صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نمایش «کشته‌شده» روی صحنه تئاتر مستقل مشهد

  • کد خبر: ۴۵۸۱۰
  • ۱۴ مهر ۱۳۹۹ - ۱۷:۲۲
نمایش «کشته‌شده» به‌کارگردانی و نویسندگی امین رضایی اردانی، اولین نمایشی است که پس از چند ماه تعطیلی به‌دلیل کرونا، روی صحنه رفته است. این نمایش که تاکنون ۷شب از اجرای آن گذشته است، در تئاتر مستقل مشهد روی صحنه می‌رود.

مریم قاسمی| شهرآرانیوز -  «کشته‌شده» نور چراغ‌های روشن درب ورودی تئاتر مستقل شهر، چهره‌های جوان را که منتظر آغاز نمایش ایستاده‌اند، در تاریکی شب روشن کرده است. سایه‌های دراز در خیابان می‌لغزند و صداهای درهم‌پیچیده‌شان از درون حلقه‌های دو یا سه یا چهارنفره‌ای که در پیاده‌رو شکل گرفته است، به گوش می‌رسد. تئاتر مستقل شهر در این روزها یگانه نقطه روشن در شب‌های پر از سکوت تئاتر مشهد است. پس از چند ماه تعطیلی، سکوت و بی‌خبری، اجرای نمایشی در این مکان شروع شده است.

 

 

تماشاگران بیشتر از خود اهالی تئاتر هستند که آمده‌اند نمایش جدید امین رضایی به‌نام «کشته‌شده» را تماشا کنند. حرف‌هایشان برآمده از خوش‌حالی است برای فعال‌شدن تئاتر مشهد پس از چند ماه سکوت. آن‌ها چند دقیقه فرصت باقی‌مانده تا آغاز نمایش را هم برای تحلیل وضعیت این روزهای تئاتر از دست نمی‌دهند: «انگار همه خوابیدن، رسما همه‌چی تعطیله»، «الان رئیس انجمن نمایش کیه؟»، «همه‌چی درهم شده»، «جشنواره تئاتر هم که تکلیفش روشن نیست، می‌گن امسال گروه درست‌وحسابی شرکت نکرده»، « با این وضعیت معلومه دیگه»، «خیلی‌ها که رسما ورشکست شدن»، «یکی از بچه‌ها رسما دست‌فروشی می‌کنه، کار دیگه‌ای بلد نیست».

 

همراه جمعیت ماسک زده، به محوطه سالن اصلی تئاتر شهر وارد می‌شویم. تعداد بیشتری از تماشاگران در محوطه ایستاده‌اند. حال‌وهوای دل‌نشینی دارد. بخشی از آینده سایه‌روشن تئاتر مشهد را می‌توان در میان همین چهره‌ها دید و البته سرگشتگی تئاتر مشهد را هم حس کرد، شاید از نوع صحبت‌ها و نظریه‌هایی که بینشان ردوبدل می‌شود. از ظاهر برخی از افراد هم می‌شود حدس زد ژست هنری به آن‌ها چیره شده است و حرف‌هایشان بار زیادی ندارد. خیلی راحت نیست، اما می‌شود کنتراست بین نسل جوان پربار و نسل جوان کم‌بار تئاتر مشهد را در همین فضا دید. نسلی که تا پیش از کرونا هم چندان راه مشخصی برای پیش‌رفتن نداشت و حاشیه‌های تئاتر مشهد، از کم‌تجربگی کارگردانان و نویسندگان گرفته تا وضعیت نامساعد برای فعالیت گروه‌های تئاتر بر کار آن‌ها غالب شده است.

 

 

هفتمین شب اجرای «کشته‌شده»

صحنه یک توالت عمومی است. یک ردیف روشور سفید که چرک و چربی بسته‌شده روی آن نمایان است، در تاریکی صحنه به چشم می‌خورد. بالای سر هر کدام یک آینه چهارگوش به شکل عمودی روی دیوار نصب شده است. آینه‌ها چرک هستند و جای خشک‌شدن آب و کف صابون روی آن‌ها به چشم می‌خورد. یک توالت فرنگی هم در تصویر دیده می‌شود. همه این عناصر به اضافه چراغ کهنه و کم‌نور روی دیوار، فضایی آلوده در زیر زمین یک پاساژ تجاری را به نمایش می‌گذارد. تماشاگران که با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی، یکی در میان روی صندلی‌ها نشسته‌اند، با اشتیاق چشم به صحنه دوخته‌اند. نمایش آغاز می‌شود. با ریتم کند و فضای سرد آغاز می‌شود و تماشاگران صحنه‌ای از تقابل ۲ انسان را می‌بینند که یک نفر با سلاح، دیگری را تهدید به کشتن می‌کند. ماجرای نمایش به‌ظاهر «مزاحمت برای خانم‌ها به‌عنوان یک ناهنجاری» است. اما مخاطب در ادامه متوجه می‌شود که نمایش، صرفا به موضوع حمایت از حقوق زنان نپرداخته است، بلکه داستان همان ناهنجاری‌هایی است که در جامعه ما عادی شده و به شکل یک رفتار عادی هم درآمده است.


