صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

و شهادت همچنان ادامه دارد!

  • کد خبر: ۱۳۵۸۱۹
  • ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۳
باز هم خون و باز هم شهید. قلم در دستانم، بی‌تابِ فریاد است.

باز هم خون و باز هم شهید. قلم در دستانم، بی‌تابِ فریاد است. از دیروز‌ها که کربلا را در جبهه زندگی می‌کردیم تا کربلا‌گردی در مرز‌ها و تا قلب حرم و تا امروز در مشهد و ایذه و اصفهان و تا هرجا که خون مظلوم بر خاک می‌ریزد. هرجا نفسی را به ستم می‌برند. تو غزل نا‌تمامی شهید. حسن‌مطلع تو را خدا به چشم ما کشید. هر روز هم به بیتی تازه جلا می‌دهد جهان را.

چنین است که به‌جرئت می‌گویم تو را نه، چون خیل مردمان افقی که عمود بر حیات یافته‌ام. تو را و همه برادرانت را که به فصل سرخ عاشورای این دیار، به جهاد «قیام» کردید. تمام‌قد ایستادید در‌پی حی‌الی‌الجهاد امام روح‌ا... که اذان رفتن می‌خواند.

فضیلت یافتید بر هر که به هر دلیل بر جای نشسته بود. شدید ترجمان به‌روز‌شده ۱۴۰۰هجری قمری از «فضل‌ا... المجاهدین علی‌القاعدین اجرا عظیما». انگار خدا با شما باز می‌خواست به فرشتگان یاد‌آوری کند «انی اعلم ما لا تعلمون» را.

انگار می‌خواست به ما گرفتاران، اما و‌اگر‌ها و استدلال‌کنند‌گان بهانه‌های بنی‌اسرائیلی بفهاند «امروز» هم می‌شود شهادت را زندگی کرد؛ حتی اگر در راه آسمان سد‌ها، به صد رسیده باشد. شمایان- به مثل- همان «وقلیل من‌الآخرین» شدید که خدا از «السابقون» برای آخر‌الزمان ذخیره فرموده است.

هر تیر و ترکش که در جانتان می‌نشست، نمی‌شکستید، خم نمی‌شدید، اخم در چهره‌تان نمی‌نشست که لبخند رضامندی بود که می‌شکفت، راست‌قامتی را سرمه چشم تاریخ می‌کردید و نشان می‌دادید مؤمنان «ناشکستنی» می‌شوند؛ حتی پیکر‌های «اربا اربا»‌ی شما که به ارباب بی‌کفن اقتدا می‌کرد هم ناشکستنی بود.

چه می‌گویم؟ شما در هر تکرار، در هر عصر و نسل، در مواجهه با هر دشمنی ناشکستنی هستید. شکست، سهم دستی است که برای شکستن استخوان سینه شما دست به تیغ و تفنگ می‌شود. ا... اکبر که خدا می‌خواست بزرگی خویش را با شما به رخ ما بکشد تا نه با سرباز و وزیر که با شاه هم کیش نخوریم و مات دنیا و دنیاخواران نشویم.

شمایان، چه آ‌ن‌هایتان که در شکوه قهقهه مستانه خویش با شهادت جاودانگی را بر سفره خدا روزی‌خور شدید و چه کسانی از شما که به قاعده «و منهم من‌ینتظر» ثابت‌قدم ماندید سر قرار با خدا و به تبدیل احوال گرفتار نشدید، بلکه بر صراط مستقیم شهادت، حضرت محول‌الحول‌و‌الاحوال، شما را به «احسن‌الحال» راه می‌نمود. شمایان که ماندید نه که تجدیدیان رفتن بودید، بلکه مأموریت الهی داشتید، دست ما را بگیرید و سر قرار ببرید. خدا شما را چراغ راه کرد برای ما تا در دهه‌های بعد از شما هم راه را گم نکنیم. امروز هم شما هادی راه و معلم زندگی هستید.

اصلا می‌گویم در تکرارید، تکثیر می‌شوید؛ آن روز در جبهه، دیگر‌روز در سنگر‌های دوردفاع از حرم و یک روز در مرز و امروز در قلب شهربه نبض شما می‌زند و الا اگر کار با ما بود که خیلی وقت بود همه‌چیز تمام شده بود. اینکه پرچم انقلاب در اهتزاز است و هیچ دستی را قدرت انداختن آن نیست، به برکت وجود شماست. شما شهید هستید و خدا بر حرمت شما غیرت دارد. چه فرق می‌کند نامتان را شناسنامه‌ها چه گواهی داده باشند.

مهم این است که شهید هستید. آن روز در جبهه و امروز در شهر. آن روز و امروز بر مدار دفاع از امنیت، دفاع از وطن، دفاع از زندگی و دفاع از آزادی. نام زن که غیرت خدا را در رگ‌هایتان جاری می‌کرد. «زن، زندگی، آزادی» واقعی را شما به حقیقت مدافع بودید. دروغ است آنچه یاوه می‌شود در برخی دهان‌ها.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.