صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

وقت نجات مدیریت علمی در کشور است

  • کد خبر: ۶۳۵۴۹
  • ۲۱ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۸
رسول جعفریان - عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
هیچ کس نمی‌تواند مدعی باشد که علم، یعنی همین علوم تجربی، حلاّل همه مشکلات عالم است، اما کسی نباید به دلیل اهمیت انکارناپذیر دین و اخلاق، به بهانه‌های واهی و با انگیزه‌ها و بیان‌های مختلف به دشمنی با علم بپردازد. مسلما یکی از ویژگی‌های دنیای قدیم این است که انگیزه‌های زیادی برای دشمنی با علم در آن بوده و به همین دلیل، تمدن بشری در چندین هزار سال، با ساده‌ترین اطلاعات علمی، زندگی خود را یکنواخت ادامه داده است. آیا کسی می‌تواند بگوید تغییری در سه چهار قرن گذشته رخ نداده و همه چیز مثل جهان سابق است؟ اگر تغییری رخ داده، آیا این نتیجه علم است یا ابزاری دیگر؟
 
این واقعیت است و بازی و بازیگری نیست. هر روز، همه آدمیان این واقعیت را درمی یابند، بااین حال، می‌بینیم دشمنی با علم همچنان وجود دارد. این دشمنی زمینه‌های جدی در میان همه مردم دنیا دارد. ناجوانمردانه است اگر کسی فکر کند این امر فقط به تصورات منبعث از دین بازمی گردد. اصلا چنین نیست. آدم‌های زیادی در این جهان هستند که تفکر علمی ندارند و برعکس، علم را دشمن بشر می‌شمرند. همین الان ببینید چقدر نظریه پرداز در دنیا هستند که معتقدند علم عاقبت ریشه بشر را خواهد خشکاند. آن‌ها همواره گرفتار آدم‌هایی اند که زود به یقین می‌رسند، آن هم از راه‌های غیرعلمی. زمینه این نوع از تولید یقین، در جوامع بدوی بسیار زیاد و کاری ساده است، و البته در جوامع پیشرفته هم گاه چندان دشوار نیست. هیچ وقت عقل و علم به معنای دقیق کلمه، صددرصد بر بشر حکمرانی نداشته و همواره امور علمی به صورت نسبی پیش رفته است.
 
در جامعه ما و در جوامع اسلامی هم دشمنی با علم عمیق است. همین عرفان و تصوف، ضمن آنکه آثار اخلاقی مثبت داشته و خیلی‌ها را به همین دلیل تحت تأثیر قرار می‌داده، از مهم‌ترین عوامل خشکاندن تفکر علمی در ایران و دنیای اسلام است. همین زبان فارسی، به دلیل فقر لغات علمی، از روز نخست تاکنون مشکل ما بوده است و در عوض، نیرویی که برای غزل و جذبه‌های عاشقانه و عارفانه در خود دارد، یکی از مشکلات اساسی در فهم علمی ما بوده و هست. این‌ها را کنار کمبود آموزش، مدرسه، کتاب، چاپ و نیز آموزه‌هایی که شب وروز انواع واقسام یقین‌های غیرعلمی را به اسم تقدس و چیز‌های دیگر بار مردم کرده اند، از عوامل دشمنی با علم بدانید.
 
شگفت اینکه به تلویح مشکل را گردن علم هم می‌گذاریم. البته قشر گسترده‌ای از جامعه، از ترس جانشان، تن به برخی روش‌های علمی می‌دهند، اما در حالت عادی مطلقا به آن‌ها باور ندارند. این گرایش‌های عوامانه همواره مدافعانی از مردم دارد و این سبب می‌شود تا این افراد، برای طرح این دشمنی ها، از منافع هواداری هم برخوردار باشند و کم کم خودشان هم مثل ملانصرالدین فکر کنند که حرف هایشان درست است. در مقابل این‌ها یک چیز است و آن واقعیت علم است، اینکه می‌توانی با دانش «به زیر آوری چرخ نیلوفری را». آنچه در عمل اتفاق افتاده، تغییرات آشکاری است که محصول تفکر علمی است، چه از سوی ما و چه از سوی دیگر مردمان دنیا. توانایی‌ای که علم به ما می‌دهد، ما را مجبور می‌کند به آن تن بدهیم. اگر این طور است، چرا نباید این راه را برویم؟ چرا باید مداخله بیجا در کار علم کنیم؟
 
چرا ایران نباید یکی از پایگاه‌های اصلی علم در دنیا باشد؟ باید بگویم مقصود از تفکر علمی فقط علوم تجربی نیست، بلکه سامانه‌های اجتماعی و مدیریتی هم هست. دیدیم که برخی کشور‌های شرق آسیا از کشور‌های اروپایی هم مدیریت علمی بهتری دارند. شما انواع دانش‌های سنتی را هم داشته باشید، اما علمی اش کنید و از آن بهره‌مند شوید. اینکه آدم بنشیند، فکر کند، راه حل‌های جدید عرضه کند، از تمسک به عادات و آداب بی پایه گذشته دوری کند، از تغییر نهراسد و تابع خرد و عقل باشد، نکته مهمی است. به نظر می‌رسد تجربه کرونا از این نظر که به ما بفهماند علم و مدیریت علمی حرف اول را می‌زند، بسیار اهمیت دارد. ما باید از این فرصت استفاده و با بخشی از موانع علم مبارزه کنیم تا از توهم بیرون بیاییم.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.