اختتامیه بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی خراسان رضوی برگزار شد همه چیز درباره فصل دوم بازی مرکب ( اسکوییدگیم ) + بازیگران و تریلر و خلاصه داستان هوش مصنوعی باید در خدمت هنر باشد | گفت‌و‌گو با علیرضا بهدانی، هنرمند برجسته خراسانی هوران؛ اولین رویداد گفت‌و‌گو محور بانوان رسانه در مشهد| حضور بیش از ۵۰ صاحب‌نظر در حوزه زنان+ویدئو نگاهی به آثاری که با شروع زمستان در سینما‌های کشور اکران می‌شوند شهر‌های مزین به کتاب | معرفی چند شهرِ کتاب در جهان که هرکدام می‌تواند الگویی برای شهرهای ما باشد معرفی اعضای کارگروه حقوقی معاونت هنری وزارت ارشاد + اسامی واکنش علی شادمان، بازیگر سینما و تلویزیون، به رفع فیلترینگ + عکس چرا فیلم علی حاتمی پوستر فجر شد؟ صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ فیلم‌های آخرهفته تلویزیون (۶ و ۷ دی ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان پوستر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر را ببینید + عکس «فراهان» با نوای اصیل ایرانی در مشهد روی صحنه می‌رود گلایه‌های پوران درخشنده از بی‌توجهی‌ها استادی که فروتنانه هنرجو بود | درباره مرحوم بشیر محدثی‌فر، نقاش تصاویر شهدا پاییدن یک ذهن مالیخولیایی | نگاهی به فیلم «تعارض»، اثر محمدرضا لطفی «ناتوردشت» با بازی حجازی‌فر و مولویان در تدارک فیلم فجر
سرخط خبرها

کلاف سردرگم اختلافات را بگشاییم

  • کد خبر: ۵۷۹۸۷
  • ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۷
  • ۱
کلاف سردرگم اختلافات را بگشاییم
دکتر رسول جعفریان - عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران
همیشه فکر می‌کنم جمله معروف و منسوب به رسول اکرم (ص) «اختلاف امتی رحمة» به چه معناست؟ اگر اینجا، اختلاف، یعنی اختلاف نظر، با آن آیه‌ای که می‌فرماید: «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» چه نسبتی دارد؟ معانی دیگری هم برای اختلاف گفته‌اند که از آن‌ها می‌گذریم.
شاید بشود گفت: ۲ نوع اختلاف است، یکی اختلافی که رقابت‌زا و رو به ترقی باشد، دیگری اختلافی که به نابودی ۲ طرف و دست‌کم به توقف منتهی می‌شود. البته آیه بر نابودی توان ۲ طرف در صورت اختلاف اشاره دارد.

اکنون سراغ مثال‌های تاریخی برویم. زمانی مشروطه‌خواهی و ضدیت با مشروطه، ۲ جریان نیرومند شده بود. ۲ طرف ده‌ها رساله علیه یکدیگر نوشتند. هرکدام قدرت را در دست گرفتند، دیگری را اعدام کردند. عاقبت هم از دل آن‌ها بساط دیگری درآمد که هیچ ربطی به آن‌ها نداشت. این توقف بود، اگر نه نابودی.
حال اگر سراغ مباحث متکلمان قرون نخستین اسلامی که قرن شکوفایی هم خوانده می‌شود بروید، خواهید دید که مباحث جدلی آن‌ها هیچ وقت سروسامانی نیافت و به‌جایی نرسید. این متکلمان و در رأس آن‌ها معتزله، آن‌قدر ادعا‌های تودرتو و متضاد و چالش‌برانگیز داشتند و آن‌قدر حرف‌های شگفت متعارض میان خودشان بود که عاقبت همه‌شان از بین رفتند و چیزی از آنان جز چند کتاب نماند.

