صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نفس زمین به شماره افتاده است

  • کد خبر: ۱۶۸۱۹۱
  • ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۰
زندگی بدون آب ناممکن است. همان گونه که بی اکسیژن نمی‌توان زنده بود، بی آب هم مرگ همه چیز حتمی است.

‌می‌خواهم به هواداری از آب قلم بزنم. همه توانم را به کلمات می‌دهم در این میدان تا از حق آب برای حیات دفاع کنم؛ حیات چیزی که «مایه حیات» ما نیز نام گرفته است. نه فقط ما، که همه جانداران و گیاهان، زندگی شان را مدیون آن هستند. هوای آب را اگر داشته باشیم، توأمان، هوای زمین را هم خواهیم داشت؛ چه زمین نیز به آب زنده است.

زندگی بدون آب ناممکن است. همان گونه که بی اکسیژن نمی‌توان زنده بود، بی آب هم مرگ همه چیز حتمی است. همه این‌ها را همه مان می‌دانیم، اما انگار نمی‌دانیم! اگر دانسته فرض کنیم این‌ها را، رفتار واقعی ما نه منطق، که هیچ توجیهی نخواهد داشت. به واقع درعمل با هدردادن آب، داریم خودکشی جمعی می‌کنیم. خودکشی که فقط قرص خوردن و رگ بریدن و به دارکشیدن خویش نیست.

این ابتدایی‌ترین شکل خودکشی است از ضعیف‌ترین آدم ها. شکل دیگر این گناه کبیره که از سوی بیشترمان روی می‌دهد، همین است که با تاراج آب و هدردادن مایه حیات داریم زندگی را به سوی مرگ می‌کشانیم. هیچ فکر کرده ایم که سهم ما در مردن درختان چقدر است؛ در نشست زمین که نوعی مرگ برای محیط زیست ماست، چه سهمی داریم و حصه ما در مرگ جانداران چقدر است؟ با این بهار خشک، هدردادن آب ما را نه در جایگاه متهم، که در جای مجرم می‌نشاند.

به روشنی می‌توان گفت ما، همه مان، نه تنها متهم، که مجرمیم. آنان که مسئولیت دارند، آنان که توان دارند، آنان که آبرو دارند، آنان که زبان دارند و خرج حراست از جان مایه حیات نمی‌کنند، مجرم اند. آمار سد‌ها را‌ می‌خوانیم، تصویر کاهش آب را‌ می‌بینیم، بخل آسمان بر زمین را تجربه‌ می‌کنیم، از «لب‌تر نکردن زرع و نخیل» خبر می‌خوانیم، اما مثل بی خبر‌ها رفتار می‌کنیم. اسم این را چه می‌توان نهاد جز جرم آشکار؟ کمترین آب را داریم، اما مسرف‌ترین مردمانیم. هر روز در آب فقیرتر می‌شویم، اما هیچ چیز به فکرمان وانمی دارد!

ساخت وسازمان با آب آشامیدنی است، شست وشویمان با آب آشامیدنی است، حمام کردنمان با آب آشامیدنی است و کمتر کاری را با آب غیرآشامیدنی انجام می‌دهیم. باز هم به مدیریت مصرف فکر نمی‌کنیم؛ به اینکه دست کم اندکی سنجیده شده‌تر استفاده کنیم. بکوشیم در شست وشو تا‌ می‌توانیم کم و کمتر آب بریزیم.

آب را با جارو اشتباه نگیریم و با شیلنگ به جان حیاط و پیاده رو نیفتیم. بدانیم و بفهمیم و به دیگران هم بگوییم که وضعیت آبی ما نه بد، که بسیار بد است و فقط با بسیارخوب عمل کردن می‌توانیم از این اوضاع سخت عبور کنیم، وگرنه هزار مشکل یقه مان را خواهد گرفت که جیره بندی آب بهترین آن است. بدانیم که به هر میزان اسراف، درعمل حق جانداران و گیاهان را غصب می‌کنیم. داریم پنجه بر گلوی خودمان می‌کشیم؛ کاری که بسیار شبیه خودکشی است. واقعا فکر می‌کنیم با این کار سرانجام ما و زندگی ما چه خواهد شد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.