هیچ کاری راحت نیست چه رسد به فتح قلههای موفقیت. بالا و پایین بسیار دارد این مسیر. اصلا مگر طبیعت، یک عرصه هموار است که زندگی چنین باشد؟ زمین با همین پستی و بلندی هایش زیباست. با همین کوه و دشت و جنگل و دریاست که کانون زندگی میشود. زندگی هم به کانون خویش هم راستا و هم داستان است. باید چالشها و مشکلات را مثل پیچهای جاده دید.
مثل رانندگان حرفهای از آن لذت برد. مثل عکاسان حرفهای با دیدن مناظر به وجد آمد و با ثبت آن در تصویری ماندگار دیگران را هم به وجد آورد و بسان کارت دعوت آنها را به تماشا خواند. با این نگاه است که نه تنها به ما سخت نخواهد گذشت که سختیهای احتمالی هم در پازل دل پذیریها نقشی سزامند خواهند داشت. نگاهمان را عوض کنیم.
نگذاریم جریانات ما را با خود ببرد و به در و دیوار بکوبد. جریانات را مدیریت کنیم و از آن فرصت و حتی مرکب بسازیم و به بهترین شکل از آن لذت ببریم. قصه فقط سفر نیست که از سفره هم باید لذت ببریم.
یادم هست در سریال آشپزباشی، پرویز پرستویی به سفره ساده میزبانش اعتراض کرد و سپس هنرمندانه با چند چیز ارزان قیمت که در سفره بود مثل پیاز و سبزی و گوجه و. چنان سفرهای آراست مثل آرایههای ادبی که متن را زیبا میکند، سفره را به چشم میآورد و اشتهای بینندگان تلویزیون را هم تحریک میکرد چه رسد به افراد سفره. باور کنیم همیشه شاد بودن، پرهزینه نیست که از عهده ما ساخته نباشد. سر سوزن ذوقی میخواهد تا هرکجا هستیم روزگارمان بد نباشد که بدیها هم از جا برخیزند و جا را برای نشستن خوبیها آماده کنند.
بهانههای کوچک برای خوشحالی همیشه هست. بالاتر از این؛ دلایل بزرگ و برهانهای قاطع هم هست تا با استدلال و پشتوانه آن خوشحالی مان را توسعه دهیم. همه اینها فقط یک پیش درآمد میطلبد به نام تغییر نگاه. آنگاه به درآمدی معنوی خواهیم رسید که زندگی را در دستگاههای موسیقی، به زیبایی در آواز و سپس تصنیف، به اوج برساند. خوشحالیِ میتواند در هر حوزهای اتفاق بیفتد. همین درس خواندن و حل مسائل را نگاه کنید، چنان شوق انگیز میشود که به قول قدیمیها پادشاهان از آن بی بهره اند.
«این الملوک و این ابناء الملوک» فریاد به شوق برخاسته کوشندهای در حوزه دانش است که بعد از رسیدن به پاسخ، شادروزگاری خود را به رخ شاهان و فرزندانشان میکشد. باری لذت را در جان داشته باشیم جهانمان هم لذت آفرین خواهد شد. «طبیعت» را زیبا ببینیم و باطراوت نفس بکشیم زمین و زمان هم از ما «تبعیت» خواهد کرد. خوبی و به روزگاری سهم ماست. آن را در رهگذار تند بادهای فراموشی قرار ندهیم.