جایی که ترانسها و کابلها مثل کلاف، به هم تنیده میشوند و برق مثل جهیدن شاخه نور، بالهای پرنده را ذوب میکند، یک چنین نقطهای جای خیلی بدی است که یک کبوتر گیر بیفتد.
کد خبر : ۱۳۶۸۶۹
۱۴۰۱/۰۹/۰۶ - ۱۳:۰۹
عباس غفوری آن سال خواسته بود همه خانههای شهرک را گلدار کند.
کد خبر : ۱۳۵۶۵۰
۱۴۰۱/۰۸/۲۹ - ۱۹:۱۴
هر دوسه تابستان پیش میآمد که برویم و یک ماهی آنجا خانه ننه بزرگ بمانیم.
کد خبر : ۱۳۴۴۱۹
۱۴۰۱/۰۸/۲۲ - ۱۹:۱۴
عناصر طبیعی در همجواری یکدیگر رفتارهایی نشان میدهند که آدمیزاد هم یحتمل باید همین ریختی باشد.
کد خبر : ۱۳۳۱۹۷
۱۴۰۱/۰۸/۱۵ - ۱۶:۱۴
رعدوبرقی که بخش بزرگی از قشنگی دنیا را می برد.
کد خبر : ۱۳۲۰۱۲
۱۴۰۱/۰۸/۰۸ - ۲۰:۲۱
من چهارپنج ساله بودم که اوشین را شناختم، با او دست دادم و صدای خش دار بی ظرافتش را شنیدم.
کد خبر : ۱۳۰۸۲۶
۱۴۰۱/۰۸/۰۱ - ۱۵:۴۲
درست در گرماگرم مشت انداختن هایشان بود که ناگهان دیدیم «اوندر هالیفیلد» مثل سپند روی آتش شروع کرد به ورجه وورجه کردن توی رینگ.
کد خبر : ۱۲۹۸۰۹
۱۴۰۱/۰۷/۲۴ - ۱۳:۵۳
از پشت نردهها زل میزدم و دانه دانه اسم هایشان را مثل حرفه ایها میگفتم؛ این کله سرخ، آن دم سفید اشعل، کناری سینه سیاه...
کد خبر : ۱۲۷۸۵۴
۱۴۰۱/۰۷/۱۰ - ۱۹:۴۶
علی موسی زاده - نویسنده و مدرس داستان
کد خبر : ۱۲۶۰۱۲
۱۴۰۱/۰۶/۲۷ - ۱۵:۰۷