سیروس برزو متولد ۱۳۳۲ در سرخس، بامداد یکشنبه (۱۳ مهر ۹۹) مصادف با روز جهانی فضا، بر اثر ابتلا به بیماری کرونا درگذشت. او از چند روز گذشته به کما رفته بود.
شهرآرانیوز - سیروس برزو که متولد ۱۳۳۲ در سرخس است، بامداد یکشنبه (۱۳ مهر ۹۹) مصادف با روز جهانی فضا، بر اثر ابتلا به بیماری کرونا درگذشت.
این مروج علوم فضایی که در پی ابتلا به کرونا از چند روز گذشته به کما رفته بود و به دلیل از کار افتادن ریهها با دستگاه تنفس میکرد، بامداد امروز در بیمارستان افضلیپور کرمان درگذشت.
رعایت حقالناس و جلوگیری از انتقال بیماری به دیگران
هفته گذشته حمیدرضا برزو، فرزند سیروس برزو، درباره روند بیماری پدرش به ایسنا گفته بود: «وی که به دعوت یک مرکز آموزشی برای تدریس تاریخ فضانوردی به کرمان سفر کرده بود، از حدود ۱۸ روز پیش به کرونا مبتلا شد و با وجود توصیه برای بازگشت به تهران، برای رعایت حقالناس و جلوگیری از انتقال بیماری به دیگران، راضی به بازگشت نشد.» سیروس برزو حدود ده روز گذشته به دلیل تب و تنگی نفس به بیمارستان منتقل شده بود و با توجه به نارسایی قبلی ۳ نوبت ایست قلبی کرده بود.
مدرسه، علاقه به فضا و مقالهنویسی
سیروس برزو در ایران دبیر آموزش و پرورش بود و بعداً کارشناس وزارتخانه آموزش و پرورش شد. ریشه علاقهاش به فضا و فضانوردى به دوران مدرسه برمىگردد. زمانى که ۱۴-۱۳ سال داشته و در اثر راهنمایىهاى معلمى که با احترام فراوان از او یاد مىکند، جمعآورى عکس و اطلاعات درباره امور فضایى را آغاز مىکند و در کنار آن به تقویت زبان انگلیسى مىپردازد. او با اطلاعات زیادى که در این زمینه کسب کرده بود، مىتوانست خطاهاى مقالههاى نشریات و روزنامهها را بیابد. ولى زمانه عوض شد و اوضاع براى برزوى جوان مساعد: «انقلاب شد و یکى دو سال گذشت و دیدم صاحبان ادعا دیگر عرضاندام نمىکنند، به خودم قبولاندم که باید مقاله بنویسم. اولین مقالهام در سال ۱۳۵۹ در نشریه دانشمند چاپ شد و به دنبال آن در مجله علم و زندگى، دانستنىها و ماهنامه ماشین.» و همین ماهنامه ماشین نقطه عطفى را در زندگى او رقم زد.
سیروس برزو در این رابطه گفته بود:
«جناب سید فخرالدین شبیرى که بحق هم سید است و هم مایه فخر، صاحب امتیاز و سردبیر مجله ماشین بود و خداوند به او عمر دراز بدهد که در حق من نیکى بسیار کرد. او بعد از چاپ چند مطلب، از من خواست که با دریافت حق التحریر خوبى تنها براى ماشین مقاله بنویسم. در جریان چاپ مقالات هم در اندازه بضاعتم درس هاى بسیارى از او گرفتم. به هرحال به این ترتیب مقاله نویس شدم.»
