صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مذهب و اجتماع مشهد، از مشروطیت تا کودتا

  • کد خبر: ۲۷۴۲۱
  • ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۳
دکتر مجید تفرشی - تاریخ‌نگار و سندپژوه مستقل
پیروزی انقلاب مشروطیت و تبعات آن، هم‌زمان با سراسر ایران، در خراسان و مشهد نیز تأثیرات شگرفی به‌جا گذاشت. برخلاف شماری از منابع تاریخی که نقش خراسان و مشهد در مشروطیت را ناچیز و کم‌رنگ جلوه داده‌اند، این منطقه در این خیزش سراسری فعال و پرتلاش بود. علاوه بر کم‌توجهی به منابع متعدد پراکنده و چند منبع اصلی در این موضوع، در روایات و منابع بین‌المللی، گزارش‌های نوبه‌ای کنسولگری‌های بریتانیا در مشهد و دیگر نواحی خراسان، عمدتا نادیده گرفته شده است.
محمد‌حسن خان اعتمادالسلطنه سال‌ها پیش از مشروطیت، در کتاب مهم خود مطلع‌الشمس که درباره تاریخ و جغرافیای خراسان است، از مشهد به عنوان سرزمین قیام‌های نافرجام یاد می‌کند. در ۲ سال قبل از پیروزی اولیه مشروطیت، چندین خیزش سیاسی و اجتماعی در دوران والی‌گری غلامرضا خان آصف‌الدوله در منطقه رخ داد که از آن‌ها به عنوان پیش‌زمینه‌های مشروطه خراسان و حتی تأثیرگذار بر جنبش مشروطیت در کل کشور یاد می‌شود.
۲ شورش علیه کمبود ارزاق و نان در سال‌های ۱۲۸۲ و ۱۲۸۴ ش. به دلیل قحطی، از بین رفتن محصولات کشاورزی و احتکار آن توسط عوامل مقامات محلی موجب درگیری‌های جدی و قتل چندین نفر از مردمان معترض و سپس برکناری آصف‌الدوله و جانشینی محمود خان ناصرالملک همدانی به جای او شد. حمایت شماری از علمای مهم مشهد از این اعتراضات، موجب تبعید چند تن از آنان به درگز و کلات شد.
حساسیت مسائل خراسان و مشهد، آن‌قدر اهمیت داشت که آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، رهبر معنوی مشروطیت، یک سال پس از پیروزی اولیه انقلاب، فرزند خود میرزا محمد نجفی، معروف به آقازاده خراسانی، را برای اداره امور دینی و اجتماعی به نمایندگی از سوی خود روانه مشهد کرد. دوران اقامت آیت‌ا... آقازاده در مشهد که تا قیام گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ به طول انجامید و نهایتا به دستگیری و تبعید او به تهران و مرگ بسیار مشکوک او منجر شد، دوران مهم و کمتر شناخته‌شده تاریخ معاصر مشهد و خراسان است.
در فاصله میان مشروطیت تا کودتای ۱۲۹۹، سوای علما و حوزه علمیه، مجامع علمی‌فرهنگی و تجار و بازرگانان نیز در مشهد فعالیت داشتند. در این فاصله بروز جنگ جهانی اول و در اواخر آن پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه و متعاقب آن بروز جنگ داخلی میان بلشویک‌های حاکم و ضدانقلابیون معارض، در مشهد بیش از اغلب مناطق ایران تأثیرگذار بود.
در این دوره، علاوه بر عناصر حکومتی، دینی، اجتماعی و اقتصادی تأثیرگذار بر تحولات، چند جبهه جدید در صحنه حوادث خراسان و مشهد ظاهر شد: روزنامه‌نگاران آزادی‌خواه و سیاست‌ورزان تأثیر گرفته مستقیم یا غیرمستقیم از بلشویسم و نظرات سوسیالیستی و همچنین سوسیال‌دمکرات‌های فراری یا اعزامی از روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز برای گسترش بلشویسم در خراسان و البته مهاجران گریخته از حکومت تازه‌تأسیس لنین در آن سوی خزر.
با وجود اطلاعات مختلفی که در هر یک از این موارد وجود دارد هنوز مطالب مهم و ناگفته‌ای در این مقولات باقی‌مانده است. برای مثال، اطلاعات منتشرشده در مورد انجمن ایالتی خراسان که زاده مشروطیت است، یا نقش انجمن‌های اجتماعی و ادبی مختلف در مشهد یا اتحادیه‌های تجار و بازاریان در منطقه، کمتر مورد بررسی و توجه قرار گرفته است.
