لجبازی در گفتار و رفتار، صفتی زشت و رذیلتی اخلاقی است. باید لجاجت و ریشهها و پیامدهای آن را شناخت؛ این آگاهی میتواند مانع لجبازی شود. رفتار و گفتار اهل بیت (ع) پاک از لجاجت و همراه با صداقت و عدالت و صفا و مهربانی بود. آنان در گفتار خویش لجبازی را نکوهش کرده اند. پیامبرخدا (ص) به علی بن ابی طالب (ع) فرمود: «ای علی، از لجبازی بپرهیز، زیرا آغازش نادانی و انجامش پشیمانی است!» در این حدیث نبوی، حضرت محمد (ص) از لجاجت نهی کرده و همگان را از لجبازی بازداشته است. حکمت نهی از لجاجت را نیز در قالب تبیین ریشه و اثر لجبازی روشن کرده است.
شروع لجبازی با جهل و جهالت است. افراد از روی جهالت کاری را بر خود لازم میگیرند و حاضر نیستند از آن دست بردارند. لجاجت، اصرار و پافشاری و سرسختی در باطل و سخت رویی و ستیزه جویی در دشمنی است. راغب اصفهانی در معنای جهل نوشته است: «جهل سه قسم است. قسم اول خالی بودن نفس و ذهن از علم و دانش است و همین معنای اصلی جهل است. دوم اعتقاد به چیزی خلاف واقع است. سوم انجام کار برخلاف حق است. مثل کسی که عمدی نماز را ترک میکند.» بر اساس گفتار رسول خدا (ص)، مبدأ و منشأ و آغاز لجاجت «جهل» است. جهالت در هر سه قسم آن میتواند آغاز لجبازی شود؛ جهل و بی دانشی و بی فکری و همچنین اعتقادات نادرست و باطل و سرانجام کارهای خلاف، چه اعتقاد به خلاف بودن آن کار داشته باشد و چه نداشته باشد. جهل در هر سه صورت مذموم و نکوهیده است و لجاجت بر اساس هر یک باشد، زیان بار و بد است. لجاجت پافشاری بر ادعای باطل و سرسختی در امر زشت و نارواست. لجبازی در تقابل اتفاق میافتد؛ چون تو چنان کردی، من هم چنین میکنم! لجباز میداند کارش خلاف و نادرست است، ولی بر کار زشت سرسختی نشان میدهد. در بسیاری از موارد، رویاروی حق و خیر و انجام تکلیف انسان ها، لجبازی آغاز میشود. جهالت نامیدن نطفه لجبازی، نشان دهنده زشتی و ناروایی گفتار و رفتار جاهلانه در موضع لجاجت است.
این گفتار اخلاقی بخشی از وصایای اخلاقی پیامبر (ص) به علی بن ابی طالب (ع) است؛ اینکه پیامبر به بهترین شخصیت الهی و جانشین خود فرمان به رهایی از لجبازی میدهد، اهمیت و ضرورت این ویژگی اخلاقی را بیشتر روشن میکند. پیامبرخدا (ص) در این گفتار اخلاقی، سرنوشت لجبازیها و لجبازان را اعلام میکند. پایان و آخر لجبازی پشیمانی است. راغب اصفهانی در تعریف ندامت نوشته است: «ندم و ندامت حسرت خوردن و افسوس آدم است بر اساس تغییر رأی در کاری که فوت شده و زمان آن گذشته است.» لجبازیها از روی خشم و عصبانیت و غرور انجام میشود. در لجبازی، کار نادرست و خلاف واقع و ضدحق اتفاق میافتد؛ چه لجباز به خلاف حق بودن سخن یا کارش اعتقاد داشته باشد، چه اعتقاد نداشته باشد. در هر صورت در لجبازی عمل نادرست و زشت با فرمان دهی شیطان و هوای نفس تحقق مییابد. در دوره پسالجبازی که خشم فرونشست و لجباز به جهل خویش پی برد، پشیمانی او را فرامی گیرد و حسرت و تأسف میخورد که چرا به گونه درست سخن نگفت و چرا به گونه درست عمل نکرد.
عموم مردم با مفهوم لجبازی آشنایند و مرزهای آن را میفهمند و لجبازیهای دیگران و لجبازیهای متقابل با لجبازی خویش را میفهمند. پس از گذشت زمان لجبازی و بازگشت به حالت عادی و اندیشه ورزی و دانشمندی، برای کاری که از روی لجبازی انجام داده یا از روی لجبازی انجام نداده اند، ناراحت میشوند و تأسف میخورند؛ به ویژه اگر فعل یا ترک قول یا فعل، در لجبازی منتهی به خشونت ورزی و ضررها و خطرها شود، این پشیمانی بیشتر خواهد شد. هرکس زمانی که لجبازی میکند، میفهمد لجبازی دارد و در هنگام آرامش و اندیشیدن در لجبازی هایش، شرمنده و پشیمان میشود.