هما سعادتمند - وقفِ اموال برای امور عامالمنفعه، موضوعی شناختهشده در دین مبین اسلام است که همواره به آن سفارش فراوان شده است. با ترویج و توسعه مذهب تشیع در نقاط مختلف ممالک اسلامی و کوشش پیروان این مذهب در ساخت آرامگاههای بزرگان دینی و زیارتگاههای شیعی، بسیاری از خیران و واقفان به این سمت و سو سوق داده شدند که اموالی را برای توسعه و آبادانی این مراکز مذهبی وقف کنند. پدید آمدن موقوفههایی با مصرفهای زواری در شهرهای زیارتی همچون مشهداز این جمله است. قرار گرفتن در هفته وقف سببی شد تا در سطرهای پیش رو مروری داشته باشیم بر تاریخچه این سنت حسنه و تأثیر آن بر زائرپذیر شدن مشهد.
اولین سفر
نخستین سفر زیارتی مشهد به وسیله «شاه اسماعیل صفوی» انجام شد. این سفر گرچه به قصد جنگ و سرکوب «محمدخان شیبانی ازبک» صورت گرفت و خراسان را در سال «۹۱۳ ه. ق.» عرصه تاختوتاز قرارداد، اما ادامه یافت و به مرور در میان درباریان به یک سنت تبدیل شد، سنتی که فرهنگ زیارتِ قبور ائمه معصومین را در میان عامه مردم رواج داد و سبب ایجاد زیرساختهای توسعه شهری و امکانات رفاهی در مشهد شد؛ زیر ساختهایی که پی و اساس آن بر وقف نهاده شده و ادامهدار شدنِ هرساله آن در زائرپذیر شدن مشهد و در نتیجه بر آبادانی آن بیتأثیر نبوده است.
سنتی که از دوره صفوی شروع شد
با اعلام مذهبِ شیعه به عنوان مذهبِ رسمی کشور در دوره صفوی، شاهان این سلسله در ترویجِ سنت زیارت در بین عوام سنگ تمام گذاشتند. همین شد که ما در این دوره با انواع کوششها در راستای پررنگتر شدن اماکن زیارتی روبهرو هستیم. وقف یکی از این دست تلاشهاست که همزمان با روی کار آمدن این سلسله در ایران رواج یافت و به مصرف زائر رسید تا به مرور با سهولت در اسکان و ارائه خدمات رفاهی به زائران، شاهد گسترش سنت زیارت و شلوغ شدن راههای خراسان در این دوره باشیم.
کمک مالی به زائران نیازمند
بررسی اسناد تاریخی این دوره بیانگر آن است که بیشترین موارد مصرف وقفنامههای سده اول حکومت صفویه مصارف زواری یعنی کمک مالی به زائران نیازمند بوده که نشاندهنده سیاست تشویقی صفویان برای بسط و توسعه فرهنگ زیارت در مراحل ابتدایی حکومت است، آنچنان که نزدیک به یکچهارم از موقوفههای آن دوران به طور مستقیم به مصرف عامه زائران، «مساکین» و فقرای زائر اختصاص داشته است. به عنوان مثال قدیمیترین موقوفه زواری در سال «۹۴۰ ه. ق.» از طرف «سید لطیف شاهحسینی» وقف شده که مورد مصرف آن برای زائران و در راه ماندگانِ زوار مشهد که شیعه اثناعشری هستند، در نظر گرفته شده است. این سندها همچنین از یکی از زنان دربار تهماسب یاد میکند که در سفر به مشهد، پنجره طلا، قبههای مرصع با دیگر اسباب و قنادیل به همراه آورده و مبلغ بسیاری را نیز برای راحتی حال زائران از هر قشر و گروه خرج کرده است. او همچنین مبلغی را به صورت سالیانه برای مصرف سادات فاطمی و اثناعشری که سیورغال ندارند، در نظر میگیرد و تمامی جواهرات خود را نذر حضرت رضا (ع) و حضرت صاحبالزمان (عج) میکند.
وقف برای گسترش تأسیسات حرم.
