به گزارش شهرآرانیوز، تصور کنید اتفاقی مهیب در آستانه وقوع است؛ چیزی شبیه به جنگی خانمان برانداز یا مثلا فعال شدن یکی از گسلهایی که شاخهای از آن درست از وسط شهر میگذرد. آن اتفاق خیلی بد هرچه باشد، در نتیجه ماجرا تفاوتی ندارد. مهم این است شما و دیگرانی که دائم اطلاعات و خبرهای دست اول را پیگیری میکنید، نشانه هایش را دیده اید و یقین دارید رخ خواهد داد.
این قسمت کاملا واقعی را هم به تصوراتتان اضافه کنید؛ اینکه با همه هشدارها، در شهر شاهد رفتارهایی هستید که معنایش بی خیالی محض و آسودگی عجیب وغریب از خطری است که به بیخ گوشمان رسیده است؛ رفتارهایی که ادامه اش همه مان را با هم به قعر درهای میکشاند که بیرون آمدن از آن.... اسم این اتفاق که از مرحله در «آستانه وقوع» به «وقوع یافته» رسیده، بحران آب است.
از بی خیالهای عزیزی میگفتیم که انگار به هیچ رسانهای دسترسی ندارند؛ نه این ور آبی و نه آن ور آبی اش. رسانه که پیشکش، به آسمانی که هرسال کمتر از سال پیش میبارد هم بی توجه اند. کجا را میبینند و حواسشان به چه چیزی مهمتر از مایه حیات است، خدا میداند. احتمالا چشمشان به شیرهایی است که تا باز میشود، آب بیرون میآید. پیرو این افق دید، آن را هرچه مایل باشند و صلاح بدانند، باز نگه میدارند، با این تصور که آن سوی شیر به منبعی بی نهایت از آب وصل است.
نمونههای عینی میخواهید؟ آمار یا هشدارهای تند و صریح کارشناسی؟ همه جوره اش موجود است. پس بندهای گزارش را به سلیقه خودتان انتخاب کنید.
عددها که تعارف ندارند. میگویند وضعیت بارشها تا این لحظه خراب است. این لحظه یعنی ظهر روز چهار شنبه سوم اسفند. داریم مشهد را با خودش مقایسه میکنیم، نه با جایی مثل رودبار یا کوهرنگ. آن طور که دادههای هواشناسی خراسان رضوی نشان میدهد، از ابتدای سال زراعی جاری (اول مهر ۱۴۰۱) تا امروز، ۴۳ میلی متر بارندگی در مشهد داشته ایم. پارسال در مشهد و همین بازه زمانی کمی بیش از ۷۹ میلی متر بارندگی داشتیم. این یعنی کاهش حدود ۴۶ درصدی بارش در مدت یک سال.
اگر وضع مشهد را با دوره آماری (سال ۱۳۵۳) مقایسه کنیم، ناجوربودن وضعیت واضحتر میشود. حدود ۱۰۶ میلی متر بارندگی مشهد در دوره آماری مشابه بوده است. مقایسه آن با بارندگیهای امسال از کاهش ۵۹ درصدی سال جاری مشهد نسبت به دوره آماری خود حکایت دارد.
شاید عدهای بگویند همه آب مشهد که از خود مشهد تأمین نمیشود! با فرض اینکه صحبت درستی باشد، بیایید به وضعیت بارندگیها در استان نگاهی کوتاه بیندازیم. میانگین بارشها در خراسان رضوی از اول مهر تا سوم اسفند امسال ۶۲.۵ میلی متر است که نسبت به پارسال حدود ۱۹ و نسبت به دوره آماری مشابه ۳۲ درصد کاهش دارد.
باز هم آمار داریم. به قول سایتهایی که هنوز به طور کامل بارگیری نشده اند، لطفا کمی صبر کنید.
