده بودند زیر باران شتم و جرح قرار دادند. بارها به آنها گفته شد نزنید و زدند. افراد را زندانی کردند. با وجود اینکه مکرر به آنها توصیه میشد که شعار ندهند شعار دادند، علیه چهرههایی که امام به آنها اظهار اطمینان کرده است، به آنها دل بسته است و آمریکا از آنها میترسد.»
با اوجگیری تضادهای منافقین با انقلاب مردمی و آشکار شدن خط نفاق و مهمتر از آن استنکاف سازمان از تحویل سلاحهایی که در دوران مبارزات انقلاب انبار کرده بودند، به رغم اخطارهای مکرر امام خمینی (ره) و دادستانی انقلاب، تکلیف این گروهک بر همگان مشخص و سخنرانیها و روشنگریها علیه آنان نیز شفافتر شده بود. رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ بهتفصیل درباره نفاق و اقدامات منافقین در زیر نقابهای مختلف به ایراد سخن پرداختند.
ایشان ضمن اشاره به روایت منقول از امیرالمؤمنین درباره منافقین اینگونه فرمودند: «با مؤمنین حاضر نیستند کنار بیایند و از موارد اختلافشان با آنان بگذرند، اما با کافرین حاضرند. حاضرند با فراریان محکوم به اعدام بسازند. حاضرند در کشورها طرح توطئه را کنار بریزند. حاضرند با گروههای ضداسلامی کنار بیایند، اما حاضر نیستند با خط اصیل اسلام توافق کنند. همیشه هم بهانهای دارند. آیا ما باید چشمهای خود را درباره این همه احادیث که درباره نفاق هست ببندیم؟ آیا قبول نکنیم که یک حرکت موذیانه نفاق زیر نقابهای گوناگون تلاش میکند برای نابودکردن دستاورد انقلاب مردم؟»
ایشان ضمن اشاره به خواسته مشترک دشمنان انقلاب و منافقین برای سرنگونی نظام اسلامی افزودند: «منافق صریحا نمیگوید درود بر آمریکا، اما عمل او نشان میدهد که او زمینهساز کار آمریکاست یا هر قدرت بزرگ دیگر. صریحا نمیگوید که ما طرفدار خط انگلیس و یا روسیهایم، اما عملش این را نشان میدهد.»
امام خمینی (ره) سه روز بعد از آن در اجتماع ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ علما و روحانیان استانهای آذربایجان شرقی و غربی منافقین را به دلیل تحویلندادن سلاحها و هدف قرار دادن مردم شدیدا مورد عتاب قرار داد و در دو مقطع از بیانات خود اشاره کرد منافقین با تهدید به قیام مسلحانه «ناشیگری» کردند و «مشت خود را باز» کردند:
«آنهایی که اینطور هم با قلمهایشان علاوهبر تفنگهایشان با ما معارضه دارند، ما به آنها کرارا گفتهایم و حالا هم میگوییم: مادامی که شما تفنگها را در مقابل ملت ایران کشیدهاید، یعنی در مقابل اسلام با اسلحه قیام کردهاید، نمیتوانیم صحبت کنیم و نمیتوانیم مجلسی با هم داشته باشیم. شما اسلحهها را زمین بگذارید و به دامن اسلام برگردید. اسلام شما را میپذیرد. اسلام هوادار همه شماهاست. فقط گفتن به اینکه حاضریم و در آن نوشتهای که نوشتهاید در عین حالی که اظهار مظلومیتهای زیاد کردهاید، لیکن باز ناشیگری کردید و ما را تهدید به قیام مسلحانه کردید. ما چطور میتوانیم با کسانی که میخواهند قیام مسلحانه بر ضد اسلام بکنند تفاهم کنیم؟ شما این مطلب و رویه را ترک کنید و اسلحهها را تسلیم کنید و اگر میگویید ما به قانون در عین حالی که رأی ندادهایم لیکن سر به او میسپاریم و آن را قبول داریم، با قانون شما عمل کنید و قیام بر ضد دولت که برخلاف قانون است و قیام مسلحانه که برضد قانون است و داشتن اسلحه که برضد قوانین کشور است، به اینها عمل کنید، ما هم با شما بهتر از آنطوری که شما بخواهید عمل میکنیم. ما میخواهیم با آغوش باز همه گروههایی را که هستند بپذیریم و همه منحرفین را میل داریم که به اسلامیت برگردند.»