اما با گذشت زمان در ماهیت مصرفیِ وقفنامهها تغییراتی ایجاد شده و وقفهایی با هدفِ تأمین مخارج تأسیسات و تشکیلات بهوجودآمده در شهرهای مذهبی شکل میگیرد که آن هم البته به طور غیر مستقیم با زوار در ارتباط بوده است. در بازه زمانی سالهای ۱۰۰۰ تا ۱۱۰۰ ه. ق. با گسترش اماکن متبرکه، نوعی اختصاصگرایی در مصرف موقوفات برای آستان قدس دیده میشود که از تعداد موقوفات مربوط به زوار و مصارف عامه به نسبت محسوسی کاسته است؛ موقوفاتی خاص سقاخانه، روشنایی، ایجاد دارالشفا، تأسیس کاروانسرا، روشنایی حرم و دیگر مصارف تأسیساتی از جمله این موارد است.
نهضت کاروانسراسازی و ساخت راهها
علاوه بر این، ما در دوره شاهعباس شاهد پا گرفتن نهضتی با عنوان «کاروانسراسازی» هستیم که با هدف اسکانِ مسافران در راهها انجام گرفته است. شاه عباس اول با بازسازی و احیای جاده ابریشم، سوایِ رونق تجارت و برقراری ارتباط با دیگر سرزمینها، سبب رونق زیارت نیز شد. او با بازسازی کاروانسراهای قدیمی، ساخت کاروانسراهای جدید در راههای تجاریِ اصلی، ساخت آبانبار، ایجاد پل بر روی رودخانهها، تعمیر جادهها و سنگفرش راهها، در کنار ایجاد دارالشفا و مهمانخانه، رفتن به سفرهای زیارتی را که تا آن دوره عبور از هفتخوان رستم تلقی میشد، سهل و آسان کرد.
ایجاد آبانبارهایی که بین راه عطش مسافران را فرو مینشاند، بنای کاروانسراها و رباطها برای اسکان مسافران، ایجاد دارالشفا برای بیماران غریب در شهرهای مذهبی، تأسیس دارالضیافه و تخصیص اموال برای مطبخ و شربتخانه حرم رضوی، همه از مواردی است که سبب اطمینان خاطر زائران شد و در نتیجه بر رونق این سفرها افزود، تا آنجا که طبق اسناد باقیمانده از آن دوران بیشترین تعداد سفرهای زیارتی نیز در زمان او صورت گرفته که خود گویای همت این شاه صفوی در ساده کردن شرایط سفر برای عموم مردم است. همچنین او خود نخستین کسی است که پای پیاده به مشهد سفر و این سنت را پایهگذاری کرد.
وقف غربا
با رواج زیارتِ پیاده که زمان زیادی را میطلبیده و حتی زائری را برای ماهها در مشهد ماندگار میکرده، نوعی وقف که به «وقف غربا» معروف بوده است، باب میشود؛ زائرانی که مدت سفر یا اقامت آنان طولانی میشده است، معمولا در تنگنای مالی قرار میگرفتهاند؛ این موضوع در این دوره از نظر واقفان دور نمیماند و سبب میشود تعدادی از آنان موقوفههایی ویژه زائران غیر ایرانی در نظر بگیرند و در متن وقفنامه خود، زائران بلاد غریب یا غربای زائر را در برخورداری از کمک مالی در اولویت قرار دهند. به عنوان مثال «حاجیعلیاکبر اصفهانی» در اواخر دوره صفوی در زمره واقفانی است که مزارعی را در بلوکات میان ولایت، رادکان و شاندیز برای مصرفِ زائران غیر ایرانی، یعنی عربهای عراق و جبل عامل در نظر گرفته است. تاریخ وقف این موقوفه سال ۱۱۰۴ ه. ق. است که واقف حدود یک سهم و نیم از منافع املاک یادشده را برای پرداخت کمک به سادات زائر نجف، کربلا، کاظمین و حدود ۳ سهم را برای مصرف زائران جبل عامل، بحرین و جزایر با شرطِ ختمِ یک مرتبه کلاما... مجید اختصاص داده است. در قرن نهم و در عصر تیموری نیز سنت وقف رونق خود را حفظ کرد. بسیاری از مساجد بزرگ کشور در این دوره ساخته شدند که از آن جمله میتوان مسجد «گوهرشاد» در مشهد و هرات، «مسجد امیر چخماخ» در یزد، مسجد «کبود تبریز» و «مسجد حظیره یزد» را نام برد.
