در موضوع جوانی جمعیت، محور، خانواده و کرامت مادری است پاسخ به پرسش‌های حقوقی بانوان | آیا می‌توان محل تولد پدر یا مادر را تغییر داد؟ نه شرقی، نه غربی در حوزه زنان | گفتمان الگوی سوم زن مسلمان نیاز به ترویج دارد آخرین مهلت ارسال آثار به جشنواره بانوان «حریم رسالت» اعلام شد ۵  کتاب کاربردی برای تقویت مهارت گفتگو در کودکان | گفتن آموختن گذری بر تاریخ ایجاد نخستین کودکستان‌ها در جهان، ایران و مشهد | روایتی به‌قشنگی و دل‌نشینی بچه‌ها دماغ من زشت است | گفتاری درباره تاثیر رسانه بر کاهش اعتمادبه‌نفس دختران بی‌دردسرترین طلا برای شهربانوی ووشو نگاهی به فعالیت بانوان ورزشکار مشهدی | از نایب‌قهرمانی پینگ‌پنگ‌باز مشهدی تا قهرمانی تلنت مشهد در لیگ آزاد تهران ویدئو | مادرانه | روایتی از دلتنگی مادران شهدای مفقود الاثر طرح «پیوند ماندگار»؛ طرحی برای تحکیم بنیان خانواده در مشهد کنترل فشار خون با اصلاح سبک زندگی مناسبت‌های زندگی بهانه‌ای برای باهم بودن خانواده اختتامیه متفاوت رویداد رسانه‌ای "مادران مقاومت" در مشهد برگزار شد تحول نگاه جهانی با رویداد رسانه‌ای "مادران مقاومت" زن سخنور مشهدی در اردوگاه مغولان حضور سه دختر وزنه‌بردار خراسانی در قهرمانی جوانان جهان ۲۰۲۴ همسر رهبر معظم انقلاب: سال‌هاست که ما اشیای تجملاتی را به خانه‌مان راه نداده‌ایم | فرش و پرده‌های قیمتی و مبلمان نداریم ایجاد گفتمان الگوی سوم زن مسلمان در رویداد رسانه‌ای «مادران مقاومت» بانوان هنرمند مشهدی در رویداد رسانه‌ای «مادران مقاومت» نقشی مادرانه دارند ویدئو | رویداد ملی رسانه‌ای «مادران مقاومت» در مشهد آغاز به کار کرد
سرخط خبرها
بریده‌ای از کتاب «الفتوح» در وصف حال دل زینب‌(س)

بریده‌ای از کتاب «الفتوح» در وصف حال دل زینب‌(س)

  • کد خبر: ۲۳۸۴۱۷
  • ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۱
امام‌حسین(ع) فرمود:‌ ای خواهران،‌ ای ام کلثوم،‌ ای زینب و‌ ای فاطمه، چون مرا بکشند، زینهار زینهار تا جامه پاره نکنید و روی مخراشید و سخنی که نباید گفت، مگویید؛ زیرا در آن، رضای خدای تعالی نباشد.

به گزارش شهرآرانیوز، حضرت زینب‌(س) فرمود:‌ «ای کاشکی مرده بودمی تا این روز را ندیدمی. وفات جد خویش محمد مصطفی (ص) بدیدم، وفات پدر خویش علی مرتضی (ع) مشاهده کردم، وفات مادر پاکیزه خود فاطمه‌زهرا(س) را دیدم و به فراق او مبتلا بودم، محنت وفات برادر خویش حسن مجتبی (ع) بکشیدم و حال برادرم حسین (ع) که در جهان او را دارم. مرا چنین سخنی می‌گوید و خبر وفات خویش می‌دهد. هلاک از من برآمد وای بر این جان درمانده به چنگال بلا و مشقت.» زینب این سخن‌ها می‌گفت و می‌گریست و سایر اهل‌بیت‌(ع) به مرافقت او می‌گریستند. ام کلثوم می‌گفت: «وا محمداه وا علیاه بعدک یا أبا عبد ا....»

امیر المؤمنین حسین (ع) ایشان را دلداری می‌داد و می‌فرمود: صبر کنید‌ ای خواهران من و به قضای خدای تعالی راضی باشید که خدای تعالی هیچ آفریده را در زمین و آسمان حیات ابد نداده و نخواهد داد.

در اثنای این حال، حر آمد و در برابر خیمه‌های آن حضرت منزل ساخت پس چیزی نوشت به عبیدالله بن زیاد و از فرود‌آمدن حسین (ع) به حوالی کربلا او را خبر داد. عبیدالله نامه‌ای نوشت به حسین بن علی (ع) بر این منوال، اما بعد،‌ ای حسین شنیده ام که به نزدیکی کربلا منزل ساختی. امروز یزید به من نامه نوشته و فرموده است که پهلو بر جامه خواب وقت ننهم و طعام لذیذ نخورم تا آن وقـت که تو را به خدای تعالی رسانم مگر که به حکم او راضی شوی و بیعت کنی؛ والسلام.

چون نامه به حسین بن علی (ع) رسید و مطالعه کرد، از دست بینداخت و گفت: هرگز فلاح نیابند قومی که سخط باری تعالی را بر رضای مخلوق اختیار کنند. امیرالمؤمنین حسین (ع) فرمود: هیچ جواب نیست.

بریده‌ای از کتاب «الفتوح»

اثر ابومحمد احمد بن اعثم کوفی

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.