سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز؛ اگر در یکی دو دهه گذشته وقتی مردم برای اینکه سیزدهشان را بهدر کنند، برای تاببازی کودکان، روشن کردن آتش و هر سرگرمی دیگری درخت هم قطع میکردند و کسی در برابر کار آنها خم به ابرو نمیانداخت، در مقابل امروز آگاهی و مشارکتطلبی شهروندان تاحدی بالا رفته است که گاهی جلو یک نوجوان دهه هشتادی هم نمیتوانید تهسیگارتان را روی زمین رها کنید.
البته هنوز هم هستند کسانی که برای نمونه تفریح برایشان برابر با وندالیسم (تخزیبگری) است، ولی با بیشتر شدن مشارکت مردم و فعالیتهای داوطلبانهشان دستکم در این زمانه، انجام دادن یا ندادن برخی کارها در بین شهروندان مذموم و ناپسند شناخته میشود؛ هرچند عمل و اقدامی هم در پی آن نباشد. موضوعی که قرار است بیشتر به آن بپردازیم مصداقهایی از مشارکتهای محلی و اجتماعی در بین شهروندان است که در ادامه میخوانید.
جلب مشارکتهای شهروندی، روشهای مختلفی دارد که یکی از شیوههای آن دعوت از شهروندان به منظور عضویت در شوراهای اجتماعی محلات است. در این شوراها برای هر گروه، نمایندهای تعیین شده است؛ بانوان، جوانان، کسبه، مدیران مدارس، امامان جماعت و .... اعضای شوراهای اجتماعی محلات در نشستهای ماهانه شان میتوانند درباره همه دغدغههای محلی خود گفتگو کنند.
برای نمونه فرض کنید قرار است در روزهای باقی مانده ماه محرم، گروهی از دانش آموزان زیارت اولی یکی از شهرهای شمالی به مشهد بیایند. این موضوع در شورای اجتماعی محله مطرح میشود و با هماهنگی مدیران مدارس و امامان جماعت، طرح اسکان رایگان زائران تأیید میشود. این نمونه و صدها مشکل و معضل دیگر محلات میتواند در شوراهای اجتماعی محلات مطرح و پیگیری شود.
یکی از شیوههایی که میتوان از طریق آن مردم یک شهر را در ارتباط مستقیم با نهادهای شهری و مسئولان آن قرار داد، ایجاد شوراهای محلی در محلات و تشویق مردم برای عضویت در این شوراهاست. این درحالی است که در پژوهشی که عوامل مؤثر بر میزان مشارکت شهروندان در اداره امور شهر مشهد بررسی شده است، نتایج نشان میدهد میزان عضویت مشهدیها در انجمنهای مختلف بسیار پایین است.
در این تحقیق بیان شده است که عضو نبودن شهروندان در نهادها و انجمنهای مختلف و حتی عضویت پایین آنها سبب میشود که آگاهی آنها درباره مسائل و امـور شـهری در حد اندکی باقی بماند. از این رو در بخش پیشنهادهای این پژوهش آمده است؛ «عضویت مردم در شوراهای اجتماعی محلات به عنوان یک انجمن محلی آگاهی آنها را درباره مسائل شهری افزایش میدهد و زمینه پذیرفتن برخی از مسئولیتهای نهادهای شهری از سوی مردم را ایجاد میکند.»
فضای سبز، مبلمان و تجهیزات شهری از سرمایههای موجود در هر شهری است که از سوی شهرداری ایجاد میشود و در اختیار شهروندان قرار میگیرد. یکی از زمینههای مشارکت اجتماعی، میتواند توجه به اموال شهر و جلوگیری از وندالیسم (تخزیبگری) باشد، زیرا در مقابل کار عدهای شهروند بی مسئولیت و ناآگاه نباید سهم عموم شهروندان، صرف دوباره کاری امور شود.
دیوار نوشتهها و خسارت به چراغهای روشنایی، آسیب وارد کردن به مخازن زبالهها و نیمکت ها، سرقت وسایل مبلمان بوستانها و دریچهها (منهول ها)، لطمه زدن به درختان، هرس و قطع غیرمجاز از جمله مشکلاتی هستند که شهرداری هزینه سنگینی بابت ترمیم، بازسازی و جانمایی دوباره آنها پرداخت میکند. شهروندان میتوانند با ایجاد گروههای حمایتی و افزایش احساس مسئولیت، این هزینهها را کاهش دهند.
همه ما به خوبی میدانیم زبالههای رهاشده در معابر و خیابان ها، بویی مشمئزکننده ایجاد میکنند و افزون بر نازیبایی چهره شهر سبب زیاد شدن حشرات و موشها هم میشوند. در نتیجه همه این سهل انگاری ها، خطر شیوع انواع بیماریها در شهر و محلات آن افزایش مییابد. ضمن اینکه در زمانه حال، این بی توجهیها نسبت به محله زندگی به دور از توسعه یافتگی است. یکی از کارکردهای مشارکت محلی میتواند جلب توجه شهروندان به نظافت و جمع آوری زبالهها باشد. دیگر سال هاست که مخازن بزرگ زباله در همه محلهها وجود دارد و شهروندان در مسیری کوتاه از خانه تا این مخازن میتوانند کیسههای زباله خود را در آنها بیندازند.