توقف وقف در دوره افشاری
شکوهی که سنت وقف برای مشهد به ارمغان آورده بود، در دوره افشاری به خزان مینشیند. نادرشاه افشار درآمد حاصل از موقوفات را ضبط و آن را صرفِ هزینههای نظامی میکند. این مسئله نه تنها منجر به افول سنتِ وقف در مشهد میشود که مشکلاتی را هم در اداره امور آستان قدس به عنوان بزرگترین نهاد وقفی و عامالمنفعه ایران بر جای میگذارد؛ آستان قدس در دوره نادری از یک سازمان بزرگ عامالمنفعه که استقلالی نسبی داشت به یک نهاد کوچک تبدیل شد که باید تمام امور مالی و اداری آن زیر نظر حکومت اداره میشد. نخستین تأثیری که این اقدام به جای گذاشت، دخالت و نفوذ هرچه بیشتر حکومت افشاریه بر امور تشکیلاتی آن و به دیگرسخن تحت نظارت بیشتر درآوردن آستان قدس به وسیله حکومت مرکزی بود. طبق اسناد برجایمانده از این دوره، گویا تنها درآمد داخلی آستان قدس، نذورات اهدایی به این آستان بوده که به مصرف هزینههای این مجموعه میرسیده که البته آن نیز تحت نظارت عوامل حکومتی انجام میگرفته است.
جالب است بدانید که با قتل نادرشاه افشار نخستین فرمانی که علیشاه، برادرزاده او، صادر میکند، لغو دستورهای نادری درباره وقف است. او مقرر کرد که متولیان و مالکان، چون گذشته، املاک وقفی و مستغلات خود را در اختیار بگیرند و به مصرف عامه برسانند. برخی معتقدند که این تدبیر علیشاه سبب شد تا در میان مردم به «عادلشاه» معروف شود. پس از این دوران ما در دوران حکومت زند نیز شاهد گسترش اوقاف در مشهد هستیم.
توسعه موقوفههای زواری در دوران قاجار
گزارش محدود جهانگردان از دوره آغازین حکومت قاجار در مناطق شرقی و خراسان از یکسو و کمبود عریضهها و اسناد مرتبط با زائران در تشکیلات آستان قدس از سوی دیگر حکایت از رکود یا دستکم نبود رونق سفرهای زیارتی به مشهد در این مقطع تاریخی دارد. به درستی مشخص نیست که چرا در نیمقرن نخست حکومت قاجار عریضهها و درخواستها درباره زائران اندک است، اما شاید اوضاع آشفته و پریشان تشکیلات آستانه مقدسه را بتوان مهمترین عامل آن دانست. دلیل عمده این آشفتگی نیز ریشه در کشمکش مدعیان قدرت، حاکمان محلی و حمله و غارتگری ترکمانان در شمال خراسان دارد که مهمترین شاهراه زیارتی، یعنی مشهد-تهران را عرصه تاختوتاز خود قرار داده بودند. در این دوران بسیاری از موقوفهها از تصرف آستانه خارج شده بودند و آستانه با کمبود منابع مالی مواجه شده بود.
این روند پس از اعزام «میرزا موسیخان فراهانی» به عنوان نخستین متولی رسمی آستان قدس در دوره قاجار تا حدودی بهبود پیدا میکند. در این دوران بسیاری از رجال حکومتی، درباریان و حتی خود متولیان آستانه نیز موقوفههایی را برای رفع نیازهای زائران مشهد وقف کردهاند. افزایش شایان ملاحظه واقفان دارای پایگاه اجتماعی بالا که به طور عمده از رجال عالیرتبه کشوری و لشکری به شمار میرفتند، خود متأثر از این موضوع بود که متولیان و نایبان تولیت آستان قدس در دوره قاجار از میان این افراد منصوب میشدند که نشاندهنده اهمیت یافتن جایگاه سیاسی خراسان است.
