تاریخ و ساعت بازی معوقه استقلال و مس رفسنجان از هفته چهارم | اولین برد موسیمانه رقم می‌خورد؟ پخش زنده بازی رایو وایکانو و لاس پالماس در لالیگا (۱۸ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین پخش زنده بازی لچه و امپولی در سری آ (۱۸ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین تاریخ و ساعت بازی معوقه پرسپولیس و گل گهر سیرجان از هفته چهارم | سرخ‌پوشان به دنبال جبران مافات واعظ آشتیانی: مدیرعامل استقلال نمی‌شوم گاریدو ۳ بازیکن اصلی خود را از لیست پرسپولیس خط زد! پخش زنده بازی النصر و الریاض در لیگ عربستان (۱۸ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین پخش زنده بازی الهلال و الاتفاق در لیگ عربستان (۱۸ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین موسیمانه: با یک برد از بحران خارج می‌شویم | مشکل بدنی داریم اخطار جدی موسیمانه به رمضانی و بلانکو VAR در لیگ برتر پولی شد | تقسیم ناعادلانه دستور آماده‌باش موسیمانه به چشمی | روزبه در خط دفاع بازی می‌کند؟ کار سخت فوتبالیست‌های جوان ایران برای قهرمانی در آسیا پخش زنده بازی منچستریونایتد و پائوک (۱۷ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین دعوت دروازه بان پرسپولیس به تیم ملی + عکس امباپه علیه تاج و تخت وینیسیوس جونیور ربیعی استعفا داد، امضا نداد! مجتبی جباری مدیر ورزشی استقلال می‌شود؟ دعوای ساکت الهامی با بازیکنان نساجی در تمرین تاج: هیچ مماشاتی با بیرانوند صورت نگرفت دعوت ۶ بازیکن آکادمی استقلال به تمرینات بزرگ‌سالان یک ایرانی سرمربی اینتر شد + عکس یک استقلالی بازی با پرسپولیس را از دست داد
سرخط خبرها

لژیونر سابق فوتبال مشهد: در آلمان به من می‌گفتند «یوپ هاینکس»

  • کد خبر: ۱۰۲۱۷۷
  • ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۱
لژیونر سابق فوتبال مشهد: در آلمان به من می‌گفتند «یوپ هاینکس»
گپ‌وگفت با نادر اسکندری، پیش‌کسوت ابومسلم که در دهه ۶۰ لژیونر شد را در ادامه می‌خوانید.

مرتضی اخوان | شهرآرانیوز؛ پایش را که در ورزشگاه پیر شهر می‌گذرد، بغض تنگ گلویش را می‌گیرد. عمری خاطره در لحظه‌ای در ذهنش مرور می‌‎شود و بابت خوب و بدهایش لبخند به لبش می‌نشیند. چشمش جای‌جای سعدآباد را می‌گیرد و به هر کنجی که می‌رسد، یک دل سیر خاطره می‌گوید؛ از سکو‌هایی که گرد پیری به تنشان نشسته است تا تور‌های دروازه که گویی عمری عوض نشده‌اند و هنوز رنگ‌وبوی تاریخ دارند. می‌گوید در این ورزشگاه چه خاطره‌ها که ندارد؛ از وجد تماشای هیاهوی هواداران روی سکو‌های سعدآباد تا پروازهایش بر فراز سر مهاجمان حریف که او را به هلی‌کوپتر مشهدی مشهور کرده بود.

نادر اسکندری بعد از سال‌ها از آلمان به ایران آمده است تا خاطرات روز‌های خوش فوتبال در پیراهن مشکی‌وقرمز ابومسلم را با رفقا زنده کند. او چند روز پیش ضیافتی را که دورهمی پیشکسوتان فوتبال این شهر بود، ترتیب داد؛ ضیافتی که همه تاریخ فوتبال یک شهر را با خودش داشت. مدافع پیشکسوت فوتبال مشهد در فرصت کوتاه حضورش در شهر به دعوت شهرآراورزشی پاسخ گفت و ساعتی در ورزشگاه پیر شهر با ما به گفتگو نشست.

