به گزارش شهرآرانیوز بررسی بنیانهای همفهمی بین ادیان، ما را با سؤالات بنیادینی روبه رو میسازد: زمینه مشترک معنوی بین ادیان گوناگون بر چه اساسی شکل میگیرد؟ چگونه اعمالی همچون زیارت و مواجهههای معنوی، میتوانند پلی بر فراز اصول اعتقادی مختلف بسازند تا تجربهای مشترک از امر قدسی را در میان پیروان ادیان بپروراند؟ این مطالعه، با تمرکز بر «حضور الهی» در اسلام شیعی و ارتباط آن با مفاهیم مشابه در یهودیت و مسیحیت، نشان میدهد که زیارت و کسب برکت از حضور قدسی، در توسعه گفتگو و درک متقابل ادیان، نقش کلیدی دارد.
در روزهای اخیر مقالهای از دکتر سیدامیرحسین اصغری با عنوان Pilgrimage Theology and Interreligious Dialogue: Exploring Divine Presence in Shi'i Visitation Prayers. «الهیات زیارت و گفتوگوی ادیان؛ در جستوجوی حضور الهی در زیارتنامههای شیعی» منتشر شده است. نویسنده این مقاله، پژوهشگر مطالعات اسلامی در حوزه علوم عقلی و عرفانی در دانشگاه ایندیانای آمریکا و از مترجمان توانمند ایرانی است. او اکنون پژوهشگر پسادکتری گروه دینِ دانشگاه بیلِر ویکو تگزاس ایالاتمتحده آمریکاست.
پژوهشهایش بر تداوم فلسفه و عرفان اسلامی از قرن نوزدهم به بعد در حوزه تشیع، متمرکز است. وی همچنین همکار دکتر جان والبریج در پروژه تحقیقی رسالههای طبی جالینوس به عربی و نیز نسخهشناسی و فهرستنویسی فلسفه اشراق به انگلیسی است.
اصغری در چکیده مقاله که به زبان انگلیسی است، درباره اهداف این پژوهش مینویسد: «این مقاله درپی تبیین آن است که چگونه اعمالی، چون زیارت و مواجهه با امر قدسی، میتواند تبدیل به زبان معنوی مشترکی شود که مرزهای مختلف الهیاتی را درمینوردد و ارتباطی وثیق در افق ادیان مختلف میآفریند.
این تحقیق با تأمل در مسئله حضور -حضور همهجا حاضر خداوند، قداست ناشی از رابطه الهی و نقش میانجیگری ائمه و اولیای دینی- به تبیین زمینه مشترک معنوی موجود در مبانی آیینی سنتهای ابراهیمی میپردازد».
اصغری در این مقاله معتقد است که تحلیل پارههایی از زیارتنامههای شیعی، نشاندهنده وجود رهیافتی شمولی (inclusive) به تاریخ پیامبران در این متون است که علاوهبر این، روایت اسلام اهلبیتی را اسلامی دارای ذات شمولگرایانه میداند. همچنین روشنگر رویکرد عمیق آن به همفهمی و مواجهه همدلانه پیروان ادیان مختلف است. این مقاله، با ارتباط با مفهوم حضور بهعنوان بستری برای درک متقابل، بر تجارب معنوی تأکید و جایگاه این مفهوم را در ایجاد ارتباط سازنده بینالادیانی بررسی میکند.
در این گفتگو برآنیم که محتوای این مقاله و درونمایه بینالادیانی آن را واکاوی کنیم.