در نیمه دوم حکومت قاجار شاهد افزایش موقوفههای زواری هستیم. این امر در افزایش میزان کمکهای پرداختی به زائران نیز مؤثر بوده است. در این دوره برخی از واقفان علاوه بر اختصاص موقوفههایی برای مصرف زوار، به تهیه و مرمت لوازم زیارت، یعنی زیارتنامههای فلزی و کتب ادعیه و قرآنهای مورد استفاده زائران توجه نشان دادهاند و این قبیل اقلام را به عنوان وقف خریده و تقدیم آستانه کردهاند. به عنوان مثال در یکی از این وقفنامهها «محمدحسین»، پسر عبدا... تاجر قرهباغی، یک باب کاروانسرای حسینیه با تیمچه و ۲ باب دکان متصل به آن، واقع در بازار بزرگ شهر را در سال ۱۳۱۰ ه. ق. وقف کرده بود تا به مصرف برگزاری مراسم برای تولد و شهادت حضرت رضا (ع)، تهیه شربت، قهوه و چراغ، پوستین و کلیجه برای زائران برهنه و تهیه کتابهای زیارتنامه و قرآن برسد. همچنین وقف برای خدمات پزشکی، اسکان زائران، تأمین خوراک و پوشاک، ساخت راهها و بسیاری دیگر از جمله وقفهای رایج این دورهاند.
وقف در دوره پهلوی اول و دوم
بعد از برقراری مشروطه با وجود اینکه «وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه» برقرار میشود، باز هم کاری اساسی در رابطه با موقوفات انجام نمیشود؛ حسین ملکی مینویسد: «پس از نادرشاه به عینه برای دومین بار در زمان سلطنت رضاشاه پهلوی، وقف در ایران و مشهد با مشکلاتی اساسی مواجه شد، آنچنان که به تعبیر برخی کمر وقف در این دوره شکست و اگر مختصر ایمانی به امر وقف مانده بود، آن هم از بین رفت.» رضاشاه عطش سیریناپذیری به تملک زمین و آب داشت، به ویژه تصرف املاک ملاکان و بزرگان. برای همین برخی از مردم برای اینکه زمینهای آنان از تصرفشان خارج نشود، زمین خود را وقف تولیت میکردند تا آن را مادامالعمر در خانواده خود حفظ کنند. تصویب قانون اصلاحات ارضی در زمان پهلوی دوم یکی دیگر ازدلایل روی آوردن مردم به وقف در این دوره است. برای همین فهرست زمینهای وقفی در این برهه تاریخی (تا پیش از تصویب قانونِ توقیف زمینهای وقفی) بسیار بلندبالاست.
شکوفایی وقف پس از انقلاب
حکم تاریخی امام خمینی (ره) درباره وقف در همان روزهای نخست انقلاب، خونی دوباره در رگ این سنت جاری کرد و سبب احیای دوباره این فرهنگ شد. ایشان تنها پس از گذشت ۷۳ روز از انقلاب اسلامی فتوا دادند که تمام اسناد زمینهای وقفی که در اصلاحات ارضی بهصورت ملکی به مردم واگذار شده بود، باطل شود و زمینها به حالت وقفی خود بازگردند و عمل به وقف انجام شود. تاریخنویسان نوشتهاند که در همان دوران تعدادی از علما به امام (ره) گفتند: «مصلحت نیست که این فتوا اعلام و اجرا شود؛ چرا که اگر این اقدام صورت گیرد، تعدادی از مردم که سند شخصی موقوفهای را در اختیار دارند و در آنجا زندگی میکنند، با نظام به مخالفت برمیخیزند؛ بنابراین بهتر است حضرتعالی درباره صدور این فتوا تجدیدنظر کنید.»، اما ایشان پاسخ دادند که: «ما انقلاب کردیم که احکام اسلامی اجرا شود و اگر قرار باشد از این حکم الهی عقبنشینی کنیم، دیگر نیاز به انقلاب نبوده است؛ بنابراین باید موقوفات به وقفیت خود باقی بماند و به وقف عمل شود.» پیش از این هم امام خمینی (ره) درباره وقف مواضع مشخصی را نشان دادهبودند. به عنوان مثال ایشان در سخنرانی خود در سال ۵۷ در پاریس خطاب به دولت بختیار چنین گفتند: «این دولتها قانونیت ندارند و وعدههای این دولت هم مثل وعدههای دولتهای سابق است. این یک نقشه بوده است که دولتی بیاورند که به مردم وعده بدهد. ما اینها را محاکمه میکنیم. ما اوقاف را برمیگردانیم. علما اگر اوقاف را به دست بیاورند، میدهند به آنهایی که بر آنها وقف شدهاست. به صاحبان وقف میدهند.» نتیجه این فتوا و پیگیریهای نظام جمهوری اسلامی در نهایت منجر به ثبت ۲۹هزار و ۹۰۳موقوفه از آن زمان تاکنون در زمینههای مختلف شد. این در حالی است که این آمار ثبتی در دوران پهلوی اول و دوم در خراسانرضوی تنها ۲۱۲ مورد بوده است. اکنون نیز بر اساس آمار ثبتشده، ۲۵ درصد از کل اوقاف کشور در خراسانرضوی قرار دارد و هر سال نیز بر تعداد آنان افزوده میشود تا آنجا که در سال گذشته ۲۱ وقف جدید به فهرست موقوفات مشهد اضافه شده است که این خود گواهی بر پیشگام بودن خراسانیها در این زمینه است.
