الهام ظریفیان| شهرآرانیوز؛ تکتم حنایی با اشاره به اینکه نادیدهگرفتن کودکان در طراحیهای شهری، نتیجه ترکیبی از عوامل اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، سیاسی و زیرساختی است، اظهار کرد: شهرسازی جدید، بر پروژههای سودآور مانند برجهای مسکونی، مراکز تجاری و زیرساختهای حملونقل سریع تمرکز دارد. فضاهای بازی، مسیرهای کودکپسند و مدارس یکپارچه به دلیل هزینههای اولیه بالا، مانند خرید زمین یا نگهداری فضای سبز و بازدهی مالی بلندمدت، در اولویتهای بودجهبندی قرار نمیگیرند. در شهرهای در حال توسعه، فشار برای شهرنشینی سریع، زمینهای عمومی را به کاربریهای تجاری اختصاص میدهد و دسترسی کودکان به فضاهای سبز و بازی را محدود میکند. نابرابری اقتصادی بین محلهها نیز این مشکل را تشدید میکند. محلههای کمدرآمد اغلب فاقد پارکها و زیرساختهای آموزشی هستند، در حالی که محلههای مرفه به مصرفگرایی اولویت میدهند.
وی افزود: در بسیاری از فرهنگها، کودکان بهعنوان گروهی وابسته به والدین دیده میشوند، نه شهروندانی مستقل با حقوق برابر. این دیدگاه که ریشه در ذهنیت عمومی و تاریخ برنامهریزی شهری دارد، کودکان را به فضاهای محدود مانند زمینهای بازی ایزوله سوق میدهد و از ادغام آنها در فضاهای عمومی گستردهتر جلوگیری میکند. ترسهای اجتماعی از خطرات ترافیکی یا جرائم، آزادی حرکت کودکان را محدود کرده و زمان نظارت والدین بر کودکان را افزایش داده است. نابرابریهای اجتماعی، مانند فقر یا تفاوتهای قومیتی، نیز کودکان حاشیهنشین را از دسترسی به فضاهای باکیفیت محروم میکند.
این عضو هیئتعلمی گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد تصریح کرد: طراحی شهری مدرن که به شدت خودرومحور است، خطرات ترافیکی را افزایش داده و فضاهای عمومی را برای کودکان ناامن کرده است. مسیرهای پیادهرو غیرایمن، کمبود علائم ترافیکی مناسب و فقدان زیرساختهای سبز، کودکان را از تحرک مستقل محروم میکند. همچنین، ترس از مسئولیت قانونی باعث شده که بسیاری از دولتهای محلی از ایجاد فضاهای بازی طبیعی یا مسیرهای باز اجتناب کنند، زیرا این فضاها ممکن است به دعاوی حقوقی منجر شوند.
حنایی اضافه کرد: دادههای تجربی در مورد تأثیر طراحی شهری بر رشد کودکان، برنامهریزان را از اولویتدادن به این حوزه بازمیدارد. ابزارهای ارزیابی محلهمحور برای سنجش کیفیت فضاهای کودکمحور ناکافی هستند و این شکاف دانشی باعث میشود که طراحیها فاقد نگاه سیستمی به نیازهای کودکان باشند.
وی بیان کرد: پایه اصلی شهر دوستدار کودک است. مسیرهای پیادهرو باید روشن، بدون مانع و مجهز به نورپردازی کافی باشند. خطوط عابر پیاده باید با علائم واضح و سیستمهای کاهش سرعت، مانند سرعتگیرها، طراحی شوند. فضاهای بازی باید بهگونهای باشند که والدین بتوانند کودکان را بهراحتی نظارت کنند، مانند پارکهایی با دید باز و بدون موانع فیزیکی. برای مثال، در آیندهوون (هلند)، مسیرهایی با رنگهای روشن و تجهیزات بازی، ایمنی و جذابیت را برای کودکان افزایش دادهاند.