شاید بهتر باشد اشارهای به نقطه آغازین این پژوهش بکنم. در سال ۲۰۱۶ یکی از محققان دینپژوه مسیحی در آمریکا به نام آقای رابرت اُرسی که خودش هم رئیس دپارتمان دین در دانشگاه کاتولیک در آمریکا بود، کتابی نوشت به نام History and Presence «تاریخ و حضور». یکی از سخنان اصلی او در کتاب، این است که آکادمی و دینپژوهی مدرن پس از دوران روشنگری گرچه متدولوژیهای دینپژوهی مختلفی را ارائه میکند، از یک نکته غافل است. آن نکته این است که عادات هر روزه دینداران مثل زیارت، طلب شفا، حج گزاردن و... چیست؟
دینپژوهی جدید به این موضوعات بهمثابه خرافات و امور غیرعقلی نگاه میکند. او پیش از این، پژوهشهای گستردهای درباره دینداران مسیحی کرده بود؛ بهخصوص درباره برخی مناسک آنها که مکانهای مقدس خاصی دارند یا اینکه در منطقهای از آمریکایجنوبی، خاک مقدسی دارند که از آن طلب شفا میکنند. طلب شفا کردن نه به معنای این بود که این خاک شفابخش است، بلکه اتفاقی در این خاک افتاده بود که سبب تقدیس آن میشد. نمونه مشابه آن در اسلام، مسئله کربلا و شهادت سیدالشهدا (ع) است که مسلمانان اعتقاد خاصی به تربت حضرت دارند.
رابرت ارسی همه این مسائل را در کتابش مطالعه کرده است و معتقد است که اگر دینپژوهی مدرن از این امور غافل بشود و در مطالعات خود به آنها توجه نکند، بخش درخورتوجهی از روزمرگیهای دینمداران را نادیده گرفته است.
من با مطالعه این کتاب و با خواندن آثار دیگری درباره آیین یهود، مثل آثار یوسف مرئی که در یکی از آنها، مناسک آیینی یهودیان مثل طلب شفا و توسل و... را بررسی میکند، این جرقه به ذهنم خورد که پژوهشی تطبیقی در این زمینه باتوجهبه مناسک دینی در تشیع نیز انجام دهم. شما میدانید در تشیع، مناسک آیینی بسیاری داریم که جزو برنامههای روزانه و معمول مسلمانان شیعی است.
قبل از ظهور اسلام هم مناسک آیینی وجود داشته است.
یکی از علتهای حضور مردم پیش از ظهور اسلام در مکه، اخذ برکت از کعبه و خدا بوده است. در مذهب تشیع، این موضوع بسیار فراگیرتر است بهعنوان اینکه امام معصوم (ع) مظهر امر قدسی است. موضوع توسل به امام (ع) بهعنوان اینکه او، ولی خداست و برای شما دعا میکند، یکی از مفاهیم مهم و گسترده بین شیعیان است. این تأثیرپذیری هم در شخص امام (ع) هست، هم در حرم و بارگاه اوست که مانند مکانی قدسی است.
یک مسئله در پژوهش من، دیرینهشناسی توجه به امر قدسی درمیان پیروان ادیان ابراهیمی است و نکته دیگر اینکه در مطالعات آکادمیک، دینپژوهی مدرن از یاد رفته است؛ با وجود اینکه همه این سوژهها در مسائل دینی، دارای فلسفه و درونمایه منطقی است و بعد متافیزیکی آن، تبیینهای مفصلی را در سبقه خود دارد.
ما با مسئله مهمی روبه رو هستیم که در دنیای ادیان ابراهیمی، باید بدانیم این ادیان از یک خدای واحد تشریع شدهاند؛ یعنی همان خدایی که بر حضرت ابراهیم (ع) و عیسی (ع) وحی میکرد، بر پیامبر ما، حضرت محمد (ص)، نیز وحی نازل میکرد و تعارضی در فرمانهای الهی و پیام نیست. درست است که پیامبران دارای مراتب متعدد هستند، اما پیام توحیدی آنها واحد است.
گاهی ما در بین ادیان ابراهیمی، گفتگوهایی درباره موضوعات خاص انجام میدهیم که بیشتر در حوزه متخصصان الهیات دینپژوهی است. اما مسئله الهیات زیارت و فهم آن، تنها مسئلهای آکادمیک نیست، بلکه هم در بین مردم معمولی رواج دارد و هم متخصصان، خود به این مسئله توجه میکنند. شما وقتی با امری قدسی مواجه میشوید، یعنی این گفتگو از عمق وجود است و تنها مسئله مجادلات کلامی نظری و بینالادیانی که بین متکلمان صورت میگیرد، مطرح نیست.
