صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بدتر از کرونا هم وجود دارد

  • کد خبر: ۲۶۶۴۱
  • ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۰
عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
آدمیزاد معمولا وقوفی به احوال خویشتن و موقعیتی که در آن قرار می‌گیرد ندارد. این جمله را که «از این بدتر دیگر وجود ندارد» در این سال‌ها بار‌ها و بار‌ها شنیده‌ایم، بی‌آنکه اندیشیده باشیم پیش‌تر از این هم این جمله را گفته‌ایم. موقعیت‌های بدتر از پی هم می‌رسند، بی‌آنکه ما ذره‌ای در احوالات خودمان تأمل کنیم یا درصدد تغییری برآییم. انگار ناراضی‌بودن در ما امری ذاتی است و قرار نیست با هیچ پیش‌آمدی شکل عوض کند. پراید را ۵ میلیون تومان می‌خریدیم و با اطمینان یک کارشناس اقتصادی می‌گفتیم: «آخه این لگن ۵ تومن می‌ارزه؟ فوق‌فوقش دربیاد ۲ تومن؛ بقیه‌ش دیگه پول زوره!» این حرف‌ها را فقط من و شمای عامی هم نمی‌زدیم، رئیس‌جمهور وقت مملکت هم که خود را برگزیده آسمانیان می‌دانست، یک بار درآمد که «اصلا این پراید کیلویی چند؟» الآن هم که ظرف مدت کوتاهی پراید دارد رکورد ۲۰ برابرشدن قیمت را به‌راحتی آب‌خوردن پیش چشم همه ما می‌زند، باز هم همان جملات را تکرار می‌کنیم و البته یادمان می‌رود که در همان زمان از ۵ میلیون‌تومانی‌بودنش هم ناراضی بودیم و انگارنه‌انگار که همین شخص‌شخیص خودمان بودیم که می‌گفتیم: «خیلی که این لگن قیمت داشته باشه، ۲ میلیونه و بقیه‌ش پول زوره!» حالا هم می‌گوییم: «بابا، همین پراید ۵ میلیون بود، آخه ۵ میلیون کجا و صدمیلیون کجا؟» و من متحیر می‌مانم که مگر می‌شود هم معتقد باشی ۵ میلیون تومان گران است و هم صدمیلیون تومان؟ قسم می‌خورم که اگر این معجزه ملی تا چند ماه آینده به ۲۰۰ میلیون تومان هم برسد، تفاوتی در ادبیات ما ایجاد نخواهد شد و باز خواهیم گفت: «آخه همین لاکردار تا چند ماه پیش بود صدمیلیون و باز هم می‌شد یه‌کاریش کرد، ولی الان شده ۲۰۰ میلیون! از کجا می‌شه ۲۰۰ میلیون جور کرد برای خرید یک پراید؟» پراید را مثال زدم، چون برای خیلی‌ها آشنا و ملموس است و اگرنه تا دلتان بخواهد از این دست مثال‌ها فراوان است. تا همین چند سال پیش دولتی بر سر کار بود که منتقدانش او را به بی‌توجهی به اقشار کم‌درآمد متهم می‌کردند و عامه مردم هم باورشان این بود که «ای بابا، این هم که کاری برای ما نکرد!»، اما در همان زمان تورم فاصله چندانی با تک‌رقمی‌شدن نداشت. مستأجر‌ها هم طبق یک قاعده نانوشته می‌دانستند باید برای تمدید اجاره‌نامه‌شان یک‌میلیون به پول رهن خانه اضافه کنند. با این همه در آن سال‌ها در اطرافیانم ندیدم کسی را که از وضع موجود راضی باشد. نمی‌دانم مشکل از حافظه تاریخی ماست یا اصلا چیزی به‌نام حافظه در دستگاه آفرینش ما تعریف نشده است. همین کرونا در نظر بسیاری بزرگ‌ترین بلایی است که در تاریخ بر سر بشریت آمده است، اما کافی است اندکی تاریخ را مرور کنیم تا دریابیم چه هولناک‌تر از این‌ها بر سرمان آمده و گذشته و به‌خاطره‌ای کم‌رنگ بدل شده است. اصلا چرا جای دور برویم؟ همین چند شب پیش که اطراف تهران مختصری لرزید، خیلی‌ها فهمیدند که بدتر از کرونا هم می‌تواند وجود داشته باشد. به نظرم «کازانتزاکیس» در «زوربای یونانی» گفته باشد که «آدمی تا لحظه‌ای که از لحظات خوبش فاصله نگیرد، نمی‌تواند درکی از لحظات خوب داشته باشد!» (حقیقتا نقل به‌مضون کردم، چون خیلی سال‌ها پیش این کتاب را خوانده‌ام.) غرض اینکه از کرونا بدتر و حتی از زلزله بدتر هم وجود دارد. در دل همین خطر‌ها و مصیبت‌ها دم را غنیمت بشماریم که به‌تعبیر حکیم نیشابوری، «فردا که از این دیر فنا درگذریم/ با هفت‌هزارسالگان سربه‌سریم!»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.