صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

فلسفه سیدالشهدا(ع)، آزادی مردم است

  • کد خبر: ۱۱۹۲۲۷
  • ۰۸ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۰
آدمی که نقشش در عالم مجهول است، هیچ گاه به سمت خوبی سوق پیدا نمی‌کند. اصلا سیدالشهدا (ع) و دیگر انبیا و اولیا آمده اند که ما این را درک کنیم که چرا اصلا باید حرکتی کنیم.

به گزارش شهرآرانیوز؛ در این روز‌ها که همه در مجالس عزاداری شرکت می‌کنند تصمیم گرفتیم یک روضه خودمانی برگزار کنیم و پای منبر حجت‌الاسلام مسعود یوسفی نشسته ایم آنچه می‌خوانید نتیجه این روضه است، شما هم با ما در این روضه شرکت کنید خدا را شاکریم که به ما توفیق داد دوباره چشمانم به بیرق و پرچم عزای سیدالشهدا «ع» روشن شود. آنچه که به نظر می‌رسد برای ورود به محرم و عزای سیدالشهدا مطرح می‌شود تقریبا جمله‌ای است که ما با آن وجود نازنین سیدالشهدا را در روز اربعین مورد خطاب قرار می‌دهیم: بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وحَیرَةِ الضَّلالَةِ؛ و جانش را در راه تو بذل کرد (خون قلبش را در راه تو داد) تا مردم از جهالت نجات پیدا کنند.

کار ویژه ماه محرم چیست؟

ما باید به کار ویژه محرم نگاه کنیم. چون دو سویه نگاه در عزای سید الشهدا (ع) وجود دارد. یکی اینکه ما عزا را برای عزا به پا می‌کنیم یا اینکه نه عزا را برای تعظیم شعائرا... به پا می‌کنیم، یعنی اینکه بناست یاد پروردگار عالم و یاد انسان در عالم هستی فراموش نشود، چرا این دو را در کنار هم می‌آوریم، چون قرآن می‌فرماید هر وقت انسان‌ها خدا را فراموش می‌کنند در حقیقت خودشان را فراموش می‌کنند، یعنی یاد خدا عالم قرین شده به یاد خود انسان. آیا ما در زمان‌هایی نیستیم که انسان‌ها حقیقی‌ترین معرفت عالم هستی که خودشان باشد را فراموش کرده اند؟ آیا ما هر چقدر روی به تمدن جدید برمی داریم، بیشتر متوجه این نکته نیستیم که انسان نیازمند تذکر نسبت به خودش است؟ این بستر را در هستی خدای عالم قرار داده و اسمش را به نام نامی حضرت سیدالشهدا مزین کرده است. چرا؟

چون که اباعبدا... الحسین (ع) و مجموع اهل بیت آیینه تمام نمای خدا در روی زمین هستند و بناست که آن‌ها بیایند و عقل انسان و فهم او را نسبت به مسائل هستی بیشتر باز کنند. در خطبه یک نهج البلاغه امیرالمؤمنین «ع» می‌فرماید: یکی از کار‌های اصلی حضور انبیا در جامعه این است که،  چون عقل‌های انسان‌ها دفن می‌شود و فطرت‌ها در پس امیال و هوس‌ها دفن می‌شود؛ کاری که آن‌ها انجام می‌دهند این است که‌ می‌آیند و به انسان حقیقت خودش را نشان می‌دهند. انسان گمان می‌کند در راستای خدمت به آرامش خود قدم برمی دارد، در حالی که هر چه ما جلوتر می‌رویم، می‌بینیم انسان آرام نیست.

سیدالشهدا (ع) وجه گمگشته انسان است

این آرامش نداشتن انسان در دنیای مدرن خودش یک نکته درخورتأمل است. نشانه‌هایی وجود دارد مانند؛ تنهایی انسان در دنیای مدرن یا ابزاری نگاه کردن به انسان در دنیای مدرن که نشان می‌دهند انسان در این دنیا حالش خوش نیست و از حقیقت خودش دور شده و نیاز به کمک دارد. انسان با این حجم از دانش که در اطرافش است باید از خود بپرسد پس چگونه است که این همه آمار جرم و جنایت بیشتر شده است. این همه آمار طلاق، آمار ازدواج با هم جنس، این‌ها همه نشان دهنده این است که حال دنیا خوب نیست.

حالا نکته چیست؟ نکته این است که ما هر چه تأکید بر یادسیدالشهدا و بر محرم داریم، در حقیقت تأکید بر آن وجه گمگشته انسان داریم. هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ بازجوید روزگار وصل خویش. انسان باید در پی این باشد که چرا این قدر از اصل خود دور شده است. اکنون چرا این قدر سطح استرس و اضطراب در جامعه بالاست؟ این میزان از نیاز به روان درمانی به چه دلیل است؟ این میزان استفاده از ادوات آرامش بخش که جامعه، خود و دنیا تجربه‌ می‌کنیم به چه دلیل است؟ شاید بگویید مرادمان از این پرسش‌ها چیست؟ چرا این را‌ می‌گوییم؟ چون می‌خواهیم توجه شما را به تعالیم توصیه شده در محرم جلب کنیم. اینکه ما در این ماه از چه گفتگو می‌کنیم؟ اینکه هیئت سیدالشهدا (ع) برای چه علم می‌شود؟