تا این که به کیهان پیوست و ماهنامه کیهان علمى را براى نوجوانان پایه گذارى کرد:
«در سال ۱۳۶۲ بنا به دعوت شهید دانشمند شاهچراغى، در سرویس علمى روزنامه کیهان در محضر استادان روزنامهنگار قدیمى، چون مرحوم خانم صدر دانش و فریدون صدیقى، آموزش روزنامهنگارى را آغاز کردم. بعدها با اجازه شبیرى در برخى نشریات دیگر مثل اطلاعات علمى مقاله مىنوشتم تا بالاخره در سال ۱۳۶۵ بنا به پیشنهاد دوست عزیزم، امیرحسین فردى، و دعوت سیدمحمد خاتمى، براى راهاندازى کیهان علمى بار دیگر به کیهان مامور شدم.»
ترک کیهان و رفتن به مرزهای بیکران فضا
کیهان علمى در سال ۱۳۶۸ منتشر شد. دلایلى ناگفته، اما باعث شد تا سیروس برزو یک سال بعد کیهان علمى را ترک کند و تصمیم به انتشار مجله «مرزهاى بىکران فضا» بگیرد. مرزهاى بىکران فضا بىاغراق یک پدیده بود و باتوجهبه رویکرد حرفهاى خود، خیلى زود مخاطبان زیادى یافت. این بار هم، اما وقایعى دست به دست هم داد تا چهار سال بعد، این مجله براى همیشه خاموش شود و حسرت جاى خالى اش را بر قلب دوستداران بى شمارش بگذارد.
با شکست روحى ناشى از تعطیلى مرزهاى بىکران فضا - که «عمیقتر از شکست مالى بود» - برزو از ادامه کار دلسرد شد. اما قبلاً براى تهیه گزارشهایى به مسکو سفر داشت و ارتباطى با دانشگاه دولتى مسکو (بخش زبان فارسى) یافت:
«در دانشگاه کمک به دانشجویان در زمینه آموزش زبان فارسى را آغاز کردم. همکارى با فرهنگیان افغانى براى چاپ نشریات مختلف و بالاخره انتشار «پیوند» براى ایرانیان مقیم روسیه از دیگر فعالیت هایم شد.»
او بعدها گفت در روزگارى که نشر پیوند را شروع کردم، هنوز خبرى از اینترنت و تلویزیونهاى ماهوارهاى نبود:
«جامعه ایرانیان مقیم مسکو تشنه خبر از ایران و مطالب چاپى به زبان فارسى بودند. وظیفه خودم دیدم که این کار را (بهرغم شرایط بسیار دشوار) شروع کنم. پیوند هم تحولاتى داشت، اما نه مانند فضا به سوى سقوط، بلکه به شکر خدا تا زمان انتشار بهتر و بهتر شد و بالاخره روزى رسید که انتشار آن را غیرمفید دیدم و تعطیل شد.»
پیوند در آغاز بیشتر جریانات و اخبار داخل ایران را انعکاس مىداد، اما در سالهاى پایانى به دو زبان منتشر مىشد:
«در بخش روسى، خوانندگان با زاویه هاى مختلف فرهنگى، هنرى، تاریخى و... ایران و در بخش فارسى، ایرانیان با همین پارامترها البته در مورد روسیه آشنا مى شدند. من مانند یک کاشف به دنبال زاویه هاى ناشناخته شهر مسکو و دیگر شهرهاى روسیه و تاریخ و ادب و هنر روس، در کوچه و خیابانها و کتابخانهها جست وجو مى کردم و نتیجه کار را در نشریه به معرض استفاده همه مى گذاشتم.»
آنچه در پیوند درباره مسکو چاپ میشد، براى ایرانیان جذاب و جالب بود. به همین دلیل برزو با تکمیل آن اطلاعات، کتاب «راهنماى سفر به مسکو» را نوشت که بسیار مورد توجه قرار گرفت و تاکنون چندبار در تجدیدچاپ شده است.
