«کار خداست»، این جمله را زیاد شنیدهایم. وقتی از امری تعجب میکنیم یا اتفاقی در ذهنمان غیر قابل پیشبینی است و متوجه حکمتش نمیشویم، این جمله را میگوییم. از عجایب کار خدا مثالهای زیادی میتوانیم بزنیم. از هستی و خلق زمین و آسمان و جزء به جزء آنها گرفته تا شگفتیهای دیگر؛ اما یکی از عجایب کار خداوند درباره پیامبران و رسولانش است. در جای جای کتب آسمانی از فرستادگانی صحبت میشود، پیامبرانی که از سر عشق و فیض خالق به مخلوق برای بشر فرستاده شدهاند که زیست بشر را در این زمین و هر زمان رنگی از معرفت و الوهیت ببخشند.
هر کدام از این پیامبران برای خود معجزه خاصی داشتهاند، اعجازی که بنا بود نشانه پیامبری آن پیامبر و اتصال او با عالم الوهی باشد، گاهی عصا و اژدها بود و گاهی زنده کردن مردگان و شفای بیماریها، اما پیامبری که قرار بود خاتم پیامبران باشد که دیگر حجت را بر بشر تمام کند معجزهاش باید از سنخ و جنسی باشد که در تمام اعصار قابل فهم و استفاده باشد. معجزه پیامبر اکرم (ص) برای تمام بشریت از جنس کلمه و کلام قرار گرفت که این از حکمت خداوند متعال است.
مفهوم «کلمه» یکی از مفاهیم مهم و در عین حال پیچیدهای است که از دیرباز مورد توجه مکاتب بشری و الهی است.
طیف داشتن معنا در بسیاری از نحلههای فلسفی و ایدههای نوین مطرح است. در میان اندیشمندان اسلامی نیز این نظریه مطرح است همانطور که به اعتقاد امام خمینی (ره) مفاهیم و معانی دارای درجاتی طولی و تشکیکیاند و مراتب ظاهری و بطونی یک شیء را در برمیگیرند و هر معنایی که به افق اطلاق نزدیکتر باشد و از قیود و شوائب خالیتر باشد، به حقیقت نزدیکتر است. در مورد واژه کلمه بحثهای تخصصی زیادی وجود دارد. به اعتقاد برخی واژه کَلَمه در عربی دارای ریشه هندو اروپایی است. در یونانی واژه کالَموس را داریم همریشه با کَلَموس در لاتین و کَلَم/کَلَمه" calame در فرانسوی.
اگر بخواهیم در فارسی نیز بنا بر ریشه هندو اروپایی، واژه بسازیم، واژه کَلَم ساخته میشود و با افزودن پسوندِ «ه»، واژه «کَلَمه» ساخته میشود؛ و کلمه در قرآن کریم نیز جایگاهی ویژه دارد و تکرار این واژه، نماد اهمیت آن است. بیشتر از نیمی از آیات مربوط به «کلمه» در قرآن کریم، دربارۀ خداوند به کار رفته است و بیانگر «امر» اوست که از اراده الهی نشئت میگیرد و بخشی از آن اوامر، به سنّتهای الهی باز میگردد.
در یک آیه نیز «کلمه»، به کافران نسبت داده شده است و بیانگر عقیدۀ آنهاست که عملی را در پی دارد؛ بدین ترتیب «کلمه» در قرآن کریم، قولی است که هم به خداوند متعال و هم به انسان نسبت داده شده است. در بقیه آیات نیز، «کلمه» بدون انتساب به کسی، با صفات و ویژگیهای مثبت و منفی متفاوتی همنشین شده است که بر موارد اعتقادی، توحیدی و غیر توحیدی مختلفی اشاره دارد.
در حدیثی از امام صادق (ع) میخوانیم که فرمودند: «انا... تبارک و تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض الی یوم القیامة، خداوند متعال قرآن را برای زمان خاص یا گروه معینی قرار نداده به همین دلیل در هر زمانی تازه و نزد هر گروهی تا روز قیامت پر طراوت کرد». (بحار الانوار، جلد ۲، صفحه ۲۸۰، حدیث ۴۴.)
وقتی امر از مصدر الهی صادر شود به صورت تمام و کمال است چه رسالت پیامبر مهربانیها حضرت محمد (ص) برای بشر باشد چه معجزهای از سر رحمت و فیض به صورت کلمه و کتابی برای همه اعصار باشد و چه شکفتن گلی در سرزمینهایی دور باشد که همه اینها کار خداست.