تولد در خانواده‌ای ورزش‌دوست

برخلاف بسیاری از فوتبالیست‌های دهه پنجاه و شصت که خانواده به‌ویژه پدرشان مخالف دنبال‌کردن ورزش حرفه‌ای آن‌ها بودند، نادر اسکندری در خانواده‌ای بزرگ شد که به‌گفته خودش از همان ابتدا مشوقش بودند و پدرش به ورزش علاقه داشت. او درباره دوران کودکی می‌گوید: «مرحوم پدرم در تربت‌جام کشاورز و کارمند کارخانه قند بود. تربت‌جام زمین چمنی داشت که صدوسی‌چهل کارگر کارخانه در آن فوتبال بازی می‌کردند. دوازده‌سیزده سال داشتم که در آن زمین با آدم‌های سی‌ساله بازی می‌کردم. سال ۱۳۵۹ پدرم بازنشسته شد و ما به مشهد آمدیم.»

«رفاه کارگران» اولین تیم حرفه‌ای

«اولین‌بار که در مشهد افتخار بازی داشتم، در تیم رفاه کارگران بود. بعد از انقلاب اسلامی این تیم ترکیبی از ابومسلمی‌ها و راه‌آهنی‌ها و بچه‌های ۲۵ شهریور بود. همین تیم رفته‌رفته به تیم ابومسلم تبدیل شد.» نادر اسکندری که روی سکو‌های سعدآباد احساس راحتی می‌کند، با بیان این نکات اضافه می‌کند: «فوتبال آن‌موقع بیشتر کارگری بود و هنوز حالت حرفه‌ای پیدا نکرده بود. تنها تیمی که می‌توانم بگویم آن روز‌ها حرفه‌ای کار می‌کرد، همین رفاه کارگران بود. ابومسلم هنوز شکل نگرفته بود یا پیام، توربو و هواپیمایی تشکیل نشده بودند.»

مسیر فوتبالی که به آلمان ختم شد

مدافع سرزن فوتبال خراسان درباره مسیر فوتبالی‌اش می‌گوید: «بعد از سال ۱۳۶۰ ابومسلم و راه‌آهن را تلفیق کردند. سرمربی ابومسلم مهدی عسگرخانی و سرمربی راه‌آهن علی کلانتر بود. بعد به کرمان رفتیم و در تورنمنتی شرکت کردیم. آن‌موقع ما جوان‌تر‌ها مثل من و رضا قضاوت به پیشنهاد مهدی عسگرخانی برای اینکه فرصت بازی پیدا کنیم، به راه‌آهن رفتیم.» وی اضافه می‌کند: «بعد از راه‌آهن به هواپیمایی آمدم و با این تیم قهرمان استان شدم. یک قهرمانی حذفی استان هم با توربو داشتم. بعد از آن بود که سال ۱۳۶۶ به آلمان رفتم.» او در دفاع راست بازی می‌کرد و وقتی استقلال اولین‌بار بعد از انقلاب اسلامی به مشهد آمد تا با ابومسلم بازی کند، در اوج جوانی از سوی مهدی عسگرخانی بیست دقیقه در جناح راست ابومسلم مقابل ستاره‌های ارتش آبی پایتخت بازی کرد.

در آلمان به من می‌گفتند «یوپ هاینکس»

غربتی که با فوتبال رفع شد

ستاره برای فوتبال به آلمان رفت و خیلی زود چشم مسئولان باشگاه «لیمبورگ» را گرفت. آن‌موقع تنها فرزند نادر اسکندری پنج ماه داشت و زندگی برای او در آلمان و غربت آن سخت بود. اسکندری دراین‌باره می‌گوید: «آن‌موقع از هیئت فوتبال مشهد نامه‌ای گرفتم که فوتبال‌بازی‌کردن من در ایران را تأیید کند. اما وقتی از آلمان با ایران تماس گرفتند تا تأیید بگیرند، هیئت فوتبال مشهد این کار را انجام نداد!» وی اضافه می‌کند: «وقتی به شهر «شواندورف» رفتم، خیلی به من احترام گذاشتند و به من همه‌چیز دادند. حقوق ماهانه‌ام از باشگاه ۱۵۰۰ مارک بود و خانه‌ای هم برای خانواده‌ام گرفتند تا در آنجا با آرامش زندگی کنم.»