جمعآوری یادمانهای فضایی
سیروس برزو در طول دوستیاش با فضانوردان مختلف جهان -بهخصوص روسیه و آمریکا- مجموعهای از یادمانهای فضایی را جمع کرده بود که در قالب نمایشگاه در سالهای مختلف در تهران، اصفهان و دامغان به نمایش عموم درآمده است:
حاصل دوستی و رفاقت ۲۰سالهام با دانشمندان و فضانوردان بزرگ جهان، مجموعهای بینظیر از یادمانهایی است که خود این فضانوردان به من اهدا کردهاند و من با استفاده از این یادگارها، تاکنون نمایشگاههایی در زمینه فضانوردی در شهرهای مختلف ایران از جمله تهران، اصفهان و دامغان برگزار کردهام که با استقبال اقشار مختلف مردم از جمله دانشآموزان و دانشجویان روبهرو شده است. این مجموعه شامل تمبرهای فضایی، غذای فضانوردان، عکسهای امضا شده توسط فضانوردان نامآور جهان، ماکت سفینهها و موشکها، پوسترهای فضایی، مدالها و مدالیونها، اشیای شخصی فضانوردان از جمله دستکش گوردون کوپر فضانورد آمریکایی، اشیای مختلف بازگشته از فضا (از جمله یک جلد قرآنمجید و مجموعهای از کارتپستالهای استاد فرشچیان که بنا به خواهش من و بطور اختصاصی به فضا برده شدند)، همچنین فیلمهای مستند و پوسترهای آموزشی درباره تاریخ فضانوردی و دهها مورد مشابه است که برای عموم مردم بویژه دانشآموزان جذابیت ویژه دارد و میتواند دانش بازدیدکنندگان را در مورد فضا و فناوریهای فضایی بالا ببرد و آنها را با ضرورت این فناوری و نقش مهم آن در زندگی بشر امروزی آشنا سازد.
فرستادن قرآن و مینیاتورهای فرشچیان به فضا
برزو سال ۱۳۸۵ با کمک «پاول وینوگرادوف» (Pavel Vinogradov) فضانورد روس مجموعهای از کارتپستالهای مینیاتورهای محمود فرشچیان را به ایستگاه فضایی بینالمللی فرستاده بود. در سال ۱۳۹۰ هم با پیگیریهای او «الکساندر کالری» (Aleksandr Kaleri)، دیگر فضانورد روسیه، برای نخستینبار قرآن چاپ ایران را به فضا برده بود.
او به دلیل بیحرمتی یک کشیش آمریکایی به قرآن تصمیم گرفت قرآن را به فضا بفرستد. سیروس برزو میخواست با این حرکت ناشایست آن کشیش مقابله کند، به همین دلیل از الکساندر کالری خواست که یک جلد قرآن کریم را با خود به ایستگاه فضایی ببرد. کالری نیز به دلیل دوستیاش با برزو، این خواهش را اجابت کرد.
نوآوری در انتشار نشریات
زمانی که سیروس برزو مجله خاطرهساز «مرزهای بیکران فضا» را منتشر میکرد، این مجله از بسیاری جهات در نوع خود اولین بود. برزو هرگاه که از مرزهای بیکران حرف میزد با افتخار میگفت که که این نشریه اولین مجله ایرانی بود که کارهای گرافیکی و صفحهبندی آن با کامپیوتر انجام میشد. مصاحبه با فضانوردان شوروی و ترجمه و انتشار اخبار فضایی رادیوهای آمریکا و شوروی هم از نوآوریهایی وی در این نشریه بود. او حتی زمانی با هماهنگی سازمان فضایی شوروی، با فضانوردان مستقر در ایستگاه فضایی میر گفتوگو کرد و ترجمه آن را در مجله خود منتشر ساخت.
همواره در فکر ترویج دانش فضایی
در سال ۱۳۹۲ جایزه انجمن ترویج علم ایران به مرحوم برزو اهدا شد اما او در اعتراض به «بیتوجهی مسئولان سازمان فضایی ایران به امر ترویج دانش فضایی و وضعیت نابسامان مروجان فضانوردی در ایران» از پذیرش این جایزه خودداری کرد.
روحش شاد و نامش جاودان