دی ماه مشهد با آن یخ بندان کم سابقه اش، ماه عبرت آموزی بود؛ به ویژه برای کسانی که لولههای آبشان یخ زد یا ترکید و بین چند ساعت تا چند روز را با دشواری سپری کردند و معنی محدودیت آبی را لمس کردند.
آنهایی که بدمصرف بودن در ذهنشان خانه کرده است و میتوانند، اما نمیخواهند آب کمتری مصرف کنند، قضیه دیگری دارند. مثل دختر جوانی که خود را دانش آموخته روان شناسی و بیست وچهارساله معرفی میکند و وقتی به عنوان یک تحصیل کرده از او میخواهیم نظرش را درباره بحران آب در مشهد بگوید، با خون سردی میگوید که هشدارها را شنیده است. ادامه صحبت هایش نشان میدهد که این شنیدن تأثیری در تغییر رفتارش نداشته است. «چند سال است همینها را میگویند. دقیقا پارسال هم گفتند که بارندگی نسبت به پنجاه سال اخیر فلان قدر کمتر شده است. آن سالها که گذشت، این نیز بگذرد.»
تعریفهای این شهروند از خانواده اش حکایت از این واقعیت دارد که مدیریت مصرف برایشان معنای خاصی ندارد. دوش گرفتن نوعی تفریح است و هر وقت اراده کنند، برای شستن یکی دو تکه لباس، لباس شویی با ظرفیت ۱۰ کیلوگرم را روشن میکنند. درنتیجه در هفتهای که هفت روز است، سه چهار دفعه روشن شدن لباس شویی مسئله خاصی به حساب نمیآید.
«بچههای صاحب خانه با کارهایشان روی اعصابم راه میروند. اعتراض هم فایدهای ندارد.» رفتاری که سعیده با چاشنی حرص خوردن برایمان تعریف میکند، به مصرف آب که چه عرض کنیم، بهتر است بگوییم به آب بازی صاحب خانه اش برمی گردد! با او در یکی از ادارات شهر هم کلام میشویم و چیزهایی میشنویم که جای تأمل دارد: «تا حالا بدمصرفتر از بچههای صاحب خانه ام ندیده ام. همه شان به اصطلاح تحصیلات عالیه دارند، در حد دکترا. ولی آخر شما بگو، این درس خواندن چه فایدهای دارد وقتی در فهم آدم از چیزهای خیلی مهم مثل بحران آب اثر مثبت نداشته باشد؟»
او با این مقدمه، اضافه میکند که با همسر و فرزندش در یکی از طبقات خانهای ویلایی واقع در یکی از مناطق اعیان شهر، مستأجر است. حیاط خانه دویست وپنجاه متر وسعت دارد، شاید هم بیشتر و شسته شدن وقت و بی وقت فضایی با این وسعت، آن هم بدون جارو و فقط با فشار آب، برایش آزاری تکرارشونده است. «این قدر تذکر میدهم که شوهرم میگوید ببینم میتوانی کاری بکنی که آخرش عذرمان را بخواهند؟ من حتی پیشنهاد کردم که نظافت حیاط با من باشد. به شیوه خودم و بدون آب، با جاروکشیدن تمیز نگهش میدارم. فایده ندارد. میبینی در اوج تابستان و بی آبی که به روستاهای اطراف مشهد با تانکر آب رسانی میکنند، آب نمای بزرگ حیاط را که به شیر آب وصل است، روشن میکنند. هوای حیاط بهاری و مطبوع میشود، ولی به چه قیمتی؟»
سعیده به امید کم کردن اسراف همسایه اش، ترفندهای زیادی را به کار بسته است. یک نمونه اش ارسال لینک خبرهای تنش آبی که در کانالهای خبری به وفور منتشر میشود و شاید همین سبک تکراری در اطلاع رسانی، تأثیر آن را به حداقل رسانده است. کدام خبرها؟ مثلا گزارش هشداردهندهای که همین هفته دفتر مطالعات پایه منابع آب وزارت نیرو منتشر کرد و به آخرین وضعیت سدهای کشور اشاره میکرد. در میان سدهای فهرست شده، اسمهای آشنایی مثل سد دوستی و سد طرق در خراسان رضوی هم به چشم میخورد. اولی به اندازه ۱۵ درصد از حجمش آب دارد و دومی ۲۰ درصد. هردو سد نسبت به وضعیت پارسال خودشان ۴۶ درصد خالیتر هستند.