منبع: اسناد وقفی آستان قدس رضوی، کتاب نقش وقف در ترویج فرهنگ زیارت نوشته دکتر ابوالفضل حسنآبادی، کتاب زیارت و زائران علیبنموسیالرضا (ع) نوشته حسن امیرزاده، کتاب واقفان آستان قدس و مجموعه مقالات گردآوری شده مرکز اسناد آستان قدس رضوی
باتشکر از: کاظم جهانگیری کلاته و زهرا فاطمی
نخستین وقف حرم
نخستین وقفنامه رسمی که طبق آن زمینهایی وقف حرم شده، وقفنامه «عتیق علیبناحمد ملکطوسی» مشهور به «خواجهعتیق» مربوط به سال «۹۳۱ ه. ق» است. او که یکی از رجال دربار شاهاسماعیل صفوی بود، در سال ۹۳۱ هجریقمری رقباتی را در محدوده مشهد، رادکان و ابیورد، وقف مرقد مطهر رضوی کرد.
بزرگترین وقف آستانه
از نظر وسعت و ارزش مالی، بزرگترین وقفی که تاکنون در آستان قدس رضوی مشاهده شده، موقوفات عتیقی است، اما در دوره معاصر، موقوفات حاجحسین ملک، بزرگترین وقف حرم است.
کوچکترین وقف آستانه
دامنه وقفهای کوچک حرم آنقدر زیاد است که درمیان آنها از یک دیوان حافظ تا یک لیوان آب از یک قنات هم یافت میشود.
قدیمیترین سند وقفی
قدیمیترین سند وقفی آستان قدس مربوطبه تاریخنگاشتهای در پشت جلد قرآن خطی نفیسی است که در گنجینه قرآن آستان قدس رضوی نگهداری میشود. سه جزء این قرآن منسوب به «کشوادبناملاس»، قدیمیترین سند وقفی موجود، است که در سال «۳۲۷ ه. ق» در اصفهان، کتابت و برابر وقفنامهای به همین تاریخ، وقف آستان قدس رضوی شده است.
قدیمیترین وقفنامه
وقفنامه نسخه «تفسیر ابوالفتح رازی»، قدیمیترین وقفنامه موجود در کتابخانه آستان قدس است که قدمت آن به سال «۸۶۱ ه. ق» بازمیگردد. در این وقفنامه که بهمنظور تکمیل کتابخانه وقف آستانه شده، چنین آمده است: «چون درمیان کتابهای کتابخانه رضویه تفسیر معتبری برای استفاده عالمان وجود نداشت، این تفسیر «روضالجنان و روحالجنان فیتفسیر قرآن» را وقف کتابخانه کردم.»
ارزشمندترین سند وقفی
طومار علیشاهی باارزشترین سند مربوطبه تشکیلات اداری و موقوفات آستان قدس رضوی است که بههمت «علیقلیخان»، معروف به «علیشاه» یا «عادلشاه»، والی خراسان و برادرزاده نادرشاه افشار، تهیه شده است. این طومار، سیاههای از همه موقوفات شناختهشده آستان قدس رضوی و مسجد جامع گوهرشاد است.
