سند جهانی جنبش تعهد به خانواده رونمایی شد| ارتقای جایگاه بانوان شاغل در دولت سیزدهم سیب زمینی درونت را نادیده بگیر حال خوش دختران هفت‌ساله تا مادربزرگ‌های نودساله در کافه بازی ویژه بانوان پادکست | نخستین بانوی ایرانی مدال‌آور پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی در مشهد اهمیت نقش بانوان در ساختار مدیریتی کشور آزادی ۶ زندانی توسط خدمه خواهر کفشداری حرم مطهر رضوی مربی کونگ‌فوکاری که رویای بیست دختر نوجوان حاشیه شهر مشهد را محقق کرد ۸۰ درصد کمک هزینه تحصیلی دختران مددجو توسط بهزیستی پرداخت می‌شود برگزاری کلاس‌های تابستانی «محیا نو» با رویکرد تربیتی نوجوانان در مشهد آغاز به‌کار اولین دوره مهارتی‌آموزشی دختران نوجوان در مشهد اهمیت واقعه تاریخی «مباهله» کمتر از واقعه «غدیرخم» نیست نقش حضرت زهرا (س) در ماجرای «مباهله» | توجه به جایگاه زن در دوران جاهلیت این ویتامین‌ها سلامت زنان را تامین می‌کنند آیا ازدواج می‌تواند مشکلات رفتاری زوجین را درمان کند؟ اهدای بیش از چهار هزار لیتر شیر مادران مشهدی به نوزادان نارس آغاز‌به‌کار اولین طرح شبکه اجتماعی دختران انقلاب در مشهد فرصت‌های مترویی نگاهی کوتاه به رمان «سرخی بعد از سحرگه» | گمشده‌های زندگی رمزگشایی از کلیدواژه‌ای به‌نام «چهل‌خانه» باید در کابینه دولت جدید از زنان توانمند استفاده شود
سرخط خبرها
فرصت‌های مترویی

فرصت‌های مترویی

  • کد خبر: ۲۳۶۵۳۴
  • ۱۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۷
دخترک با عینکی با فرم دایره‌ای، شبیه هری پاتر شده بود. غرق در کتاب بود. با شنیدن نام ایستگاه از جایش پرید.

روبه‌رویش دو دختر پچ‌پچ‌کنان زیرچشمی براندازش می‌کردند. یکی با لحن لاتی خاصی به دیگری گفت: یاد بگیر! نصف توئه! حالا تو مدام تو پارک و کافه پلاس باش! فرهنگشو نداری. باور کن از همین کتاب خوندن تو مترو می‌ره دانشمند ناسا می‌شه!

دخترکِ شبیه هری پاتر کوله مدرسه‌اش را به دوش انداخت، «بار هستی» میلان کوندرا را در آغوش گرفت و از مترو پیاده شد. او برایم خاطره دوستی را که سال‌ها قبل می‌شناختم را تداعی کرد.

وقتی معصومه سی‌ساله بود، همسرش در تصادف جان باخت. قطار زندگی‌اش افتاد. از آن پس روی ریلِ تلاش برای استقلال مالی افتاد و با داشتن سه فرزند، تصمیم به ادامه تحصیل در دانشگاه گرفت. هم‌زمان شاغل بود و تنها وقت برای مرور کتاب‌هایش مترو بود.

معصومه تعریف می‌کرد روزمره‌اش سه قسمت دارد: شب رسیدگی به بچه‌ها و خانه‌داری، صبح محل کار و ظهر که ساعت کاری تمام می‌شد پیش به سوی دانشگاه.

بعد از چند سال که دیدمش موهایش سفید شده بود، اما در کار و تحصیل پیشرفت عجیبی کرده بود و همان روز گفت، تمام امتحانات دانشگاه را تا مقطع کارشناسی در مترو خوانده و قبول شده!

معصومه معتقد بود فرصت‌های مطالعه مترویی برای زندگی‌های شلوغ امروزی شبیه فست‌فود هستند. شاید آن‌طور که باید و شاید نباشند، اما از گرسنگی فکری قدری نجاتمان می‌دهند.

پرسیدم: معصومه جان، الان چه کتابی می‌خوانی؟ لبخندی زد و گفت: «تغییر مسیر». این کتاب نوشته یکی از بانوان ارشد فیس‌بوک و بیشتر درباره آینده کاری و شغلی زنان است. درباره زنانی صحبت می‌کند که در بیرون از خانه فردی موفق‌اند و این نقش بیرونی را در کنار نقش زن‌بودنشان مدیریت کرده‌اند.

معصومه ادامه داد: خانم شریل، نویسنده کتاب، مثل من معتقد است زن باید مستقل باشد و بدون هراس، برای آینده‌اش تلاش کند.
حرف‌هایش را قبول دارم. این روز‌ها روزمرگی‌ها وقتمان را می‌بلعد، اما به گمانم با همین فرصت‌های کوتاه مترویی می‌شود سطح آگاهی‌مان را میلی‌متر میلی‌متر بالا ببریم و حتی شبیه رفیق شفیق من، کارشناسی‌مان را با غنیمت شمردن همین لحظه‌لحظه‌های سفر‌های درون‌شهری بگیریم.

شما هم بعد از خواندن این نوشتار به وقت متروسواری دقت کنید. به ویژه در واگن‌های زنانه، امثال معصومه و دخترک شبیه هری پاتر را حتما خواهید دید. کتاب‌خوانی زیباست، اما کتاب خواندن یک بانو یعنی زنی با آگاهی در حال جنگ با تقدیر و ساختن زندگی و ارتقای فرهنگ شهر و کشورش است.

تجربه خوبی است! بیایید به میلیون‌ها زن کتاب‌خوان مترویی بپیوندیم و از خودمان همراه یار مهربان در مترو عکس بگیریم و در اینستاگرام به اشتراک بگذاریم. اصلا بیایید پویش #مطالعه_مترویی راه بیندازیم!

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.