نمیدانم دشمنان ما در برنامه هایشان خوب کار کرده اند یا ما کم گذاشته ایم که امروز شکاف بین نسلی داریم برای روایت جنگ؛ شکافی که نمیگذارد جنگ و آنچه که بر ملت ما گذشته است، خوب به نسلهای بعد منتقل شود. شهید محمدمهدی خادم الشریعه، قهرمان ملی ما، اولین شهید فرمانده است که در فتح خرمشهر شهید شد، اما الان چه تعداد از جوانها او را میشناسند؟ جنگ همه جور آدم داشت؛ دانشجو و دانش آموز، استاد دانشگاه، جوان و پیر، فقیر و غنی. همین شهید از یک خانواده ثروتمند مشهدی راهی جبهههای جنگ شد.
دشمن گاهی جنگ را به شکل دیگری نشان میدهد؛ آن گونه که در همین داخل برخی بگویند: «فقط عده خاصی برای جنگیدن رفتند و قشر تحصیل کرده و دارای جایگاه اجتماعی در جبهههای جنگ حضور نداشتند.» این حرف برآمده از همان نبود شناخت و ذهنیتی است که از سوی دیگر جهت داده شده است. مثلا همین چندوقت پیش جوانی از من پرسید چرا ایران پس از آزادی خرمشهر به جنگ ادامه داد؟
گفتم من مثالم از شهر مشهد است. شما تصور کنید که مشهد آزاد شده است، اما ارتفاعات جنوبی آن در اختیار دشمن است. آیا با این وضع میتوان گفت شهر امنیت دارد؟ ماجرای خرمشهر نیز همین گونه بود. هنوز ارتفاعات و مناطقی وجود داشت که پس از آزادسازی در اختیار عراق بود. نکته دیگر آنکه عراق پس از فتح خرمشهر و برخلاف ادعای بسیاری از رسانه ها، هیچ گاه خواهان صلح نبود. عراق چندبار خواهان آتش بس شد که معنای آن با صلح متفاوت است. آتش بس در اصلاحات جنگی به معنی توقف موقتی جنگ برای تجدید قواست.