صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

در جست وجوی جواز دفن!

  • کد خبر: ۱۸۷۷۰۴
  • ۱۶ مهر ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۱
پرسیدم: دکتری که جواز دفن رو صادر می‌کنه شمایید؟ بله خودمم. ولی برای صدور جواز، اول باید متوفی رو ببینم.

پرسیدم: دکتری که جواز دفن رو صادر می‌کنه شمایید؟

بله خودمم. ولی برای صدور جواز، اول باید متوفی رو ببینم.

گفتم: راستش برای خودم لازم دارم.

برای خودت؟

آره دیگه. حوصله مسئولیت و کار و زود بیدارشدن رو ندارم. صبح زود باید برم نون بخرم. بعدش باید برم سر کار. مرخصی هم نمیشه بگیرم، چون مرخصی‌های استعلاجی ام تموم شده. تازه فردا هم دو تا قسط دارم. قبض برقمون هم اخطار قطع اومده! ولی فقط کافیه شما جواز دفن من رو صادر کنین. این طوری دیگه مشکلاتم با خودم میان زیر خاک!

اجازه بدین نبضتون رو بگیرم... نه. من نمی‌تونم جواز دفن شما رو صادر کنم.

چرا نمیشه آقای دکتر؟ سیستم قطعه؟

سیستم که قطع هست، ولی اگر هم وصل بود نمی‌شد جواز دفن صادر کنم. چون علائم حیاتی مثل حرارت بدن، نفس کشیدن و ضربان قلب رو داری.

حالا نمیشه یک کاری اش بکنید؟

قلقلکی هستی؟

با خنده گفتم: آره. خیلی. حتی اسم قلقلک میاد خندم میگیره.

خوب دیگه. من اگه جواز دفنت رو صادر کنم، ممکنه موقعی که می‌خوان بذارنت توی قبر قلقلکت بیاد و خنده ات بگیره. بعدش مردم میگن توی دانشگاه علوم پزشکی از بس به دکتر‌ها هیچی یاد ندادند دیگه برای آدم زنده هم جواز دفن صادر می‌کنن.

اگه هر چی پول تو جیبم هست بهتون بدم چی؟

چقدر توی جیبته؟

پونزده هزار تومن.

نه. نه دوست عزیز. من اصلا و ابدا اهل رشوه گرفتن نیستم. هر وقت واقعا مردی بیا من در خدمتم.

خوب اگه بمیرم که خودم نمی‌تونم بیام.

عیب نداره. بازماندگانت میارنت. جنازه ات روی زمین نمی‌مونه.

ولی آقای دکتر. طاقت تمام مشکلات فردا رو دارم، ولی اصلا حوصله ندارم صبح زود برم نونوایی.

خوب به جای فردا، امشب نون بخر.

تا فردا صبح کهنه میشه.

بذار توی فریزر.

این طوری که فردا صبح باید ۱۰ دقیقه یک ربع منتظر بمونم تا یخ نون آب بشه. تازه هر کار کنی نون فریزری مثل نون تازه نمیشه. همه این مشکلات هم به خاطر اینه که شما با لج و لجبازی، حاضر نشدید جواز دفن من رو صادر کنید. بعد هم روی زمین نشستم و با گریه

گفتم: اگه یک نفر فقط یک نقطه روشن توی زندگی ام نشون می‌داد، مجبور نبودم به خاطر جواز دفن این قدر التماس کنم.

دکتر گفت: این طوری‌ها هم نیست. امشب یارانه‌ها رو واریز می‌کنند.

این حرف دکتر باعث شد بی خیال جواز دفن شوم. با خوشحالی از پزشکی قانونی آمدم بیرون. حس کردم زندگی هنوز زیبایی‌های خاص خودش را دارد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.