بعد از ۱۰دقیقه صحنه می‌شکند و همان صحنه با فضایی متفاوت تکرار می‌شود. این صحنه حدود ۴ یا ۵بار تکرار می‌شود، اما جالب است که تماشاگران خسته نمی‌شوند. این را می‌شود از نوع نشستن آن‌ها روی صندلی‌ها و نگاه میخ‌کوب‌شده‌شان به صحنه فهمید. صدای خمیازه‌ای هم به گوش نمی‌رسد. نمایش مخاطبان را درگیر خود کرده است تا صحنه آخر که یک ساعت طول می‌کشد.

 


 

بیشتر بخوانید: بازدید محمدرضا کلایی و مدیران شهری از پردیس تئاتر مشهد

 


 

«امین رضایی»، نویسنده و کارگردان نمایش «کشته‌شده»، درباره موضوع نمایش توضیح می‌دهد: موضوع نمایش در حقیقت یک ناهنجاری اجتماعی است که به یک رفتار اجتماعی تبدیل شده است. به‌یقین همه کسانی که این ناهنجاری برایشان عادی شده است، آدم‌های بدی نیستند، اما چرا این کار را انجام می‌‌دهند؟ چون این کار، اسمش را هرچه بگذاریم، مزاحمت، تکه‌انداختن یا هرچیز دیگر، به فرهنگ و رفتار تبدیل شده است و با خودشان می‌گویند چرا انجام ندهی

ایده این کار وقتی به ذهن رضایی می‌رسد که یک‌بار با چنین صحنه‌ای روبه‌رو می‌شود. او توضیح می‌دهد: اتفاق به‌ظاهر ساده‌ای بود. مردی که برای خرید بیرون آمده بود، مزاحم خانمی شد. اتفاق بدتر این بود که آن مرد، بچه همراهش بود. یعنی او این فکر را نداشت که «با یکی می‌خواهم ارتباط برقرار کنم»، هدف این بود که می‌خواهم بروم خرید و حالا در این مسیر چنین رفتاری را از خودش نشان می‌دهد. به‌نظرم ما جامعه منفعلی داریم، ما آدم‌هایی هستیم که درباره هر چیزی حرف می‌زنیم و نظر می‌دهیم، اما منفعل هستیم. نظردادنمان هم به‌معنای آزادی بیان نیست، چون آزادی بیان تعریف دارد.

 

 

این یک ایده کوچک است. صدها مسئله اجتماعی دیگر هم وجود دارد که ما آن‌ها را پذیرفته‌ایم و فقط می‌توانیم درباره آن‌ها نظر بدهیم. از قیمت دلار، مسکن، خودرو، بهداشت، بیمه، درمان و سیستم قضایی و... فقط نظر می‌دهیم؛ به این می‌گویند تخلیه احساسات. این همان نظریه برشت در نمایش است که می‌گوید هر ارتباطی در لحظه‌ای که دچار برانگیختگی احساسات می‌شود، قوه تفکر و تعقل را خاموش می‌کند. در جامعه ما هم موارد زیادی از این دست وجود دارد که مردم به‌جای واکنش فقط احساساتشان را درباره آن موضوع با حرف‌زدن تخلیه می‌کنند.

 

او در بخشی از صحبت‌هایش درباره صحنه‌هایی که طراحی کرده است، می‌گوید: من به‌عنوان نویسنده و طراح باید ببینم می‌توانم در جریان اجرای نمایش با تماشاچی خودم ارتباط برقرار کنم یا نه؟ گاه دیده می‌شود برخی، از چیزهایی در نمایش خود استفاده می‌کنند که مخاطب خیلی متوجه آن‌ها نمی‌شود. وقتی به آن‌ها انتقاد می‌کنی، می‌گویند «مخاطب تئاتر خاص است»، اما این‌طور نیست. اتفاقا مخاطب تئاتر عامه مردم هستند، مردمی که باید حق اظهارنظر داشته باشند، همان‌طور که در ابتدای شکل‌گیری تئاتر که هیچ‌کس حتی حق شهروندی نداشت، درباره تئاترهای آن زمان اظهارنظر می‌کرد. پس وقتی مخاطب با نمایشی ارتباط برقرار نمی‌کند، دلیلش آن نیست که از امپریالیسم یا فلان سبک و دوره سر درنمی‌آورد، به‌معنای این است که ما بلد نیستیم. متأسفانه این توهم برتربودن در بین هنرمندان زیاد است. این‌ها را گفتم که بگویم با ابزار ساده هم می‌توانیم کار کنیم، اما باید بتوانیم مخاطب را درگیر کنیم. باید بدانیم چطور او را قلقلک دهیم تا به حرفمان گوش کند. این همان مخاطب‌شناسی است، یعنی باید ایمان بیاوریم که مخاطب ما برای سرگرم‌شدن به سالن تئاتر آمده است، نه برای چیزهای حوصله‌سربر. در اینجا فضاسازی به کار می‌آید.

