سنایی از شاعران صاحب نام و قصیده سرایان بنام شعر فارسی است. «او در ابتدا شاعری بود که از طریق هنر شاعری خود زندگی میکرد و با مدحِ هنرمندانه، حمایت امیر و سلطان را به خود جلب میکرد. در ایّام جوانی؛ بیشتر شاعر، در ایام میان سالی؛ بیشتر حکیم و بالاخره در ایام پیری؛ صوفی گوشه گیر وارسته از دنیا بود. متناسب با همین سه مرحلۀ ذکر شده، درون مایههای شعر سنایی بسیار با هم متفاوت اند.
در آثار مسلّم وی هشت نوع درون مایۀ کلی وجود دارد که عبارت است از: درون مایههای مربوط به عرفان عابدانه، عرفان عاشقانه، درون مایههای اخلاقی، دینی و وعظهایی که لزوما عرفانی محض نیست، انتقاد اجتماعی با چاشنی طنز، مدح، حکمت و تعقّل، هجو و هزل که سنایی بیش از هر چیز، به عنوان یکی از پیروان مسلک عرفان عابدانه و عاشقانه، معروف شده است».۱ سنایی بسیار دقیق، باهوش و ذکاوت و فراست موفق شده است نوگرایی و نوشدن قصیده را در زبان و بیان و اندیشه و هنر بیان کند.
مدح و منقبت پیامبر و خاندان مطهر او در شعر سنایی فراوان دیده میشود؛ به طوری که در دیوان او فقط شش قصیده و یک غزل به طورکامل در نعت پیامبر اکرم (ص) است. اشعاری نیز در ستایش امام علی (ع)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع)، حضرت زهرا (س)، امام صادق (ع) و حضرت مهدی (عج) دارد. او همچنین در ابیاتی دیگر نگاه اعتقادی خود را به روشنی بیان میکند که ازجملۀ آنها موضوع حدیث ثقلین است:
جز کتاب ا... و عترت ز احمد مرسل نماند
یادگاری کان توان تا روز محشر داشتن
نکتۀ درخورتوجه این است که «شاعر در این اشعار تنها به ستایش محض نپرداخته است، بلکه صفات و ویژگیهای برجستۀ اهل بیت (ع) را متذکر میشود و علاوه بر بزرگداشت مقام اهل بیت (ع) با تجلیل از شخصیت آن بزرگان ارزشهای والای انسانی را پاس نگاه داشته است.» ۲
آنچه در این نوشته برای ما مهم است، همین قصیدۀ معروف او برای حضرت رضا (ع) است. ظاهرا حکیم سنایی غزنوی کسی است که نخستین چکامه در مدح «علی بن موسی الرضا (ع)» را از آنِ خود کرده است. وی در مدیحهای استوار با مطلع: دین را حرمی است در خراسان/ دشوار تو را به محشر آسان، به سبک خراسانی و با زبانی فخیم به بیان فضایل و مکارم ایشان پرداخته است.
ناگفته نماند که سنایی در قصیدهای دیگر با مطلع «جهان پردرد میبینم دوا کو/ دل خوبان عالم را وفا کو» نیز به ستایش امام رضا (ع) میپردازد. در این شعر وی ابتدا از روزگار شکایت میکند، سپس سرودۀ خود را به بیان بهشت، دوزخ و عقل اختصاص میدهد و پس از آن به آرامی وارد مباحث «امامت» میشود و درنهایت به امام هشتم (ع) میرسد:
ور از دوزخ همی ترسی شب و روز
دلت پردرد و رخ، چون کهربا کو...
سراسر جمله عالم پر امام است
امامی، چون علی موسی الرضا کو.
اما شهرت اصلی سنایی در حوزۀ شعر رضوی همان قصیدۀ درخشانی است که با این بیتها آغاز میشود:
دین را حرمی است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
از معجزههای شرع احمد
از حجتهای دین یزدان
همواره رهش مسیر حاجت
پیوسته درش مشیر غفران.
چون کعبه پر آدمی ز هر جای.
چون عرش پر از فرشته هزمان
هم فر فرشته کرده جلوه
هم روح وصی درو به جولان
از رفعت او حریم، مشهد
از هیبت او شریف، بنیان
از دور شده قرار، زیرا نزدیک بمانده دیده حیران
از حرمت زائران راهش
فردوس فدای هر بیابان
استاد احمدی بیرجندی معتقد است که سنایی این قصیده را با الهام از قصیدۀ معروف محمد بن حبیب ضبی (متوفای سال ۴۰۰ هجری قمری) که در وصف و نعت حضرت رضا (ع) است، سروده است. قصیده این گونه شروع میشود:
قبر بطوس به اقام امام
حتم الیه زیاره و لمام ۳
چنان که پیداست سنایی در بیت نخست اشاره دارد به اینکه در خراسان برای دین، حرم و بارگاهی وجود دارد که اگر توجه کنی، آنچه در روز قیامت برای همۀ مردم مشکل است، برای تو ساده میشود؛ و یا مثلاً در بیت سوم و چهارم، شاعر به حرم و بارگاه امام رضا (ع) اشاره میکند که محل رفت و آمد مردم است و از حضور ارادتمندان و عاشقان امام در حریم حرم او یاد میکند.
در بیتی زیبا و با تعبیری شاعرانه تصریح میکند که او از سلالۀ پاک پیامبر (ص) است:
از خاتم انبیا در او تن
از سید اوصیا در او جان
به غربت امام اشاره میکند:
اندر ملک امان علی راست
دل در غم غربت تو بریان
به همین ترتیب در کل قصیده تلاش میکند، در هر بیتی به یکی از ویژگیهای امام (ع) اشاره کند؛ همچون وصف عظمت و مقام بلند امام (ع)، توسل به ایشان، عصمت امام (ع)، شرف نسب، توفیق زیارت، وصف قدرت امام (ع) و...
منابع
۱. زرقانی، سیدمهدی (۱۳۷۷)، «افقهای شعر و اندیشۀ سنایی غزنوی»، ماهنامۀ فرهنگ و هنری کیهان فرهنگ، شمارۀ ۱۴۵، ص ۱۷.
۲. جوکار، نجف، «بازتاب عشق به اهل بیت (ع) در شعر فارسی از آغاز تا اوایل قرن ۶»، مجموعه مقالات چهارمین همایش سالانۀ زبان و ادب فارسی، دانشگاه هرمزگان، چاپ اول، زمستان ۱۳۷۸، ص ۲۴.
۳. مدایح رضوی در شعر فارسی، احمد احمدی بیرجندی و نقوی زاده، ص ۲۵۹.