صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

کبوتران حرم

  • کد خبر: ۱۳۳۷۹۵
  • ۱۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۸
آن روز‌ها در صحن‌های حرم، جایگاه‌های بزرگ تری برای کبوتران درنظر گرفته شده بود و زائران با نیت‌های مختلف برای کبوتران حرم گندم می‌خریدند.

سال‌های پیش اطراف حرم حال وهوای خاصی داشت. مغازه‌های عکاسی، نوارفروشی و سوغاتی فروشی تا بیخ دیوار‌های حرم می‌رسید.

نوارفروشی‌ها یک نوار داشتند با صدای یک پسر نوجوان که شرح حالی از آمدنش به مشهد را برای امام رضا (ع) با سوزی عجیب می‌خواند: «کاشکی من کبوتری تو صحن باصفات بودم/ سایه بون حرم و گلدسته طلات بودم» در روز‌های نوجوانی من این قطعه، انتخابِ بدون بروبرگرد همه نوارفروش‌های اطراف حرم بود.

بعد که به حرم نزدیک می‌شدی، گندم فروش‌ها که گندم‌ها را در پلاستیک فریزر ریخته بودند، خود را به زائران می‌رساندند و از آن‌ها می‌خواستند برای کبوتران حرم، گندم بخرند.

آن روز‌ها در صحن‌های حرم، جایگاه‌های بزرگ تری برای کبوتران درنظر گرفته شده بود و زائران با نیت‌های مختلف برای کبوتران حرم گندم می‌خریدند. تماشای کبوتر‌ها یکی از علایق بچه‌های هم سن وسال من بود. زائران دور جایگاه کبوتر‌ها می‌ایستادند و برایشان دانه می‌ریختند. حال وهوای عجیبی بود. پدر‌ها و مادر‌ها بچه هایشان را بغل می‌کردند تا برای کبوتر‌ها گندم بریزند. اصلا این کبوتر‌ها بخشی از هویت حرم هستند.

اگر پای حرف عکاسان حرم بنشینید، متوجه می‌شوید که عکاسی از این کبوتران، نقش مهمی در میان عکس‌های ثبت شده آن‌ها از حرم در طول سال‌های فعالیتشان داشته است. کبوتر‌های حرم در شعر‌هایی که با مضمون حرم سروده شده است، نیز توجه شاعران را به خود جلب کرده اند.

آن‌ها با استفاده هوشمندانه از این موجودات دوست داشتنی، همیشه بر زیبایی شعرشان افزوده اند. قاسم رفیعا در شعری معروف به لهجه مشهدی سروده است: «دروغ، مُرغ نیست مییون ما باهم/ الان به عنوان مثال تو حرم/ چند روزه که تو نخ کفترایم/ بچه محله امام رضایم.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.