صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

وضعیت قرمز عمومی

  • کد خبر: ۳۰۷۲۹۹
  • ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۶
آنچه در دوران صنعتی شدن و شکست ساختار‌های سنتی جوامع اتفاق افتاد، گشوده شدن راه‌های تغییر شرایط برای افراد بود.

تفاوت‌های اجتماعی و تفاوت‌های فردی از گذشته دور وجود داشته است و انسان‌ها با پذیرش این تفاوت‌ها زندگی می‌کرده‌اند؛ اما آنچه در دوران صنعتی شدن و شکست ساختار‌های سنتی جوامع اتفاق افتاد، گشوده شدن راه‌های تغییر شرایط برای افراد بود. انباشت سرمایه و شکسته شدن موانع عرفی که انسان‌ها را محدود به طبقه اجتماعیشان می‌کرد، این نگرش را ایجاد کرد که هر کسی امکان پیشرفت و ارتقا و یا حتی نزول در زندگی اقتصادی و اجتماعی را دارد.

این نوع نگاه به خودی خود آسیب زا نبوده و بلکه انگیزه‌ای برای تلاش شد؛ افراد با کسب تحصیلات و کسب ثروت بیشتر به لایه‌های مختلف اجتماعی دست یافتند. در واقع این امکانی بود که دولت‌ها با به وجود آورد شرایط برای مردمشان فراهم آوردند، امکانی که بر وظائف دولت‌ها مبنی بر ایجاد شرایط مناسب برای رفاه و آموزش شکل گرفت.

اما آنچه این تغییرات را به معضلی بدل کرد، ایجاد فاصله‌های زیاد میان طبقات در کنار اگاهی افراد از این موضوع بود که آنها نیز می‌توانند از مواهب طبقات دیگر بهره بجویند اگر عدالت برای آنها وجود داشته باشد! به بیان ساده‌تر همه افراد می‌دانند که مانعی جزء شرایط نابرابر برای دستیابی به زندگی مطلوبشان وجود ندارد و این توزیع نابرابر ثروت و نبود عدالت است که می‌تواند تفاوت زیادی میان زندگی ان‌ها با سایرین ایجاد نماید.

در دنیای کنونی اگر امکانات بر اساس شایستگی‌ها توزیع نشود افراد را دچار احساس بی عدالتی می‌کند. در حال حاضر آنچه در جامعه ما ایجاد شده، شکاف عمیق میان لایه‌های جامعه است، شکافی که احساس بی عدالتی را میان افراد شدت بخشیده است. احساس بی عدالتی به وجود اورنده احساسات دیگری، چون ناامیدی و بی انگیزگی خواهد بود. مساله‌ای که شکل گیری بزه و رفتار‌های غیر اخلاقی رااجتناب ناپذیر می‌کند.

شکاف عمیقی که امروزه میان طبقات مختلف در جامعه ما شکل گرفته است، دو دنیای متفاوت به وجود آورده و افراد را در سیاره هایشان رها کرده است. احساس خوشبختی در چنین جامعه رو به  افول رفته و سرمایه اجتماعی کاهش خواهد یافت. خشونت و اعمال منافی قانون و اخلاق نیز از تبعات دیگر چنین شرایطیست.

عدم ارتباط مناسب میان تحصیلات و شایستگی با مساله کسب درآمد تبدیل به چالشی شده که افراد کارشناس را سرخورده کرده و انگیزه جوانان را برای کسب تخصص‌های لازم از میان برده است. تصور طی کردن ره صد ساله در یک شب نیز توهمیست که کلاهبرداری‌های عظیم را ناشی شده است. در واقع کلاهبرداران با سواستفاده کردن از انگیزه افراد برای دستیابی به سود‌های کلان که در موارد زیاد نیز قابل ملاحظه است؛ افراد را به گرداب‌های زیادی می‌کشانند.

اگر به ابتدای بحث بازگردیم ایجاد احساس بی عدالتی جرقه تمامی چالش‌های بعدی است که در جامعه شکل می‌گیرد، حتی افراد با سطح زندگی متوسط و بالاتر نیز در چنین شرایطی نخواهد توانست احساس خوشبختی کنند، یعنی حتی اگر اسباب خوشبختی فراهم باشد هم، کسی در چنین شرایطی چنین حسی را تجربه نخواهد کرد، چرا که دست روی دست بسیار و مثال برای سرخوردگی بسیار است.

نهایتا هیچکس در این کشتی بدون آسیب از وضعیت نخواهد ماند و چکش‌هایی که بر پیکره جامعه می‌خورد همگان را فرو خواهد برد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.