درباره هر یک از این بخش‌های تأثیرگذار در حوادث مشهد، گفتنی‌ها و ناگفته‌های بسیاری وجود دارد. برای درک بهتر حلقه‌های ارتباطی این اجتماعات باید به بررسی چهره‌های مرتبط با این مجامع پرداخت. علاوه بر آقازاده خرسانی، احتمالا تأثیرگذارترین فرد مرتبط با همه این مجامع شیخ احمد بهار بود. احمد بهار ضمن سابقه روحانیت، به دلیل ارتباطات گسترده با علما، اشتغال حرفه‌ای به روزنامه‌نگاری با روزنامه بهار، ارتباط فامیلی نزدیک با ملک‌الشعرا بهار و خانواده متنفذ بهار/ تهرانی‌زاده/ تهرانیان و از آن طرف با بازرگانان منطقه و روشنفکران مرکز، نقش محوری را در مشهد، منطقه، کشور و حتی مبارزات علیه مظالم بریتانیا و روسیه/ شوروی ایفا کرد. این نقش مهم محلی احمد بهار نیز همانند کارکرد آقازاده خراسانی تا زمان دستگیری و تبعید او پس از خیزش گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ ادامه یافت.
اشغال مناطق مختلف خراسان توسط نیرو‌های نظامی و امنیتی روسیه، بریتانیا، عثمانی و مظالم آنان در دوران جنگ اول منجر به افزایش روحیه ضداستعماری و جبهه نسبتا متحد علیه تجاوز خارجی در منطقه شد. برای فرماندهی قوای خارجی، نه تنها خود خراسان از اهمیت راهبردی برخوردار بود، بلکه هم‌جواری با مناطق شرقی و شمالی پیرامونی ایران، خراسان را به مرکز فعالیت‌های جاسوسی و عملیاتی قوای اشغالگر تبدیل کرده بود.
در ۷ سال پایانی حکومت قاجار، از ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴، از پایان جنگ جهانی تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و سپس تغییر سلطنت در پاییز ۱۳۰۴، منطقه دچار دگرگونی‌های جدی شد. این تحولات نه‌تن‌ها سیاستگران، تجار و روزنامه‌نگاران را درگیر خود کرد، بلکه علما، معاریف سیاست‌گریز، مسئولان آستان قدس و مسجد گوهرشاد را نیز وارد کنش‌های سیاسی کرد. باید توجه داشت که تا اوایل حکومت پهلوی و استقرار سلطنت پهلوی، نایب‌التولیه آستان قدس و تولیت مسجد گوهرشاد، ۲ سمت جداگانه بودند که گاهی با هم رقابت و ناهماهنگی جدی نیز داشتند. از آنجایی که حکومت مرکزی بر انتخاب تولیت مسجد دخالت مستقیم نداشت، عملا این جبهه‌بندی در جهت حکومت و مردم نمایان می‌شد.
تا قبل از استقرار محمد، ولی خان اسدی، نایب‌التولیه از اقتدار کاملی بر موقوفات آستانه در استان برخوردار نبود و عناصر تأثیرگذار محلی، چون طایفه سادات رضوی، چندان از دولت مرکزی و نمایندگان حکومت تمکین نمی‌کردند. در عین حال اختلافات و رقابت‌های عناصر چهارگانه حاکم بر مشهد (نایب‌التولیه، والی، رئیس نظمیه و فرمانده قشون‌لشکر شرق) نیز بر تشتت محلی می‌افزود. با ریاست اسدی بر آستان قدس و مدیریت و مدارای بی‌نظیر او، تا حد زیادی از این تشتت کاسته شد. بعد از قیام گوهرشاد و دستگیری و اعدام اسدی نیز حکومت مرکزی رضا شاه با ادغام ۲ مقام والیگری/ استانداری با نیابت تولیت آستان قدس، کنترل خود بر مشهد را تثبیت کرد.
در سال‌های منتهی به سقوط قاجاریه، در قلمرو علمای بزرگ منطقه، از نظر تأثیرگذاری سیاسی و مردمی، سوای علمای حوزوی، چون آیت‌ا... یونس اردبیلی یا ادیب نیشابوری و میرزا هاشم قزوینی که بیشتر متمرکز بر حوزه بودند، آیت‌ا... حاج آقا حسین قمی و آقازاده خراسانی بیشترین تأثیر و نفوذ به عنوان مرجعیت محلی را داشتند. البته مقام معنوی و علمی قمی در بین علما و حوزه بیشتر بود و نفوذ اجتماعی، مردمی و سیاسی آقازاده بیشتر. قمی از دخالت مستقیم و مستمر در سیاست پرهیز می‌کرد و جایگاه عمومی و مردمی آقازاده نمایان‌تر بود.
در این شرایط، مشهد و خراسان کمترین همراهی و موافقت را با کودتا و تغییر سلطنت نشان داد. هرچند که در اوایل سلطنت پهلوی، به دلیل مماشات اولیه رضا شاه و رفتار مردم‌دارانه اسدی، بدبینی‌ها و مقاومت‌ها نسبت به حکومت جدید چندان آشکار نبود و حتی آقازاده به امید حفظ اقتدار محلی دربرابر تعدی دولت مرکزی، عضویت مجلس مؤسسان تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی را نیز پذیرفت. با این‌همه، به تدریج مشهد و منطقه به دلایل مختلف به سمت نارضایتی، نافرمانی و قیام پیش رفت. ولی باید توجه داشت که در ۱۴ سال نخست حکومت رضاشاه، از کودتای ۱۲۹۹ تا خیزش گوهرشاد، حوادث به سمت انسداد رابطه دین و دولت پیش رفت.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.