فصل وفاداری به «شواندورف»‌

می‌گوید باشگاه محبوبش ۴ هزار عضو ورزشی داشته است؛ از بچه‌های شش‌ساله گرفته است تا پیرمرد هشتادساله. ستاره ابومسلمی فوتبال مشهد که سال‌های خوبی را هم با هواپیمایی و توربو سپری کرد، درباره باشگاه «اف‌سی شواندورف» در آلمان که برای آن بازی می‌کرده است، می‌گوید: «تیم بازیکنان بین‌المللی خوبی داشت؛ یک برزیلی، دو یوگوسلاو، یکی‌دو آفریقایی و... این باشگاه در شهر «شواندورف» در ایالت بایرن در جنوب آلمان واقع شده است و ۴۰۰ هزار جمعیت داشت.» اسکندری فوتبالش را در همین باشگاه به پایان رساند.

یک عمر فوتبال بدون «کلیه»!

نادر اسکندری از رازی بزرگ در زندگی ورزشی‌اش پرده برمی‌دارد. او می‌گوید بعد از چهار سال بازی در «شواندورف» یک‌بار وسط بازی آسیب دید و او را با بالگرد به بیمارستان منتقل کردند. او اضافه می‌کند: «در بیمارستان بعد از انجام آزمایشات مختلف گفتند که یک کلیه‌ات خراب شده است. یعنی از همان ابتدا فقط با یک کلیه فوتبال بازی می‌کردی و کلیه دیگرت از کار افتاده است.» با این‌همه، نادر اسکندری بعد از این واقعه دو سال دیگر در تیم دوم باشگاه بازی کرد: «در آلمان به کسانی که سنشان بیش از سی سال باشد و فوتبال بازی کنند، «سینیور» گفته می‌شود. من هم دیگر «سینیور» شده بودم و کلیه چپم را هم برداشته بودند. این شد که رفته‌رفته فوتبال را کنار گذاشتم.»

بازنشستگی در حاشیه رودخانه «آلستر»

ستاره فوتبال مشهد در آلمان به «یوپ» مشهور بود. می‌گوید، چون خوب روی هوا بلند می‌شده و ضربه سر می‌زده است، آلمان‌ها او را با «یوپ هاینکس» سرمربی و بازیکن پرافتخار باشگاه بایرن‌مونیخ مقایسه می‌کردند. او پیش از آنکه لژیونر فوتبال آلمان شدن مُد باشد، این راه را طی کرد و بین سال‌های ۶۶ تا ۷۲ در این کشور فوتبال بازی کرد. البته باشگاه «شواندورف» در لیگ دسته چهارم این کشور بود.

با وجود این، اسکندری درباره امکانات این باشگاه می‌گوید: «باشگاه آلمانی سه زمین چمن داشت؛ یکی از زمین‌ها برای مسابقه بود که حدود ۳۰ هزار نفر گنجایش داشت. همیشه ظرفیت ورزشگاه‌ها در بازی‌ها پر می‌شد و همه خانواده فوتبالیست‌ها هم به ورزشگاه می‌آمدند. جو فوق‌العاده‌ای بود.» مدافع پیشکسوت مشهدی بعد از دوران فوتبال در آلمان مدتی در مغازه فرش‌فروشی ایرانی کار کرد و بعد هم در شرکتی بیمه مشغول کار شد. او دراین‌باره خاطرنشان می‌کند: «الان چند سالی می‌شود که بازنشسته شده‌ام.»

لذت موفقیت همشهری‌ها

مدافع سال‌های دور ابومسلم وقتی صحبت از فوتبال ایران و مشهد می‌شود، بلافاصله از خاطره گل تاریخی خداداد عزیزی می‌گوید: «بازی‌های تیم‌ملی فوتبال ایران را دنبال می‌کنم و همیشه از درخشش مشهدی‌ها در تیم‌ملی خوش‌حال شده‌ام. زمانی که خداداد آن گل معروف را به استرالیا زد، من سر از پا نمی‌شناختم. از خوش‌حالی اشک در چشمانم جمع شد.» وی می‌افزاید: «بازی‌های تیم‌ملی ایران در جام‌جهانی فرانسه را در حاشیه رودخانه آلستر شهر هامبورگ در نمایشگر‌های بزرگ دنبال کردم و نمی‌دانید چه حسی داشت با گروهی از ایرانی‌ها شادی می‌کردیم و بابت موفقیت تیم‌ملی فوتبال کشورمان خوش‌حال می‌شدیم.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->