فرق میکند حکایت زندگی انسانی که همواره دغدغه دیگران را دارد و قلبش برای مردم میتپد با فردی که تنها حالوروز خود و خانوادهاش برایش اهمیت دارد. حتما تفاوت است بین فردی که بهشکرانه سلامتی، امنیت و نعمتهایی که خداوند مهربان از سر رحمت به او ارزانی داشته است و قصد دارد به دیگرانی که به هر دلیلی نیازمند کمک و حمایت هستند یاری برساند، با آدمی که بیخیال از مردم و اتفاقات محیط اطراف خود زندگی میکند.
بهراستی در این دنیای فانی و بیارزش و با این عمر کوتاهی که همچون برق و باد و به چشمبرهمزدنی میگذرد، آدمی را چه میشود که گاهی میدود، جمع میکند، حرص میزند، به تنهایی و غفلت میخورد و مینوشد و بهکلی فراموش میکند که تنها خودش اهمیت ندارد و دیگرانی نیز هستند که باید مشمول توجه و عنایت قرار بگیرند.
هماینک باید تصمیم جدی گرفت و خط و سیر زندگی خود را از انسانهای بیتفاوت و بیخیال جدا کرد که به قول معروف: «بیخیالها به بهشت نمیروند!» و «درد بیدردی علاجش آتش است».
جمله بسیار زیبایی از مرحوم آیتالله بهجت نقل شده است که «خوب است انسان اسم خود را در هرکار خیری بنویسد و خود را شریک کند؛ زیرا فردای قیامت، معلوم نیست کدام قبول و کدام رد میشود.» این جمله، پیام بسیار زیبایی دارد به نام «خیراندیشی» و «خیرجویی» که گویی تلنگری دائمی برای انسان است که در گوش او چنین نجوا میکند «تو باید برای تعالی ذهن و ضمیر خود، در هر امر خیری مشارکت کنی!»
بیشک در هر دوره و زمانی، مسائل و چالشهایی در حاشیه زندگی وجود دارد که حضور، مشارکت و همراهی و همدلی ما را برای بهبود شرایط و اوضاع میطلبد؛ بهعنوان مثال درحالحاضر هموطنان ما در آستانه سال جدید و فصل سرما در استان سیستانوبلوچستان، گرفتار سیل ویرانگری شدهاند که خسارات فراوانی به آنها وارد ساخته است.
اینکه به چه میزان و چقدر انسان کمک میکند یا توان یاری رساندن به دیگران را دارد، به نظر من چندان مهم نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد، این است که باید روحیه دغدغهمندی، مسئولیتپذیری و کمکرسانی زنده بماند و آداب و رسوم اخلاقمداری و مسلمانی که همانا مهربانی و یاری رساندن به همنوعان است، از رونق نیفتد تا اینگونه بتوان به دوام و قوام انسانیت و تعالی روح جمعی امیدوار بود.
گاهی باید زیر کاسهوکوزه فناوری بزنیم و همه شبکههای اجتماعی و هرآنچه اعتیاد روحی و فراموشی انسان را بهدنبال دارد و ناخودآگاه باعث میشود بسیاری از موضوعات مهم زندگی را نادیده بگیرد، کنار بگذاریم و با دقت بیشتری به اطراف و اکناف خود و اتفاقات و حواشی آن نگاه کنیم. نکند دنیا را آب ببرد و ما در خواب غفلت باشیم و متوجه صداهایی که یاری ما را میطلبند، نشویم!
در همینباره امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «خوشا به حال آنکه به بندگان خدا نیکی کند و برای آخرت خود زاد و توشه برگیرد!»
وقتی بیشتر افراد جامعه دربرابر همنوعان خودشان، روحیه مهرورزی و امدادرسانی داشته باشند، بدون تردید شرایط کلی جامعه بهبود مییابد و اخلاق اجتماعی ارتقا پیدا میکند. اینها بذر مهربانی و انسانیت است که افشان میشود و نتیجهاش، درختان تنومندی خواهد شد که میوه آنها، حال خوب در دنیا و عاقبت خیر در آخرت است؛ به همین دلیل است که تنها جایی که شتاب در آنجا جایز شمرده و بر آن تأکید شده است، اقدام به کار خیر و انساندوستی است؛ بهخصوص زمانی که عده درخورتوجهی از انسانها نیازمند کمکرسانی فوری هستند؛ همانند هموطنان و سیلزدگان مسلمان سیستانوبلوچستان.