صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

عاشورا و اسطوره

  • کد خبر: ۴۰۵۵۱
  • ۰۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۰
جویا جهانبخش - عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی
رخداد شگرف «عاشورا» و سرنوشت خون‌بار شهید نینوا-که درود و آفرین خدای بر او باد! - این قابلیت را داشته است که به جهان ناپیداکران اساطیر راه بگشاید.

هم «عاشورای حسینی» و سرگذشت شهیدان آن، اسطوره آفریده و در پاره‌ای از گزارش‌ها و نقل‌ها و تلقی‌ها با چهره‌ی اسطوره‌ای نمایان شده است، و هم «برخی از اساطیر» بر ذهن و ضمیر واگویه‌گران این رخداد شگرف اثر گذاشته‌اند و خود را در تصور عامه از واقعه کربلا دخیل کرده‌اند و به پاره‌ای از نقل‌های تاریخی رنگ و لعاب ویژه‌ای بخشیده‌اند که در روایات مردمانه رخداد طف و طومار‌های تعزیه و مانند آن، جلوه‌ها کرده است.

بدین‌سان رخداد عاشورا و شهادت سالار شهیدان ـ صلوات ا... و سلامه علیه‌ـ با عالم اساطیر پیوند خورده است؛ و این پیوند، محاسنی دارد و معایبی.


از محاسن این پیوند، تمهید حضور گسترده «عاشورا» ست در عرصه هنر‌ها و تسهیل نفوذ و رسوخ «عاشورا» ست در عواطف عامه و ذهن‌های خوگر به عوالم اساطیری.
از معایب این پیوند، تسهیل امکان تحریف حقایق تاریخی و نیز تمهید جلوس عواطف است بر اریکه عقل و ابتعاد ما از عقلانیت در تحلیل «عاشورا».

پیوندگرفتن رخدادی شگفت و سترگ، چون واقعه عاشورا با جهان اسطوره‌ها، امری است ناگزیر. هیچ رخداد تاریخی عظیم از این دست نیست که به‌ناگزیر و در وجدان جماعت، با اساطیر وارد بده‌بِستان نشود. چنین پیوند بَیوسان را گسلانیدن نتوان. لیک باید همواره هشیارانه چگونگی‌های این پیوند را تحت نظر داشت و حتی‌المقدور از آثار زیان‌بار آن جلوگیری کرد و با تقویت رویکرد‌های عقلانی و تحقیقی و تدقیقی از بسط بی‌اندازه خوانش‌های اساطیری ممانعت نمود.

در مقام «توضیح» و «تمثیل» می‌توانیم گفت: ما ناچاریم درباره رخداد‌های تاریخی ـ مثلا جنبش مختار ثقفی یا سفارت مسلم بن‌عقیل ـ به زبان سینما هم سخن بگوییم. زبان سینما، اقتضائات ویژه خویش را دارد؛ جلوه‌های مألوف سینمایی و روند داستان‌گویی تصویری و لزوم پرکردن حفره‌های روایت تاریخی، میان روایت سینمایی و روایت تاریخی جدایی می‌اندازد؛ و این جدایی، ناگزیر است.

اکنون دو راه پیش روی ماست: یا باید روایت سینمایی را موقوف کنیم و تاریخ اسلام را از حضور در دنیای تصویر محروم سازیم و به روایت خشک تاریخی که مخاطبش غالبا اهل تخصص‌اند و لا غیر، بسنده کنیم، که می‌دانم و می‌دانید، شدنی نیست؛ یا باید به روایت‌های سینمایی هم مجال ظهور و بروز دهیم و لیک نگذاریم روایت تاریخی به‌کلی تحت‌الشعاع روایت‌های سینمایی قرار گیرد و همواره بیننده و مخاطب را به تفاوت‌های سرشتین روایت‌های سینمایی و روایت‌های تاریخی (که مقوله‌ای است جهانی و اختصاصی هم به ما ندارد) توجه دهیم، تا همواره تفاوت داستان و تاریخ و اسطوره و واقع و مجاز و حقیقت، مدنظر باشد؛ درست همان‌طورکه مخاطبان مطلع آثار هنری و مثلا بینندگان تعزیه، میان شمر تعزیه و شمر تاریخ فرق می‌گذارند و هریک را به جای خویش می‌نشانند و فهم می‌کنند و هیچ‌گاه شمر تعزیه را به جرم مساهمت در فاجعه کربلا و شهادت، ولی خدا به محکمه نمی‌کشانند.
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.