صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

از ما گفتن بود

  • کد خبر: ۳۱۰۸۷۵
  • ۲۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۸
زندگی در عصر حاضر آمیخته با پیچیدگی‌های گسترده‌ای است که به آموختن و کسب مهارت در سطح بسیار بالایی نیاز دارد.

زندگی در عصر حاضر آمیخته با پیچیدگی‌های گسترده‌ای است که به آموختن و کسب مهارت در سطح بسیار بالایی نیاز دارد. به بیان دیگر سرعت درخور توجه «توسعه علمی و تکنولوژیکی» بشر از یک سو و «فراگیر شدن فناوری اطلاعات و ارتباطات» و پدیده‌های مربوط به آن از سوی دیگر، همه عرصه‌های مختلف حیات آدمی را تحت تأثیر قرار داده است، به صورتی که دیگر نمی‌توان بدون آگاهی و کسب مهارت‌های لازم، زندگی سالم و مطلوبی داشت.

این امر همان طور که روند‌ها و فرایند‌های روزمره را تغییر می‌دهد، بر اخلاق، جسم و روح و روان آدمی نیز اثر می‌گذارد. بر این اساس، هر فرزندی که متولد می‌شود، به دلیل تنفس در این اتمسفر و قرار گرفتن و رشد یافتن در این فضا، ناخودآگاه نسبت به متولدان چند دهه قبل، قدرت «ادراک، تحلیل و پردازش» بسیار متفاوتی از اطلاعات، اتفاقات و پدیده‌های اجتماعی دارد. با گذر زمان، گویی انسان‌ها برای زنده ماندن و زندگی کردن چاره‌ای جز بهره مندی از «قدرت هوش و درک بیشتر» نداشته‌اند تا بتوانند خود را در «عصر دانش و دانایی» اداره کنند و امورشان را به انجام رسانند. 

اما نکته‌ای که با این امر در تناقض است، میزان «مسئولیت پذیری و استقلال» افرادی است که در این دوران پرورش یافته‌اند. آن‌ها با وجود اینکه نسبت به همسالان خود در دهه‌های گذشته، هوش و درک بیشتری دارند یا به دلیل اینکه عوامل محیطی سبب شده است در انجام برخی امور زودتر به توانایی دست یابند، در مقام «کار، مسئولیت و یا دستیابی به استقلال فردی» که قرار می‌گیرند، گویی قدرت کمتری دارند.

شاید بتوان ریشه این اتفاق را در چند عامل دنبال کرد؛ اول وقوع پدیده «تنبلی اجتماعی و گریز از مسئولیتی» که حاصل توسعه فناوری است. دوم، گذر جوامع از دوران مردسالاری و بعد زن سالاری و رسیدن به دوره «فرزندسالاری» است. سوم، روند کاهشی جمعیت و امتناع خانواده‌ها از فرزندآوری و روی آوردن به تک فرزندی یا حداکثر دوفرزندی است که سبب می‌شود خانواده‌ها کاملا در خدمت فرزندان خویش باشند و به مرور زمان که سن آن‌ها بیشتر می‌شود، از انتقال مسئولیت به آن‌ها یا تلاش در جهت دستیابی به سطح قابل قبولی از استقلال که متناسب با سن آن‌ها باشد، غفلت می‌کنند.

این عوامل درکنار هم باعث شده است نسلی هوشمند و توانا داشته باشیم که در عین حال کم کار هستند یا مسئولیت خاصی برعهده ندارند و لذا دیرتر و دیرتر به سطحی از استقلال که متناسب سن آن هاست، دست پیدا می‌کنند. البته شاید یکی دیگر از عوامل بسیار مهم این اتفاق، ریشه در مشکلات شدید اقتصادی داشته باشد. هرقدر جوان‌ها دیرتر به کار یا شغلی که متناسب با سطح تحصیلات، استعداد‌ها و توانایی‌های آن هاست دست یابند، قاعدتا حصول استقلال فردی و اجتماعی شان به تأخیر می‌افتد و سایر امور مرتبط همچون «ازدواج بهنگام» نیز دچار آسیب می‌شود.

مسئله دیگری که در این راستا قابل ذکر است، انتقال نیافتن به موقع امور و مسئولیت‌ها به جوان هاست، به صورتی که گاه از بالاترین امور اجرایی کشور تا سطوح بسیار پایین نیز در اختیار افرادی است که یا بازنشست شده‌اند یا سن وسالی دارند که دیگر باید آن کار را واگذار کنند ولی کماکان از آن امر پرهیز می‌کنند.

استقلال جوان ها، هم باور می‌خواهد هم عمل، هم نیاز جامعه است و هم مصلحت آن و درنهایت برای حفظ جوان‌ها لازم است و هم برای پیشرفت کشور امری ضروری و انکارناپذیر است. مملکتی که با مشارکت گروه گسترده‌ای از جوان‌های تحصیل کرده، اخلاق مدار، باانگیزه و مستقل اداره شود، با سرعت بسیار بیشتری در مسیر توسعه حرکت خواهد کرد و آینده اش درخشان‌تر خواهد بود.

اگر از این امر مهم غفلت کنیم و برای رفع آن اقدامی اصولی انجام ندهیم، با توجه به روند پنجره جمعیتی کشور، خیلی زود اثرات جبران ناپذیر اقتصادی و همچنین مشکلات شدید اجتماعی به وجود خواهد آمد؛ چالشی که هم اکنون نیز کمابیش با آن مواجه هستیم. این مسئله بسیار جدی است. از آن غفلت نکنید. از ما گفتن بود!

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.