منازعات فرقه‌ای در دنیای اسلام، تاحد زیادی همین حالت را دارد. همه برای خود دلیل دارند، دلایل محکم و استوار، اما بیشتر دلایلی است که نهایت می‌تواند افراد داخل فرقه را راضی نگه دارد، ولی در بیرون کمتر کسی تسلیم می‌شود. اگر واقعا گوش می‌داد، شاید می‌پذیرفت. ممکن است بگویید این تسلیم‌نشدن به‌دلیل انس‌گرفتن هرکدام با آرا و افکار جاری میان خودشان است. البته چنین است و مهم هم هست، اما اگر کسی به ۱۰۰ حدیث استناد کرد و طرف دیگر به ۲۰۰ حدیث، چه باید کرد؟ او می‌گوید احادیث تو ساختگی است و برعکس. اگر شما یک طرف بحث باشید، خواهید گفت: نکند شما طرف‌دار دیگری شده‌اید؟ خواهیم گفت نه، اما وقتی از بالا نگاه می‌کنیم، این منازعات را بیشتر گرفتار وضعی می‌بینیم که ضمن اینکه هرکدام هزاران صفحه علیه یکدیگر می‌نویسند، نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. این وضع موجود جهان اسلام، شاهد آن است، خودتان آزمایش کنید. شاید بهتر باشد افراد داخل گروه خودمان را نگاه داریم و در برخورد با دیگران، به آنان تسامح را یاد دهیم.

حالا، اگر قضایای اصلی فکری در یک جامعه، قضایای رایج در یک علم، در میان متفکران مختلف، حالت جدلی‌الطرفینی کانتی پیدا کند، و هیچ‌کدام نتوانند دیگری را تسلیم کنند، آیا نتیجه آن جز یک کلاف سردرگم است که باید باقدرت باز شود؟ یعنی اگر متوکل به دفاع از احمدبن‌حنبل برخاست، می‌شود گفت مذهبی حنبلی رواج خواهد یافت و اگر مأمون از معتزله دفاع کرد، آن‌ها با قدرتی که دارند احمدبن‌حنبل را تعزیز خواهند کرد؟ این قدرت است که تصمیم گرفته است نه اندیشه.

بی‌گمان همه ما به‌عنوان عضوی از یک جامعه مذهبی یا یک حزب سیاسی، مدافع دیدگاه‌هایی هستیم، اما اینکه عرض کردم نگاه از بالا، یعنی اینکه اگر در شرایطی، اختلاف نظر به چیزی تبدیل شد که قدرت و توان یک قوم یا ۲ قوم درگیر باهم را نابود کرد، چه باید کرد؟ چه راه خلاصی خواهد بود؟ اگر معنای آیه این نیست، پس چیست؟ راه این است که آن‌قدر اختلاف را توسعه دهیم که همه از بین برویم؟
این اختلاف می‌تواند کلامی یا فلسفی یا دینی یا حتی سیاسی باشد. آیا باید نزاع به نقطه‌ای برسد که جنگ شود و مثلا در مثال ما، به‌جایی برسد که معتزله نابود شوند یا باید راهی برای آن یافت که به نقطه جنگ که نقطه نابودی است نرسد؟

بحث بنده، سیاسی نیست و کاری به مسائل روز هم ندارم، بر‌عکس می‌خواهم آن را به‌عنوان اصلی در مباحثات جاری در تمدن اسلامی مطرح کنم. ما در میان اختلاف‌نظر‌های فکری تا کجا پیش رفتیم. یعنی منهای مداخله قدرت؟
به‌نظر بنده، مجموعه مباحث در تمدن اسلامی، پیشرفت مختصری را نشان می‌دهد، اما آن اندازه عقل و درایت در کار نیست تا این‌ها در یک مسیر درست پیش برود. شاید همه دنبال پیروزی قطعی فکری هستند، همه‌چیز را سیاه‌وسفید می‌بینند، انعطاف ندارند و از نظر دینی انعطاف را نابودی و شکست می‌دانند.

تا وقتی ما نتوانیم از کلاف‌های سردرگم فکری در حوزه علوم درآییم، پیشرفتی نخواهیم داشت. ممکن است همیشه ۵ درصد مخالف‌خوان باشند، این اشکال ندارد، اما جامعه برای نجات راهی ندارد جز اینکه انتخاب کند و جامعه را براساس انتخاب خود به پیش ببرد. این مسئله باید راه‌حلی داشته باشد، زیرا برخی به این نقطه رسیده‌اند و پیش‌رفته‌اند، اما ما هنوز در همان کلاف سردرگم هستیم و هنوز مشغول استدلال‌کردن و دادوفریاد و منادی باطل‌بودن دیگران و اصرار بر درستی هر چه داریم و....
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
France
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۸
0
0
با سلام
جناب دکتر ،لطف کنید و وقتی به عربی آیه یا جمله ای از پیامبر اکرم ذکر میکنید ترجمه آنرا هم به فارسی برگردانده، چون همه همانند جنابعالی درس عربی نخوانده اند. خدای نکرده ما فارسی زبانی.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->