میهمان رمضانی خداییم در آستانه نوروزی که میرسد از راه. رمضان را هم به برکت و رحمت و مغفرت میشناسیم، چنان که پیامبر اعظم (ص) آن را چنین معرفی فرموده است: «أیُّهَا النّاسُ، إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَیکُم شَهرُ اللّه ِ بِالبَرَکَةِ وَالرَّحمَةِ وَالمَغفِرَةِ...» ماهِ خداست رمضان! این نیکو فرصتی است تا در تمدنی هم راستا با «شهرا...» نسبت خود را با خدای رحمن و رحیم جوری تعریف کنیم که خدای عادل و حاکم هم حُکم به وثیق بودن این نسبت بدهد.
اجازه دهید اول یک داستانک بخوانیم؛ «پیرمردی هرروز توی محله پسرکی را با پای برهنه میدید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد... روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت: بیا این کفشا رو بپوش و بازی کن. پسرک کفشا را پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟ پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان. پسرک گفت: پس دوست خدایی. پیرمرد پرسید: چطور پسرجان؟ پسرک گفت:، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم و امروز شما برایم کفش آوردید.» به راستی پیرمرد دوستِ خدا بود. گمان پسرک بیراه نبود، چون دوست برای نظر و سخن دوست احترام قائل است. این راه برای همه باز است.
ما هم بدانیم که این همان راهی است که، چون قدم در آن نهادیم، خود راه خواهد گفت که، چون باید رفت! باید دوستِ خدا بود تا دستِ خدا شد. دوست خدابودن سخت نیست. هرچند سختیهای تورم و گرانی، چون کوه بر شانهها سنگینی میکند، اما میشود هرکس به وسعت دارایی و شکوه توانایی خود، دستی بگیرد، لبی را به خنده شکوفا کند، گرهی بگشاید. اصلا کارهایی چنین، بسان بذر است که میکاریم. چون بشکفد باغ زندگی ما را صدچندان پربارتر خواهد کرد.
نه نیکی کم از بذر گندم دارد و نه دل کودکان و نیازمندان کم از زمین. وقتی زمین یک دانه گندم را به دهها خوشه و صدها دانه جواب میدهد، مگر میشود همت دل آدمی کمتر جواب دهد. آدمی که هم آفریده و هم عیال خداست. عزیزِ حضرت ودود هم هست. یکی را بدهی ده چندان خواهی گرفت. زندگی عرصه این دادنها و گرفتن هاست. خوشا کسانی که با کرامت میبخشند و از سوی حضرت کریم بخشیده میشوند. هم پرونده شان سفید میشود و هم زندگی شان از چنان برکتی سرشار میشود که میتوانند دورِ گردون را هم بر مراد خود ببینند.
دوستِ خدا باشیم و از اولیای او، ائمه معصومین (ع) بیاموزیم کرامت را. بدانیم که خداوند هم دستِ به کرامت گشوده شده دوستانِ خود را با کرامتی افزونتر جواب میدهد. دست و دوست او باشیم و به فضلِ او امیدوار. این امید میتواند جاده فضیلتها را به کرامت برساند. همان که در فلسفه بعثت به بیان پیامبر اکرم (ص) آمده است؛ انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. با مکارم اخلاق است که زندگی زیباتر و جامعه جای بهتری برای زیستن میشود..