بله؛ به بیان دیگر، سخن گفتن از مناسک دینی مشترک که در همه ادیان ابراهیمی وجود دارد، باید با زبانی مشترک و همهفهم صورت بگیرد؛ بهعنوان مثال در برکت گرفتن از یک امر قدسی که موضوعی مشترک میان ادیان ابراهیمی است، باید برای فهم آن با زبانی مشترک تلاش کرد. باید توجه کرد که مذهب تشیع دارای ویژگی خاصتری برای اشتراک گذاشتن زبانی همهفهم بین ادیان ابراهیمی در مناسک آیینی است.
من این مسئله را از مستشرق مشهور غربی، ویلفرد مادلونگ، وام میگیرم. او در کتاب «جانشینی محمد (ص)» به نکتهای توجه میکند که نشان میدهد چرا تشیع، ویژگی خاصی در این مسئله دارد. او در آن کتاب، نگاهی به مقوله «آل» یا همان خاندان دارد. در تشیع مهمترین موضوع، توجه به خاندان پیامبر (ص) است. شاید سؤال پیش بیاید خب، این مسئله چه ارتباطی به مفاهیم الهیات زیارت دارد؟
ربط مسئله اینجاست که در تمام زیارتنامهها و ادعیه شیعی، خط ممتدی از حضرت آدم (ع) تا خاتم پیامبران را پیگیری میکند و امامان (ع)، وارثان این خط سیر، یعنی از حضرت آدم (ع) تا پیامبر اکرم (ص) هستند. در روایتی نقل است که هرکه میخواهد در نوح (ع)، موسی (ع) و عیسی (ع) بنگرد، به علیبنابیطالب (ع) نگاه کند. این حدیث دقیقا موضوع وارث بودن امامان (ع) را بیان میکند. شما در زیارت وارث، همه این مفاهیم را در یک مجموعه واحد میبینید.
وقتی فردی برای طلب برکت به زیارت امامرضا (ع) میرود، به بیان دیگر او با تمام انبیا صحبت میکند. به بیان دیگر، یک ویژگی شمولگرایی عجیب در زیارتنامههای شیعی وجود دارد. این شمولگرایی را کمتر در آیین دیگری پیدا خواهید کرد. شما در زیارت وارث، از ابتدا به همه پیامبران، سلام و درود میفرستید و بعد به وارثان آنها، یعنی امامان (ع) میرسید.
بله؛ درواقع الهیات زیارت، زبانی ایجاد کرده است که زبان گفتگو با تمام ادیان الهی است و از این نظر، بسیار درخورتوجه است. روشنگری و فهم مبناهای فلسفی و متافیزیکی در ادبیات زیارت، بسیار درخورتوجه است. شما میتوانید این ادعیه را در مقابل یک مسیحی و یهودی قرار دهید و با هم این دعاها را بخوانید. این نشان از شمولگرایی خاص در ادبیات ادعیه شیعه است.
قرآن کریم نیز در آیات گوناگونی به این مسئله اشاره کرده است که مسلمان شدن یعنی ایمان به همه ادیان الهی گذشته و مؤمن بودن به درونمایه وحیانی آنها. خداوند در آیهای از قرآن کریم، وقتی پیامبر اکرم (ص) را برای دگرکیشان توصیف میکند، میگوید که او «مصدقا لما بین یدی من التوراه و الانجیل» است؛ یعنی خاتم پیامبران، همان پیامهایی را که به حضرت موسی (ع) و عیسی (ع) نازل شد، تصدیق میکند؛ به همین دلیل است که به حضرت محمد (ص) «خاتمالرسل» گفتهاند.
پس اگر به الهیات زیارت توجه شود، میتوان پلی به همفهمی ادیان ابراهیمی، ایجاد و دگرکیشان ادیان را هرچه بیشتر به مفاهیم الهیات شیعی نزدیک کرد. ضرورت ندارد همه جلوی یک میز بنشینند تا با هم گفتگو کنند، بلکه خوانش زیارتنامههای شیعی بهراحتی این همفهمی را ایجاد خواهد کرد.