یکی از دستورات دینی ما این است که باید سعی کنیم صفات الهی و اخلاق خدایی داشته باشیم و بهسمت خوبیهایی که منشأ آنها را خداوند میدانیم، نزدیک بشویم. یکی از این خوبیها سخاوتمند بودن است؛ اینکه مثل آسمان، اهل سخاوت باشیم و بر خلق خداوند بباریم و از آنچه خداوند به ما داده است، دیگران را بهرهمند سازیم و هرجا که هستیم، اهل دستگیری و نفعرسانی و خیر برای دیگران باشیم. اما سخاوتمند بودن هم ویژگیهای خاص خودش را دارد. کسی که در شرایطی خاص و تحت فشار محیط و شرم و نگرانی از قضاوتهای منفی دیگران، دستبهجیب میشود، چنین شخصی در معارف دینی ما در زمره سخاوتمندان به حساب نمیآید.
امیرالمؤمنین (ع) در حکمت۵۳ نهجالبلاغه میفرمایند:
السَّخَاءُ مَا کَانَ ابْتِدَاءً؛ [فَإِذَا]فَأَمَّا مَا کَانَ عَنْ مَسْأَلَه، فَحَیَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ:
«سخاوت هنگامى است که بخشش، بدون سؤال باشد و پس از سؤال، یا از شرم است یا از بیم بدگویى مردم».
این یعنی کمک کردن به دیگران، باید یک امر و جوشش درونی باشد که پیوسته به آن فکر کنیم و برای آن برنامه داشته باشیم، نه اینکه بهخاطر جو و فضا و تحت فشار فضا یا دیگران، دست به چنین کاری بزنیم؛ گرچه درنهایت با کمکی که به کسی میشود، اتفاق خوبی بیفتد، اما این فضیلتی برای ما محسوب نمیشود اگر با اراده و اختیار آزاد و از روی انگیزه و جوشش درونی ما انجام نشده باشد.
این یعنی ما باید خودمان برای کمکرسانی به دیگران برنامه داشته باشیم و منتظر نمانیم کسی دستش را بهسوی ما دراز کند که خداوند خوش ندارد کسی با انجام چنین کاری، آبرو و عزت خودش را به خطر بیندازد. شاعر میگوید:
دست طمع چو پیش کسان کردهای دراز
پل بستهای که بگذری از آبروی خویش!
خداوند در آیات مربوطبه انفاق، وقتی میخواهد مشخص کند که به چه کسی کمک کنیم و چه کسی را در اولویت انفاق قرار بدهیم، میفرماید:
«لِلْفُقَراءِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی سَبیلِ ا... لا یَسْتَطیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ أ... بِهِ عَلیمٌ. (انفاق شما، مخصوصا باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفتهاند؛ (و توجه به آیین خدا، آنها را از وطنهای خویش آواره ساخته است و شرکت در میدان جهاد، به آنها اجازه نمیدهد که برای تأمین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارتی بزنند) نمیتوانند مسافرتی کنند (و سرمایهای بهدست آورند) و از شدت خویشتنداری، افراد ناآگاه آنها را بینیاز میپندارند، اما آنها را از چهرههایشان میشناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمیخواهند. (این است مشخصات آنها!) و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است».
یعنی باید دنبال فقرای آبرودار و باعزت بگردید و به آنها کمک کنید؛ کسانی که بهقول معروف، صورت خودشان را با سیلی سرخ نگه میدارند. در این صورت، انفاق شما باارزش خواهد بود و اسم این عمل از نظر امیرالمؤمنین (ع) سخاوت خواهد بود.
امامصادق (ع) مىفرمایند:
السَّخَاءُ مِنْ أَخْلاَقِ الاَْنْبِیَاءِ وَهُوَ عِمَادُ الاِْیمَانِ وَلاَ یَکُونُ مُؤْمِنٌ إِلاَّ سَخِیّاً: سخاوت از اخلاق پیامبران و ستون ایمان است و هیچ مؤمنى نیست مگر اینکه صاحب سخاوت است.
این صفت خیلی نزد خداوند متعال اجر و قرب و ارزش دارد. فرمود: گروهى از اعراب غیرمسلمان یمن، خدمت رسول خدا (ص) آمدند و میان آنها مردى بود در مکالمه با پیامبر اکرم (ص)، درشتگو و سرسخت، تا آنجا که رسول خدا (ص) خشمگین شدند و از شدت غضب عرق در پیشانى ایشان آشکار شد و چهره درهم کشیدند و چشم از او برداشتند و به زمین نگاه کردند.
جبرئیل نازل شد و عرض کرد: پروردگارت به تو درود مى فرستد و مىگوید: این مرد سخاوتمندى است که پیوسته اطعام مىکند. خشم پیامبر (ص) فرونشست، سر را بلند کردند و فرمودند: اگر جبرئیل از سوى خداوند متعال به من خبر نداده بود که تو مرد سخاوتمندى هستى و پیوسته اطعام مىکنى، تو را طرد مىکردم تا عبرتى براى دیگران باشى. آن مرد گفت: آیا پروردگار تو، سخاوت را دوست دارد؟ پیامبر فرمودند: آرى؛ آن مرد شهادتین بر زبان جارى کرد و مسلمان شد و گفت: به خداوندى که تو را به حق مبعوث کرده است، هرگز کسى را از مالم محروم نساختم.
بله، سخاوت و سخاوتمندی، آتش خشم الهی را بر ما خاموش میکند و باعث میشود رحمت و غفران الهی شامل حال ما بشود، انشاءا...!