متقنترین سند وقفی
طومار «عضدالملک»، سیاههای از موقوفات مطلقه و خاصه (موقوفاتی که دارای وقفنامه و محل مصرف هستند) آستان قدس رضوی به تفکیک هر شهرستان است که تا سال «۱۲۷۳ ه. ق» در تصرف این آستان مقدس بوده است. این طومار مهمترین و متقنترین سند تاریخی است که با هدف صیانت و حراست و حفظ موقوفات آستان قدس رضوی، تنظیم و همواره بهعنوان یک سند رسمی در محکمههای قضایی استفاده شده است. ۵۵۳ نفر از علمای اعظم مشهد زیر این سند را مهر کردهاند.
بیشترین کتیبههای وقفی
بیشتر آثارِ گنجینه ظروف و موزههای آستان قدس رضوی دارای کتیبه صلوات خاصه امامرضا (ع) و کتیبه وقف هستند. انواع وقفی که در این آثار به آنها اشاره شده است، شامل وقف سقاخانه، وقف کارخانه زوار (مهمانسرای حضرت)، موزه، وقف امامحسین (ع) و وقف عباسبنعلیبنابیطالب (ع) است.
بزرگترین واقف کتب خطی
مقام معظم رهبری تاکنون با اهدای بیش از ۶ هزار نسخه نفیس خطی به گنجینه کتب خطی آستان قدس رضوی، عنواندار بزرگترین واقف کتابهای خطی هستند. علاوهبر این، ایشان تاکنون بیش از هزار قلم شیء قیمتی و تزیینی به مرکز موزههای آستان قدس رضوی اهدا کردهاند.
عجیبترین وقفهای حرم
ناهار اغنیا،
اما همه وقفهایی که نشانی از آنها در مرکز اسناد آستان قدس رضوی وجود دارد به وقف زمین یا کاروانسرا و آبانبار و ... خلاصه نمیشود در میان این وقفها گاهی به مواردی بسیار عجیب برمیخوریم یکی از این موارد عجیب «ناهار اغنیا» است.
مطابق این وقف که «فتحعلیخان صاحبدیوان» از رجال دوره قاجار واقف آن بوده، باید هر سال مصادف با سوم شعبان، در تالار تشریفات حرم مطهر حضرت رضا (ع) ضیافتی برپا و سفرهای رنگین که با هفت نوع غذا (سوپ، دو رقم برنج، کوکوی شیرین، سالادالویه، گوشت و یک رقم خورش و نوشیدنی متعارف) زینت داده شده است، پهن شود. در وقفنامه آمده است که تولیت آستان قدس رضوی باید در مجلس حضور یابد و از میهمانان پذیرایی کند. هرسال تولیت آستان قدس رضوی این ضیافت باشکوه را براساس خواسته واقف با حضور مسئولان عالیرتبه استانی، تعداد زیادی از مدیران و صاحبان صنایع، بازرگانان و علما برگزار میکند و وصیتنامه فتحعلیخان صاحبدیوان پیش از شروع مراسم، قرائت میشود. گویا نیت مرحوم صاحبدیوان، این بوده است که مسئولان و حکام را سالی یکبار به این بهانه دورهم جمع کند تا بلکه این گروه، گرهی از مشکلات مردم بگشایند و بخشی از املاک و دارایی خود را وقف محرومان کنند.
وقف برای پرستاری:
در یکی از این نوع وقفهای قدیمی، «میرزامحمدحسین عضدالملک» که وزیر ملک ایران در دوره قاجار است، «فضه» کنیز ملکی خود را برای خدمت در تشکیلات درمانی آستان قدس رضوی به دارالشفا میفرستد. در وقفنامه او مقرر شده است که این کنیز باید به کسوت یک پرستار دربیاید و در دارالشفا بهصورت شبانهروزی به کار آشپزی و پرستاری از بیماران غریب و مجاور مشغول باشد.
