یکی از ویژگیهایی که خدای تعالی مخصوص انسان قرار داده است که متفاوت با دیگر موجودات از جمله حیوانات باشد، نعمت شکرگزاری است. شکر، نعمتی است که برای وجود نعمتهای الهی، انسان مأمور است که انجام دهد.
زمینه شکرگزاری در حمد الهی است و سیدالساجدین امام زین العابدین (ع) در اولین دعا در صحیفه سجادیه به پیشگاه الهی چنین عرضه میدارند:
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَیْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یَشْکُرُوهُ وَ لَوْ کَانُوا کَذَلِکَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِیمِیَّة؛
یعنی حمد و سپاس مخصوص و ویژه خدایی است که اگر از بندگان خویش، شناختِ سپاس در مقابل نعمتهاى پیاپى و منّتهاى آشکار خود را دریغ و محبوس میداشت، از نعمتهاى او بهره میبردند بیآنکه سپاسگزار باشند و روزى فراوان او را میخوردند، بیآنکه شکر او را به جاى آورند، اگر این چنین میشد در نتیجه از مرزهاى انسانیت بیرون میرفتند و به حدّ جانورى و بهیمیّت (حیوانیت وحشی) تنزل میکردند؛
و در فقرهای دیگر از همین دعا میفرمایند:
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُکْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِیَّتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَیْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِی تَوْحِیدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّکِّ فِی أَمْرِهِ؛
یعنی حمد و سپاس خداوندى را که خود را به ما شناسانید و شیوه سپاسگزارىاش را به ما الهام کرد و ابوابِ علمِ ربوبیّت خویش را به روى ما بگشاد و ما را به اخلاص در توحید راه نمود و از الحاد و تردید به دور داشت؛ و نیز میفرمایند:
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَیْهِ، فَکَیْفَ نُطِیقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّی شُکْرَهُ! لَا، مَتَى؛
یعنی سپاس خداوندى را که جز به خود، درِ نیاز را به روى ما فروبست. چگونه از طاقت حمد او برآییم؟ کى شکرش را توانیم گفت؟ نمیتوانیم، کى توانیم؟
و از پس همه اینها به درگاه الهی عرضه میدارند که خداوند متعال أَمَرَنَا لِیَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِیَبْتَلِیَ شُکْرَنَا (در پیکر ما ابزارهایى قرار داد که بتوانیم در کارهایمان گشایشی دهیم و به نعمت روح، حیات و زندگیمان عنایت فرمود و نیز اندامهایى داد که به نیروى آنها کارهایمان را بتوانیم سروسامان دهیم و ما را از هر چه خوش و گوارنده است، روزى داد و به فضل خویش بینیاز گردانید و به کرم خود سرمایه بخشید. همه اینها بدان بابت است که) تا فرمانبرداریمان معلوم شود و شکرگزاریمان را بیازماید.
این فرمایشات حضرت سجاد (ع) بیانگر این واقعیت است که زیربنای شکر و تشکرکردن، عالمبودن به حمد الهی است؛ یعنی حمد الهی زیربنای شکر است و شکر در برابر ظهور هر نعمتی است. کسی که شکرگزار باشد معلوم است که حمد الهی را هم دارد؛ یعنی کسی که شکرگزار است لازمهاش این است که حمدکننده الهی بوده است.
اگر کسی یادآور نعمتهای الهی بوده باشد، بیدرنگ شکرگزاری میکند و بر اینکه شکرگزار بوده است باید شاکرباشد، چراکه شکرگزاری از نعمت، نیاز به شکرگزاری دارد، زیرا این جزو نعمتهای الهی است که به انسان ارزانی داشته شده است که شکرگزار باشد. اگر انسان شاکر باشد، نعمتش افزون میشود، چنانچه سعدی شیرینسخن بر اساس متون دینی چنین بیان کرده است: منّت خدای را عزّوجل که طاعتش موجب قربتست و به شکراندرش مزید نعمت، هر نفسی فرومیرود ممدّ حیاتست و، چون برمیآید مفرّح ذات، پس در هر نفسی دو نعمت موجود و بر هر نعمتی شکری واجب.
از دست و زبان که بر آید
کز عهده شکرش به در آید
پس باید به قرآن کریم رجوع کنیم و بنگریم که حق تعالی شکر نعمتهایش را بر چه اساسی قرار داده است و کسی که شاکر نعمتهای حق تعالی نباشد، چه چیزی در انتظارش خواهد بود و شاکران نعمتهای الهی چه ویژگیهایی دارند.