در نهایت اینکه شهروندان هم در مقابلـه بـا بلایای طبیعی، هم در سامان دهی مخاطرات و بحرانهای شهری و هم در کاهش اثرات مخرب سوانح طبیعی اثرگذار هستند.
بالا بردن میزان آگاهی شهروندان نسبت به اهداف یک طرح و نتایج آن، عاملی برای افزایش مشارکتهای اجتماعی است. همان طور که تجربه بیشتر کشورهای دنیا در زمینه بازیافت نشان میدهد، بهترین راه بازیافت مواد و انرژی از پسماندها، جداسازی آنها از مبدأ است. این درحالی است که یافتههای پژوهشی که میزان مشارکت شهروندان در امور شهری را بررسی کرده است، نشان میدهد ۶۵ درصد شهروندان نسبت به جداسازی پسماند دغدغه دارند، اما ۱۵ درصد به دغدغهشان عمل میکنند؛ بنابراین میتوان با بهره بردن از کارکردهای مشارکت اجتماعی و محلی، گامی اثربخش برای ترغیب شهروندان در این زمینه برداشت.
سمنهای محیط زیستی و شوراهای اجتماعی محلات هم میتوانند در جلب مشارکتهای مردمی و ایجاد زیر ساختهای لازم در زمینه جداسازی پسماندهای خشک خانگی نقش بی بدیلی داشته باشند. در این باره بد نیست بدانید بخش زیادی از خانوارهای شهری یعنی ۶۱.۳ درصد فقط به دلیل نداشتن حوصله، از جداسازی پسماندهای خشک سر باز میزنند. ارائه آموزشهای مستمر و به وجود آوردن راههای تشویقی که میتواند از پیشنهادهای اعضا در شوراهای اجتماعی محلات باشد در جلب مشارکت این گروه از مردم مؤثر است.
مؤثرترین متغیر بر مشارکت شهروندان در امور شهری، رضایت از عملکرد شهرداری است. نتایج پژوهشی با عنوان «میزان مشارکت شهروندان در امور شهری» اثبات میکند در صورتی که شهرداری بتواند میزان رضایت شهروندان را از عملکرد خود افزایش دهد و نگرش مثبتی در آنها ایجاد کند، احتمال افزایش مشارکت شهروندان در امور شهری افزایش مییابد.
اگر آب خاکستری در سطح خانگی و در محدوده یک ساختمان مسکونی تصفیه شود، معمولا برای سیفون توالتها و آبیاری زیرسطحی فضای سبز که گیاهان غیرخوراکی در آن پرورش داده میشوند، قابل استفاده است. آیا با خواندن همین جمله و بی توجهی زیادمان به منابع آبهای خاکستری به فکر فرو نمیرویم؟ یکی از مصداقهای مشارکت شهروندی حتی به شیوه انفرادی همین است؛ احساس مسئولیت در برابر آنچه میبینیم و از آن آگاه هستیم. اجازه دهید همین جا به نمونهای از مشارکت تعدادکمی از شهروندان تهرانی درباره استفاده درست از آب خاکستری که در نظر برخی بهره بردن از آن کار دشواری است، اشاره کنیم.
مدیر یک مجتمع مسکونی هشتادواحدی در پایتخت با همکاری همه ساکنان با طراحی و اجرای پکیج بازچرخانی آب خاکستری توانسته است دو باب استخر و یک کارواش شست وشوی خودرو دراین مجتمع فراهم کند تا بتوانند بدون دغدغه استفاده از آب شهری، اتلاف وقت و پرداخت هزینههای اضافی، بخشی از نیازهای رفاهی و خدماتی خود را در محل مسکونی شان برطرف کنند. در شهر خودمان هم، شهروندی توانسته با طراحی پکیج تصفیه فاضلاب در حیاط خانه اش، از آب خاکستری برای آبیاری فضای سبز و شست وشوی حیاط و فلاش تانک استفاده کند. به همین سادگی.
برخی از کارهایی که ما انجام میدهیم نه به منظور دریافت سود و نه برای دفع زیانی است، بلکه ناشی از داشتن احساس تعلق و روحیه مشارکت طلبی است. رفتارهای اجتماعی مطلوب مانند نوع دوستی، نیکوکاری و کمک به دیگران از این دست کارهاست. همه ما نمونههایی از کمک به سیل زدگان، زلزله زدگان، خانوادههای بی سرپرست، کودکان کار و ... در ذهن داریم.
احساس تعلق اجتماعی نوعی سرمایه اجتماعی محسوب میشود و درصورتی که این احساس تعلق در بین شهروندان قوی باشد، سبب میشود تا شهروندان برای توسعه و پیشرفت شهرشان، در مراکز خیریه و انجمنها داوطلبانه و در حد توان مشارکت کنند. برای جلب نظر شهروندان در چنین زمینه هایی، آموزش و پرورش و در کنار آن، شهرداریها و فرمانداریها هم میتوانند با فعالیتهای خود به افزایش سطح دینداری در جامعه و در نتیجه افزایش مشارکت در امور خیریه کمک کنند.