گردهمایی ۸۰۰ نفر از برگزارکنندگان همایش جهانی شیرخوارگان حسینی در حرم رضوی نصب ۲۰۰ پنکه مه‌پاش در مسیر منتهی به جمرات همسر شهید جمهور: رئیسی مفهوم اقامه عدل را در عمل معنا کرد ۱۸ اندرز زندگی‌ساز اقدامات برجسته دولت شهید رئیسی در تسهیل سفر‌های زیارتی گنبد حرم مطهر امام‌رضا(ع) سیاه‌پوش شد (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) با دل سپرده به رضا(ع)، تا شهادت رفت + فیلم اطلس جغرافیایی راهبردی دفاع مقدس رونمایی شد دیدار با دریای عمیق معارف اسلامی در صحیفه سجادیه روایت یک سوگ دسته‌جمعی بدعادتمان کردید آقای رئیس‌جمهور شهید رئیسی اخلاق و تقوا مسئله اولش بود اموال مسروقه موزه شاه نعمت‌الله ولی بازگردانده شد خدمت خالصانه آیت‌الله رئیسی به شهادت ختم شد اعلام ویژه‌برنامه‌های حرم مطهر رضوی به‌مناسبت روز زیارتی امام‌رضا(ع)، فردا (چهارشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) «نوسان»، نمونه‌ای موفق از برنامه‌سازی در حوزه مقاومت عطر حرم امام رضا (ع) در موصل پیچید | استقبال گرم عراقی‌ها از کاروان مهر رضوی + فیلم کاپ قهرمانی تیم ملی والیبال به موزه آستان قدس رضوی اهدا شد موزه دفاع مقدس و مقاومت به لحاظ محتوایی باید به اندیشه نسل جوان عمق ببخشد
سرخط خبرها

خاطرات خوش کودکی در حرم

  • کد خبر: ۱۳۱۴۲۶
  • ۰۴ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۳
خاطرات خوش کودکی در حرم
همه آن‌هایی که در مشهد به دنیا آمده اند، خاطرات خوبی از روز‌های سرخوشی کودکی در حرم امام هشتم (ع) به ذهن دارند.

همه آن‌هایی که در مشهد به دنیا آمده اند، خاطرات خوبی از روز‌های سرخوشی کودکی در حرم امام هشتم (ع) به ذهن دارند. خود من هر وقت به حرم می‌روم، در رواق‌ها به خصوص «دارالولایه» در جست وجوی روز‌هایی هستم که سال هاست از آن فاصله گرفته ام، اما قرار گرفتن در آن نقطه، لذت شیرینی برایم دارد. در این بین، بعضی خاطرات حرم برای بچه‌ها در نسل‌های مختلف مشترک است؛ مثل حوض‌هایی که وسط صحن‌ها قرار دارند؛ البته در روز‌های کودکی ما بیشتر بودند، اما هنوز هم هستند و هر وقت که گذرم به اطراف آن حوض‌ها می‌افتد، معمولا چند بچه را درحال جست وخیز در آن‌ها می‌بینم.

یک بار یکی از اقوام ما از قم آمده بود. بعد رفتند حرم. وقتی برگشتند، پسر خانواده لباس‌های نو به تن داشت و خیلی حالش خوب بود. مادرم همان طور که داشت به میهمانان خوشامد می‌گفت، به پسر خانواده که آن روز‌ها پنج سال داشت و حالا دانشجوی پزشکی است، گفت: «به به! چه لباس‌های قشنگی!» که خاله خانم شروع کرد به تعریف کردن.

ظاهرا پسر بچه داشته دور حوض برای خودش چرخ می‌زده است که به یک باره از درون حوض سر درمی آورد و تنی هم به آب می‌زند. بعد یکی از خادم‌ها می‌رود برایش یک دست لباس نو می‌آورد که بچه سرما نخورد. راستش را بخواهید وقتی بچه بودم، خیلی دوست داشتم در حرم گم شوم تا برای یک بار هم که شده است مرا ببرند قسمت گمشدگان و اسباب بازی‌های جورواجوری که تعریفشان را شنیده بودم، از نزدیک ببینم.

چوب پر دست خادم ها، کاشی کاری دیوارها، آینه کاری رواق ها، لامپ‌های رنگی در صحن ها، صدای نقاره خانه، دینگ دینگ ساعت بزرگ حرم، عصای نقره‌ای دربان‌ها و بوی خوش اسپندی که در هوای صحن‌ها می‌پیچد، همه و همه بخش زیادی از خاطرات من را از حرم تشکیل می‌دهد؛ خاطراتی که برای هرکدام از ما تداعی کننده روز‌های خوش بچگی است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->