یادی از واقفان
بزرگترین واقفان مشهدی:
طبق اسناد «علیبناحمد ملکاسماعیل طوسی» مشهور به «خواجهعتیق» با وقف محدوده رادکان و بخشی از زمینهای کلات، «ا... وردیخان گرجی» با وقف یک کاروانسرا و چند مغازه در حاشیه پایینخیابان، یک رشته قنات، مزرعه نمدان تبادکان، ۳ زوج از ۱۰ زوج مزرعه رفیقان در ارداک مشهد و نصف مزرعه شوراب گوارشک، «مهدیقلیبیک میرآخورباشی» با وقف باغی در فندخرکهبار، مزرعهای در بلوک درزاب، کل قریه گازرگاه بلوک تبادکان، یک باب حمام، قنات مسجد جامع گوهرشاد، تمامی دکانهای متعلق به واقف در بازار سرسنگ و باغی در ساوجبلاغ کرج، «علیشاه افشار» با وقف ۱۰۰ زوج از املاک موروثی خود بهعلاوه همه دکانهایی که داشته، «خیرالنساخانم» با وقف پنج نیمدانگ از ششدانگ پنج مزرعه، «میرزا محمدحسین حسینیعضدالملک» با وقف یک رشته قنات مشهور به چهارطاق حسینآباد، «فتحعلیخان صاحبدیوان» با وقف اعیان یک دربند تیمچه، اعیان ۱۲ دربند، کل ۱۲ دکان متصل به تیمچه واقع در بالاخیابان و سه ربع قنات و مزرعه انبد در کاشمر، «مهدیقلیمیرزا سهامالملک» با وقف تمامی اعیان و مصالح یک بازارچه مشتمل بر ۱۰ دکان و سکوبهای واقع در صحن عتیق و تمامی اعیان یک باب بازارچه مشتمل بر ۹ دکان، «حاجحسین ملک» با وقف ۶۱ روستا و مزرعه بهعلاوه موزه و کتابخانه، «محمدحسنمیرزا منتصرالملک» با وقف کاروانسرای جدیدالبنایی به انضمام دکانها در کوچه عباسقلیخان و ۵ پارچه از املاک خود در همتآباد، جعفرآباد، ریوند و قریه فتحآباد در سنگان و بالاخره «حجتالاسلام سیدعلیمحمد وزیرییزدی» با وقف کتابخانه وزیری یزد، از بزرگترین واقفان آستان مقدس حضرت رضا (ع) هستند.
بزرگترین واقف خارجی در موقوفه امامرضا (ع):
در شهر تاریخی حیدرآباد هندوستان، رواقی به نام بارگاه امامرضا (ع) در قرن دهم هجریقمری به دستور «علامه میرمحمدمومن استرآبادیگرگانی» بر بالای کوهی موسوم به «کوه امامرضا (ع)» ساخته شده است که وقف بر بارگاه منور رضوی است. این محل که به موقوفه «کوه امام ضامن» هندوستان معروف است، محلی برای زیارت شیعیان و نیز اجرای آیینهای خاص توسط شاعران و مداحان در بیان فضایل و مناقب امامرضا (ع) است. زمینهای اطراف کوه امام ضامن را نیز سلاطین قطبشاهی، ۴ قرن پیش وقف این کوه کردهاند، بهطوریکه درآمد حاصل از زمینهای زراعیِ آن، بیش از ۱۵ درصد کل درآمد موقوفات ایالت «آندهراپردیش» است که بخش وسیعی از هندوستان را شامل میشود.
زنان واقف:
از سال «۹۹۷ ه. ق» تاکنون ۸۰ بانوی نیکوکار تمامی یا بخشی از اموال خود را وقف مصارف مختلفی، چون اطعام زائران، تامین روشنایی، تجهیز دارالشفا، امدادرسانی به زائران، برپایی مجالس جشن و سوگواری برای ائمه معصوم (ع) و ساخت و تجهیز دارالقرآن کردهاند. براساس اسناد موجود، کهنترین اثر وقفی زنان در حرم به دوره سلجوقی برمیگردد. در آستان قدس رضوی مصحفی متعلق به «زمردملک»، از بانوان هنرمند و خطاط خاندان سلجوقی، بوده که در سال «۵۴۰ ه. ق» تحریر شده است. پدر زمردملک، ابوالقاسممحمود نام داشته که خواهرزاده سلطان سنجر سلجوقی بوده است، اما قدیمیترین واقف زنِ غیرخراسانی، «مرحوم بیگمآغا ذوالقدر» است که در سال «۹۹۷ ه. ق» تمامی موضع سلیمانآباد قزوین را وقف آستان مقدر حضرت رضا (ع) کرده است.