دادههایی که شرکت آب منطقهای استان ارائه میکند، حال بد منابع تأمین کننده آب شرب مشهد را بهتر نشان میدهد. کارده، ارداک، طرق و دوستی چهار سد تأمین کننده آب شرب مشهد هستند که پارسال این موقع ۲۹ درصدشان پر از آب بود و امسال فقط ۱۶ درصد.
روی مکیدن از آب نداشته منابع زیرزمینی استان با کسری متوسط حدود ۷۰۰میلیون مترمکعب نیز نباید حساب باز کرد. هرچند که به گفته دکتر کامران داوری، استاد گروه علوم و مهندسی آب دانشگاه فردوسی مشهد، بیش از ۷۰درصد نیازهای استان از طریق آب زیرزمینی تأمین میشود.
حرفهای پر از دغدغه سعیده همچنان در گوشمان زنگ میزند: «فکر کردید دختر صاحب خانه در برابر تذکرهای من چه جوابی میدهد؟ یا میگوید دولت باید فکری بکند یا که مینویسد سعیده جان، نفرست اینها را. انرژی منفی اند، روحیه آدم خراب میشود! بعضی وقتها هم به حالت کنایه میپرسد: اجازه هست شیر آب را باز کنیم؟»
شستن سنگ فرشهای مقابل منزل و آسفالت کوچه با فشار آب، شستن خودرو به همین شیوه، رفتارهای وسواس گونه در تطهیر و نظافت، به اضافه «خودم میدانم»هایی که در برابر تذکر به اسراف آب از سوی برخی همشهریان دریافت میشود، حکایت از دو درد در بخش مصارف خانگی آب دارد؛ یکی تصور دانایی و دیگری توهم پرآبی؛ دردهایی که نمیتوان منکر وجود آن در دیگربخشهای مصرف کننده آب شد.
سعیده ندانسته لابه لای حرف هایش به درستی به یکی از ریشههای ابتلا به این درد درمان شدنی اشاره میکند: «صاحب خانه ما چند روز پیش نزدیک به یک میلیون تومان فقط برای شخم زدن باغچه بزرگ حیاطش داد. با این حساب، توقع دارید قبض ناچیز آب برایش مهم باشد؟»
در این باره دکتر داوری، رئیس پژوهشکده آب و محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد، مانند بسیاری از کارشناسان دیگر بر موضوع اقتصاد آب انگشت میگذارد و با اشاره به اهمیت واقعی شدن نرخ آب در بخشهای مصرف کننده، میگوید: «همین امسال مردم برای باغ ویلاها و آبیاری درخت هایشان هرمترمکعب آب را ۱۵۰ هزار تومان خریدند. قیمت آب بالا برود خوب است. چون میفهمیم که آب نیست. اگر اجازه ندهیم حقایق مسائل اقتصادی شکل بگیرد، نمیتوانیم در مدیریت مصرف آب موفق عمل کنیم.»
صحبتهای او مفصلتر و عمیقتر از این است که بشود در یکی دو پاراگراف آنها را جمع وجور کرد یا مثلا مصارف بخش خانگی را از بخش کشاورزی، خدمات و صنعت مجزا دید. با این حال، تشکیل یک بازار آب شفاف و قاعدهمند را ضروری میداند که قواعد و بلوغ اجرای آن مهیا نیست. چارهای نداریم. توسعه به معنای واقعی اش یک شبه به دست نمیآید. افق میخواهد و هدف گذاری و اجماع بین نخبگان که با این وضعیت و تصور بسیاری از مصرف کنندهها مبنی بر اینکه خیلی آب داریم، چه کار باید کرد.