حضور زنان در تاریخ و تحولات سیاسی اجتماعی دوره تیموریان درخور تأمل است. ثبات سیاسی در آن دوره باعث رشد و شکوفایی هنر و مشارکت زنان در اداره امور دربار هرات شد.
غلامرضا آذری خاکستر/ شهرآرانیوز - گوهرشاد بانو یکی از زنان مؤثر و مهم تاریخ ایران در عصر تیموری محسوب میشود که منشأ خدمات زیادی بوده است. هرچند تاریخ تولدش به درستی معلوم نیست، بیشتر پژوهشگران حدود سال ٧٨٠ قمری را در این باب ذکر کرده اند. مؤلف مآثر الملوک او را از اشراف زنان خراسان، و صنیع الدوله از او به عنوان زنی باوقار، خردمند و ثروتمند یاد کرده است. پدرش امیرغیاث الدین ترخان، از امرای عهد تیموری، و مادرش بانو خان زاده بیگم است.
گوهرشاد خاتون در سال ٧٩۵ قمری با شاهرخ میرزا، فرزند امیر تیمور گورکانی، ازدواج کرد که حاصل این وصلت ٢ پسر و ٣ دختر بود. پسرش، ابراهیم سلطان، ٢۵ سال حاکم شیراز بود و بایسنقر میرزا نیز در هنر خط ثلث سرآمد خطاطان روزگار خودش محسوب میشد.
زندگی و حیات گوهرشاد خاتون را میتوان در ٢ بعد مورد بررسی و واکاوی قرار داد. نخست اینکه او به عنوان زنی نیکوکار و واقف که دوران حیاتش منشأ امور خیر بوده است در تاریخ ماندگار شد. در حوزه سیاسی و مشارکت در امور کشور نیز جای پای او دیده میشود.
این بانوی نیکوکار در طول حیاتش باعث ایجاد بناهای ارزشمندی شده است از جمله مسجد جامع گوهرشاد مشهد، یکی از شاهکارهای هنری و از مساجد مهم و مشهور ایران، که گواه تجلی هنر و معماری اسلامی در دوره تیموریان است. بنای این مسجد توسط قوام الدین شیرازی، از معماران برجسته عصر تیموری، در سال ٨١٨ قمری در مجاورت حرم مطهر رضوی شروع شده و در سال ٨١٢ قمری به پایان رسیده است.
قوام الدین شیرازی علاوه بر بنای مسجد جامع گوهرشاد مشهد، به دستور گوهرشاد بانو، بناهای دیگری همچون مدرسه گوهرشاد در هرات، مدرسه غیاثیه خرگرد، مسجد گوهرشاد در هرات و مدرسه و خانقاه شاهرخ در هرات را نیز ساخته است. گوهرشادآغا در سال ٨٢٩ قمری پس از اتمام بنای مسجد گوهرشاد، املاکی در ولایت توس و جام وقف این مسجد کرد که بخشی از آن ۶١ دکان، مزرعه سعدآباد، مزرعه سرده و مزرعه قوزغان است. نوع مصرف این موقوفات نیز در جهت رتق و فتق امور مربوط به مسجد و زوار مرقد مقدس رضوی ذکر شده است.
حضور گوهرشاد بانو در صحنه سیاست دوران شاهرخ و پس از آن و دخالت در امور سیاسی باعث شد برخی اتفاقات تلخ و شیرین در آن ایام به وجود آید. او از نفوذ خود حتی برای شفاعت خطاکاران نیز استفاده میکرد. سرانجام گوهرشاد در نهم رمضان سال ٨۶١ قمری در هشتادویک سالگی، بر اثر وسوسه جمعی به فرمان میرزا سلطان ابوسعید بن سلطان محمد بن میرانشاه بن امیر تیمور، در هرات به قتل رسید و در مدرسه گوهرشاد هرات در کنار مزار همسرش به خاک سپرده شد.
همان گونه که غیاث الدین خواند میر در کتاب حبیب السیر نوشته است، قتل گوهرشاد لکه سیاهی بر صفحه درخشان سلطنت ابوسعید بود، اما آنچه باعث شده نام گوهرشاد خاتون پس از قرنها هم چنان جاودان بماند، کارهای نیک و دستگیری او از ضعیفان و درماندگان بوده است.