روضه کارکرد ویژه اش نجات انسان است

اینجا لازم است که من مبلغ هم به اصل این تعالیم توجه کنم. اینکه ما روضه را فقط برای روضه نمی‌خوانیم. در روایات مکرر آمده است که حتی خون سیدالشهدا هم برای این ریخته شده است که انسان نجات پیدا کند. انسان از جهل‌های خودش دست بردارد و از این زندگی که دارد در آن مدام به خودش ظلم می‌کند، دست بکشد و در آن تجدیدنظر کند. فرموده اند یکی از وظایف انبیا این است که‌ می‌آیند این سنگینی بار را از دوش توی انسان برمی دارند. سنگینی که جامعه و اطرافیانمان به ما تحمیل می‌کنند. ما در میان خوب و بد‌های دیگران و تعاملات آن‌ها گم شده ایم و خود حقیقی خودمان را فراموش کرده ایم و‌ نمی‌دانیم چی بناست ما را آرام کند. آقا سیدالشهدا مرکز توجه به این معرفت هستند که فرمود هر کسی به حسین بن علی «ع» پناهنده شود، این پناهندگی باعث نجات او در عالم خواهد بود.

حسین (ع) نوری درتاریکی عالم

اینکه فرموده اند؛ ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه دو نکته با خود به همراه دارد. یک اینکه درباره مصباح می‌گوید. مصباح یعنی چه؟ چراغی که تاریکی را روشن می‌کند، آقا سیدالشهدا (ع) نوری است در تاریکی. حالا پرسش اینجاست که مگر ما داریم در تاریکی زندگی می‌کنیم؟ این همه کتاب، این همه مقاله، این همه نشریه و ... که منتشر شده و‌ می‌شوند و باز ما در تاریکی هستیم؟! این را ما باید خودمان قضاوت کنیم. می‌دانید مادامی که ما دستمان را به نشانه رجوع به خویشتن بالا نیاوریم هیچ توجهی پیدا نمی‌کنیم. هیچ درمانی برایمان وجود ندارد که شاعر می‌گوید: طبیب نفس مسیحا دم است و مشفق لیک/ چو درد در تو نبیند که را دوا بکند. ما وقتی احساس درد نداشته باشیم؛ طبیعی است که بهترین طبیب عالم هم در کنارمان بنشیند، ما نشانه‌های اشتباه به او می‌دهیم و چیزی دیگر را‌ می‌خواهیم.

باید پرسش داشته باشیم. امیرالمؤمنین می‌فرمایند از من بپرسید. در آنجا شخصی سؤال خوبی می‌پرسد از امام علی و‌ می‌گوید: شما چطور این گونه شدید و حضرت در پاسخ می‌گویند؛ مراقب بودم چه به قلبم ورود پیدا می‌کند. در جای دیگری از مراقبت نگاه می‌گویند و‌ می‌فرمایند: نگریستن‌های تو در عالم اشتباه است. اینجا منظور فقط نگاه به نامحرم نیست. اینکه من چشمم به دنبال این است که چه کالایی را استفاده کنم که یک درجه خودم را از دیگری بالا بکشم و برتر باشم. این نگاه مسموم است. ما مراقبت نمی‌کنیم از ورودی‌های قلب و روحمان و نگاهمان مسموم است و حالمان خوش نیست.

داستان تو چیست آزادی یا بنده؟

نکته چیست؟ انبیا و اولیا آمده اند که بگویند تو ارزشمند هستی. ما برای تو هزینه کرده ایم. ۱۲۴ هزار پیامبر خرج تو شده است و بناست که تو آن مسیری را طی کنی که حالت خوش باشد. حالت خوب باشد، البته نه با تکیه بر امکانات. اختلافی هست بین آرام بودن و آرامش داشتن. به عنوان مثال کودکی که مادر بالای سرش یک جغجغه گرفته است مادامی که آن جغجغه تکان می‌خورد آرام است، اما به محض اینکه مادر آن را دور می‌کند کودک از قبل دادش بلندتر می‌شود. آرام بودن به معنای آرامش داشتن نیست و این آرامش با تکیه برامکانات به دست نمی‌آیند، چون امکانات روزی هستند و روزی از دست می‌روند.

حال دنیا این را نشان می‌دهد. این فهم باید شکل بگیرد. آدمی که نقشش در عالم مجهول است، هیچ گاه به سمت خوبی سوق پیدا نمی‌کند. اصلا سیدالشهدا (ع) و دیگر انبیا و اولیا آمده اند که ما این را درک کنیم که چرا اصلا باید حرکتی کنیم. در همین مسئله حجاب می‌گویند اصلا چرا باید حجاب داشته باشیم؟ جدا از موضوع قانون این فهم باید شکل بگیرد و ما باید به این درک برسیم که چرا باید حرکتی کنیم. در یک مناظره موسی بن جعفر «ع» به شافعی این را‌ می‌گوید: داستان تو چیست آزادی یا بنده ای؟ از اینجا شروع می‌کند. مصباح بودن همین است. آمده تا این را روشن کند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.