سال ۱۳۹۰ و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانهها برخلاف وعده ها، قیمت بسیاری از اقلام اساسی در حال افزایش بود. همین موضوع موجب شده بود تا رسانهها در بین دو راهی قرار بگیرند، انتشار آنچه که در بازار در حال وقوع بود یا نادیده گرفتن و متهم شدن از سوی مخاطبان به بی توجهی به نیازهای اساسی مردم. در بین بازارها، محصولات لبنی متأثر از افزایش قیمت حاملهای انرژی گرانتر شد، موضوعی که بازتاب زیادی در بین شهروندان داشت.
همین مسئله موجب شد تا گزارشی تهیه کنم، اما جانشین سردبیر وقت با انتشار آن موافقت نکرد و تصور میکرد که این مسئله به نفع اقتصاد نیست. اندکی بعد دامنه گرانیها روز به روز بیشتر میشد، اما برخی دغدغهها هم در آن زمان استفاده از کلمه گرانی را سخت و حتی غیرممکن کرده بود. از این رو با جانشین سردبیر به یک توافق نانو شته رسیدیم. به جای واژه منحوس گرانی از واژه نوسان قیمتها استفاده شد. بقیه داستان هم از این قرار است که گزارشهای مختلفی از نوسان ارزاق عمومی از گوشت قرمز و مرغ گرفته تا برنج و روغن در بازار تهیه و منتشر کردیم.
وقتی به گذشته برمی گردم ما اولین رسانههایی نبودیم که سعی کردیم واژگان اقتصادی متداول در بین مردم را تعدیل و آنها را منتشر کنیم. جای دوری نرویم. همین اصطلاح هدفمندی یارانهها که از سال ۱۳۸۹ تاکنون هربار که قرار است قیمت حاملهای انرژی تغییر کند یا شیوههای توزیع یارانه اصطلاح شود، مدام به کار میرود، اما اهل فن میدانند که سیاستهای اصلاح یارانهای پیشینه دورتری در کشورمان و حتی دنیا دارد. این سیاست در دهه ۱۹۸۰ از سوی بانک جهانی به کشورهای در حال توسعه پیشنهاد و در ایران هم از دهه ۱۳۷۰ جسته گریخته به اجرا گذاشته شده است.
سیاست بی ضررسازی واژگان اقتصادی با حذف پیشینه این سیاست و ایجاد واژه جدید سعی میکند تا هویت نویی به آنها دهد. حال اگر یک هفته رسانهها را مرور کنیم، میتوانیم دهها واژه این گونه را ببینیم که تمام سعی شان را میکنند تا با بی ضرر سازی واژگان اقتصادی هویت جدیدی به آنها بدهند. هر چند که در عمل همان کارکردهای گذشته شان را دارند. مانند: «مردمی سازی و توزیع عادلانه یارانه ها»، «مسکن مهر» «مسکن ملی».
این سیاستهای رسانهای چه نتیجهای دارد؟ به نظر میرسد با حذف پیشینه و هویت مفاهیم اقتصادی ارتباطمان را با تجربه دیگران و راههای رفته قطع کرده و این تصور را ایجاد میکنیم که گویی داریم راه جدیدی را به وجود میآوریم و همین موضوع موجب میشود تا در تله تکرار خطاهایی که دیگران تجربه کردند، بیفتیم.