شهرها بدون هویت خالی از معنا و مفهوم بوده و اساسا کارکرد توسعه یافتهای نخواهند داشت. شهر به مثابه یک موجود اجتماعی باید از ویژگیهایی برخوردار باشد که مجموعه آنها موجب تمایز یک شهر با شهر دیگر شود. غنا و تنوع و ارزش این ویژگیها و مؤلفهها موجب میشود که یک شهر به نسبت سایر شهرها از اهمیت و جایگاه بیشتری برخوردار باشد؛ اما این هویت شهری چه اهمیتی دارد و چرا نظام سیاست گذار و مدیریت شهری باید به دنبال ارتقای آن باشد؟
در صورت تثبیت هویت شهری میان شهروندان، حس تعلق ایشان به شهر افزایش یافته است و موجب ارتقای ارزشهای فرهنگی شهر و در نهایت بهبود وضعیت شهر و اثربخشی آن خواهد شد. ازجمله عوامل مؤثر در تعالی هویت شهری، استفاده از زبان هنر است که در قالب هنر شهری نمود مییابد. هنر شهری را میتوان مجموعهای گسترده از آثار هنری دانست که در فضای عمومی ایجاد و در دسترس همه شهروندان قرار داده میشود.
هنر شهری ضمن برخورداری از زیبایی، رویکردی تعاملی با مردم داشته و پیامهای فرهنگی و اجتماعی را منتقل میسازد. هنر شهری طیفی وسیع از هنرها ازجمله نقاشیهای دیواری، مجسمه، چیدمان هنری، گرافیتی، نورپردازی، مبلمان شهری و سایر فرمهای خلاقانه را در برمی گیرد. هنر شهری باید در دسترس بوده و همگان قابلیت استفاده و بهره مندی از آن را بدون محدودیت داشته باشند و ضمن برخورداری از استانداردهای زیبایی شناسانه، مؤلفههای اصلی سازنده هویت شهر را به مخاطب خویش منتقل سازد.
مشهد مقدس به عنوان یکی از مهمترین شهرهای زیارتی جهان و مرکز معنویت ایران اسلامی با برخورداری از عناصر و مؤلفههای فرهنگی و تاریخی نقشی بی بدیل در ارتقای هویت دینی و ملی ایرانیان دارد. مجموعه متنوع و متکثر در مؤلفههای دینی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، هویتی موزاییکی برای مشهد مقدس ایجاد کرده که از لحاظ هویتی این شهر را به نمونهای بی مانند در کشور ما و کم نظیر در جهان بدل ساخته است.
بر این بنیاد و با توجه به ظرفیت اشاره شده در مشهد مقدس، هنر شهری در بازتاب، تقویت و امتداد هویتی این شهر نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. توجه به هنر شهری و ایفای نقش آن در تقویت هویت شهری نیازمند سیاست گذاری و تدوین دستورالعمل و برنامههای اجرایی متنوع است. یکی از مهمترین نقشهای هنر شهری در مشهد مقدس، بازتاب هویت دینی و زیارتی آن است. توجه به عناصر و نمادهای اسلامی و شیعی در طراحی شهری و زیباسازی شهر یکی از راهکارهای جدی است که باید به آن توجه نمود.
توجه به بارگاه حضرت رضا (ع) و در نظر گرفتن این گنجینه معنوی و هنری بی مانند و حفظ اتصال و امتداد آن در فضای شهری از جمله موضوعاتی است که باید در نظر گرفت. به عبارت دیگر مدیریت شهری باید با بهره بردن از انواع قالبهای هنری بتواند هنر هشتصدساله رضوی را در کل فضای شهری امتداد دهد. استفاده از مجسمه و سردیس شخصیتهای مهم مذهبی و فرهنگی، نورپردازیهای خلاقانه و مواردی ازاین دست از جمله راهکارهای اجرایی ساختن این هدف است. همچنین توجه به عناصر برآمده از فرهنگ زیارت و بازتاب آنها در هنر شهری، نوعی خاص از تعلق را در شهروندان ایجاد میکند.
تعلقی که بر مدار اصول و آموزههای برآمده از اندیشه و حضرت رضا (ع) حرکت میکند و نوعی هویت مبتنی بر سنت و ارزش را حتی در روزگار کنونی برای شهروندان میآفریند. این مهم با توجه مدیریت شهری به فضاهای عمومی و به ویژه بهره بردن از چیدمانهای هنری و نقاشی دیواری اهمیت مضاعف مییابد. همچنین مشهد با برخورداری از ظرفیت تاریخی خود در صورت پیوند یافتن با مؤلفههای دینی از امکانی مضاعف بهره میبرد. به عنوان مثال توجه به شاهنامه و اندرزهای حکمی ابوالقاسم فردوسی که همه مبتنی بر نگاه دینی سروده شدهاند زمینهای برای توجه هنر شهری است.
در مجموع پیوند مؤلفههای هویتی و ساخت هویت ژرف زیارتی در مشهد مقدس با بهره بردن از هنر شهری کارکردی غیرقابل انکار مییابد که در مجموع موجب پیشرفت مشهد مقدس و قرار گرفتن آن در تراز واقعی اش را فراهم میآورد. هنر شهری مشهد مقدس، باید بازتاب دهنده هویت معنوی آن بوده و در توسعه فضاهای عمومی، تقویت احساس تعلق و ارتقای جایگاه اثرگذاری مشهد مقدس در سطح ملی و بین المللی ایفای نقش نماید. اگر سیاست گذاران شهری دریابند ترکیب هنر با مبانی فرهنگی رضوی میتواند مشهد را به شهری منحصربهفرد در عرصه هنر شهری ایران بدل کند.