پرسش‌های حقوقی بانوان | راهکار اثبات قصور پزشکی برای سقط جنین سقط جنین میان قانون، اجبار و واقعیت‌های زندگی زنان خانواده، خط مقدم انقلاب اسلامی انجام تست‌های روان‌شناسی در دوران بارداری سهم ۲۵ درصدی زنان در حوزه وکالت و کارشناسان رسمی کشور اجرای پویش با محوریت صلح و سازش در دادگستری قم فتنه انگیزی نرگس محمدی در مراسم هفتم خسرو علیکردی| آیین سوگواری یا خودنمایی سیاسی؟! حمایت اجتماعی از دختران، کلید پیشرفت کشور کامبک تماشایی تیم باتسام برابر تیم کاسپین تهران در لیگ برتر بسکتبال بررسی عملکرد تیم ملی هندبال بانوان ایران در رقابت‌های قهرمانی جهان چرا فعالیت زنان در صنعت گردشگری اهمیت دارد؟ زندگی مشترک حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س)، الگویی بی‌نظیر برای زوجین زنان چادری در سینمای ایران | الگو‌های دیده‌نشده و کلیشه‌هایی که تکرار می‌شوند پوششی که آرامش و زیبایی می‌آفریند | روایت بانویی که حجاب را خلاقانه بازتعریف کرده است درمان ناباروری در ایران در حال پیشرفت است تساوی نماینده خراسان رضوی در هفته ششم لیگ برتر فوتسال زنان «آن شهر شاید!» | روایتی از زنانی که برچسب نمی‌پذیرند من هنوز مادرم
سرخط خبرها
طوبی خانم، گنجینه صبر و عاشقی

طوبی خانم، گنجینه صبر و عاشقی

  • کد خبر: ۲۴۳۴۱۷
  • ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۱
طوبی خانم گنجینه است. درست است که قصه همسرش و ۲۹ سال عاشقی اش کتاب شده؛ اما هنوز جای کار دارد تا فیلمسازان و نویسندگان دیگر به سراغش بروند و این الگوی صبر و عاشقی را به جامعه معرفی کنند.
مریم دهقان
خبرنگار مریم دهقان

به گزارش شهرآرانیوز، هشت سال است که طوبی خانم بدون همسرش روز‌ها را به شب می‌رساند و هر روز یادش می‌کند. ۲۹ سال با عشق از همسری پرستاری کرده است که شاید اگر هر کسی جای او بود عطای زندگی را به لقایش می‌بخشید، اما او استوارتر از قبل و عاشق‌تر از روز‌های قبل از مجروحیت همسرش، حاج رجب محمدزاده، زندگی را در کنارش ادامه داد و در مقابل طعنه و کنایه‌های دیگران قد علم کرد تا مبادا ترکش نگاه نامردمان شهر به صورت از دست رفته بابارجب اصابت کند هرچند تیر طعنه‌ها تا سال‌ها مهمان دل او و تمامی اعضای خانواده اش بود و بابا رجب را یک بار سکته داد.

کسی چه می‌داند در این ۲۹ سال و در این هشت سال چه بر طوبی خانم گذشته است. پسر بزرگش می‌گوید «درست است که بابا ۷۵ درصد مجروحیت جسمی و کمی هم جراحت شیمیایی داشت و زندگی برایش سخت شده بود و حتی نمی‌توانست فرزندانش را ببوسد یا به راحتی غذا و آب بخورد و همیشه با سرنگ و نی، غذای مورد نیازش را دریافت می‌کرد؛ اما با همین وضعیت هم که کنارمان بود قوت قلب خانواده به ویژه مادرم بود و حالا بعد از رفتن پدر، بیش از همه مادرم سختی کشیده است؛ چون عاشقانه حاج آقا را دوست داشت.»

مراسم هشتمین بزرگداشت شهید رجب محمدزاده معروف به بابارجب که در تالار شهر برگزار شده بود تمام شد. دلم می‌خواست از نزدیک این بانوی استوار که قد خم نکرده در مقابل طوفان حوادث فراق و عاشقی را از نزدیک ببینم. مثل من کم نبودند و هر کسی که ارادتی داشت سعی می‌کرد سلام و احوالپرسی با حاجیه خانم داشته باشد و از او طلب دعای خیر کند.

طوبی خانم با وجود خستگی‌ای که داشت با روی باز از همه استقبال می‌کرد؛ حتی مرا که تا بحال ندیده بود تا جلو رفتم دستش را به سمتم دراز کرد تا روبوسی کند. از این همه مهر هم خوشحال شدم و هم تعجب کردم. صورتش مثل پوست بچه‌های خردسال نرم بود. حس مادرانه اش در همین چند ثانیه را می‌شد فهمید. برای همه دعای خیر می‌کرد و عاقبت بخیری را طلب می‌کرد.

خواستم حالا که کوله باری از تجربه عاشقی کنار رزمنده‌ای عاشق‌تر را داشته چند کلامی مرا میهمان کند. حرفش فقط یک چیز بود. اینکه حضرت زهرا (س) را الگوی خودمان قرار دهیم و حجابمان را حفظ کنیم. دختران و زنان ما به حرف رسانه‌های خارجی و وسوسه‌های شیطانی شان نکنند و بدانند این حجاب است که عزت زن را حفظ می‌کند نه چیز دیگر. حرف هایش برایم مثل گنج بود. شاید اینها را زیاد شنیده باشم، اما فرق می‌کند از زبان چه کسی، چه حرفی را بشنوی.

طوبی خانم گنجینه است. درست است که قصه همسرش و ۲۹ سال عاشقی اش کتاب شده؛ اما هنوز جای کار دارد تا فیلمسازان و نویسندگان دیگر به سراغش بروند و این الگوی صبر و عاشقی را به جامعه معرفی کنند، آن هم در این وانفسای قحطی الگو‌های مناسب برای زنان و جنگ رسانه‌ای و روایت‌ها که در آن قرار داریم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.