امامت را باید در قامت امت، به متابعت زیست. در این بایستگی میان حضور و غیبت فرقی نیست. تکلیف یگانه است. تحریر کلام معصوم و راهنمایی و هدایتگری او نیز یکسان است.
تفاوت در چگونگی ماجرا نباید انسان را به تبدل احوال برساند که ما به «وَما بَدَّلوا تَبدیلاً» تعریف شده ایم در آیه ۲۳ سوره شریفه احزاب در شکوهِ «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا؛ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.»
فقط هم بحث شهادت نیست که شهود به امامت، مقدمه شهادت و معنابخش زیست مومنانه است.
در زیستی چنین است که میتوانیم به تعریف دقیق نسبت خود با جریان امامت برسیم. بفهمیم که پایان حیات نورانی هر امام، با آغاز پر برکت دوران امامت امامی دیگر پیوند میخورد. به حقیقت خط نورانی امامت، همچنان امتداد مییابد. مشعل داران جای خود را به هم میدهند، اما مشعل همچنان فروزان، تاریکی را از کوچه باور اهل یقین میتاراند.
این امر، اما در آخرین ایستگاه، ویژهتر به نظر میرسد، چون به امر الهی ما در موقفی قرار میگیریم که افقی بلند را پیش رو داریم. پیشتر امام، حاضر بود و حضورش را مستقیم مردمان درک میکردند، اما این بار، حضورِ حضرت دائم الحضور را باید با ضمیر غایب تجربه کنیم. حتی نام مبارکش را به رمز بر زبان آوریم.
ما در عصری قرار میگیریم که برای رسیدن به صبح ظهور باید دورانی طولانی را از سر بگذرانیم. سر بلند هم بمانیم که سرهای افکنده را توان سربازی در رکاب صاحب الامر نیست.
برای این هم باید با التزام به سبک زیستی و تربیتی ائمه (ع) خود را غنی سازی کنیم. انسانِ ترازِ دولت ظهور باید به قواعد زندگی امام عسکری التزام عملی داشته باشد.
اولین آن امانت داری است چنان که در حدیث نورانی از آن حضرت میخوانیم «شما را سفارش میکنم به کوشش و راستگویی و اینکه امانت هر کسی را که به شما امانتی سپرده است، به او بازگردانید چه آن شخص، نیکوکار باشد چه تبهکار» این هم یعنی ما باید متناسب با جایگاه ایمانی خود عمل کنیم.
نسبیت بردار نیست که در برابر برخی چنین باشیم و در برابر گروهی چنان. انسانِ منتظر به زیباییهای در افزایش نیاز دارد تا در جان او جهانی مهدوی برپا کنند.
تا به صلاحیتی چنین نرسیم، تا صلاحیتها را در خویش نهادینه نکنیم امکان تبدل احوال هست.
کم نبوده اند در پیشینیان که به بلایی چنین از کربلا دور ماندند. این خطر همزاد هر نفس ماست. باید هوشیارانه خود را برهانیم تا سعادت زیستن در دولت مهدوی روزی ما شود.
چنین باد ان شاءا...