 


 

بیشتر بخوانید: آیا واگذاری سالن اصلی تئاتر شهر به بخش خصوصی، تئاتر مشهد را نابود خواهد کرد؟

 


 

به‌گفته رضایی بخش زیادی از فضاسازی‌ برطبق این نظریه برتولت برشت طراحی می‌شود که می‌گوید: «زمانی که شما یک کنش نمایشی را در اوج، ابتر رها کنید، در آن لحظه برای فرد ژست تولید می‌کند». این ژست همان سکوتی است که بین صحنه‌ها یا در فضاهای مختلف اتفاق می‌افتد. حالا کار ما این است که این ژست‌ها را درست و مرتب کنار هم بیاوریم. در این صورت از لحاظ روانی می‌توانیم به‌گونه‌ای با مخاطب ارتباط برقرار کنیم که صرفا احساسی نباشد. در این نمایش هم با سکوت‌هایی که در هر ۱۰دقیقه ایجاد کردیم، سعی کردیم احساسات مخاطب تازه شود و قوه تخیلش را قلقلک دهیم.

 

 

ماهی‌ای هستیم که از آب بیرون افتاده است

«امین رضایی اردانی» که پیش از این تئاترهای موفقی چون «بیستون می‌تازد» و «فراموش‌شدگان» و «مکبث»، را کارگردانی کرده ، درحالی نمایش «کشته‌شده» را روی صحنه برده است که در چند ماه گذشته تمام فعالیت‌های تئاتر شهر تعطیل بوده است.

 

او درباره وضعیت کنونی تئاتر مشهد و وضعیت هنرمندان تئاتر حرف‌های زیادی دارد و می‌گوید عده‌ای به‌دلیل اجرای صحنه‌ای در شرایط کرونا، به او خرده گرفته‌اند و مسئولان شهر نیز به وضعیت هنرمندان تئاتر توجه نمی‌کنند. او در این‌باره می‌گوید: سال گذشته بعد از پایان‌یافتن کار نمایش «مکبث»، برنامه ۲نمایش برای ۶ماه اول سال را داشتم. همین‌طور تمرینات نمایش «کشته‌شده» را هم شروع کرده بودیم که به کرونا خوردیم. برخلاف تصورمان این وضعیت خیلی طولانی شد. نکته این است که تئاتر شغل من است. خیلی‌ها هستند که با حالتی پر از تعجب به من می‌گویند: «در این وضعیت کرونا، تئاتر کاری می‌کنی؟!» در جواب می‌گویم: «چه کنم؟ بروم بمیرم؟!»


مدتی پیش هم یکی از مسئولان به من زنگ زد و توصیه کرد در این شرایط خیلی مواظب باشم و به‌ظاهر به آن‌ها هم نقد کرده‌اند که چرا در این شرایط تئاتر اجرا می‌شود. در جواب می‌گویم: «اگر کار نکنم، می‌پوسم، می‌میرم. شما به‌جای اینکه شرایطی ایجاد کنید که هنرمند نمیرد، کاری می‌کنید که بخشی از اجتماع بمیرد؟»


من نمی‌خواهم بمیرم، ولی دارم اذیت می‌شوم، خیلی زیاد. فقط شبی ۶۰نفر می‌توانم به سالن راه بدهم. با این وضع مگر می‌شود رزق‌وروزی یک گروه را داد؟ همه هزینه‌ها را پایین آوردیم و سالن هم هزینه کمتری از ما می‌گیرد، اما باز هم کم می‌آوریم.


من در این کرونا فهمیدم ما هنرمندان خیلی بی‌شخصیت هستیم. چون شخصیت به این معنا نیست که «کی هستم؟»، بلکه به‌معنای آن است که جامعه تو را چه کسی می‌داند. جامعه من را نمی‌‌شناسد، برای من تره هم خورد نمی‌کند، من را رها کرده است. من نه بیمه و نه حقوق دارم. این وضعیت برای هنرمند بد است.

 

او تأکید می‌کند تئاتر شغل دوم هنرمندان نیست، یگانه شغل آن‌هاست و از همین راه زندگی می‌کنند: «ماهی‌ای هستیم که از آب بیرون افتاده است. دریا هست، ماهی‌ای هم هست که می‌تواند نفس بکشد. فقط کافی است دستی ما را به دریا برگرداند.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.