ناگفته پیداست که مشهد یکی از کهنترین شهرهای ایران است. توس همچنان یکی از شکوفاترین کانونهای فرهنگ و ادب ایرانی بوده است. آنچه من پیش و بیش از هر چیز میتوانم گفت، آن است که شهر مشهد میباید دیگر بار آنچنانکه درگذشته بوده است، به کانون فرهنگ و اندیشه و بینش ایـــرانی دگرگون بشود؛ بهگـــونهای که هر کسی میخواهد نمونهای برجسته از درخشش فرهنگ و تاریخ ایران را آشکارا در برابر چشم ببیند، مشهد را برگزیند و به این شهر برود. به سخنی دیگر، مشهد میباید نمونهای، نموداری و نمادی از تاریخ فرهنگ ایران باشد. پیداست که برای دستیافتن به چنین جایگاهی، نیاز به کوشش پرشور و پیگیر و پایدار است؛ بهویژه ازسوی مشهدیان. خراسان ناگفته پیداست که سرزمین زبان پارسی و ادب شکرین شیوای آن است و هر کسی نام خراسان را میشنود، میتوانم گفت که پیش و بیش از هر ویژگی و ارزندگی، دو نکته در یاد او برانگیخته میشود؛ یکی خورشید، دو دیگر زبان پارسی. از سوی دیگر، برای دوستداران همیشه پیشوای پاک خراسان، باور و دوستداری آن خاندان هم هست. از این روی، مایه شگفتی نیست اگر خراسان سرزمین سخنوران بزرگ و نامدار ایرانزمین باشد. اگر تنها یک سخنور در این سرزمین همچون فردوسی را برشمریم، ارج و ارزش و ناز و نازدانی خراسان را بسنده بود، اما بهجز فرزانه توس، نامداران دیگر بسیار در پهنه سخن باری از خراسان برخاستهاند.
برترین کارکرد اثر خراسان در فرهنگ ایران آن است که زبان بومی این سرزمین در ایران پس از اسلام، زبان پارسی دری، زبان فراگیر فرهنگی و ادبی و دیوانی شده است. ما کمتر سرزمین در جهان میشناسیم که توانسته باشد زبان بومی خود را بهیاری فرهنگ و ادب، به زبانی همگانی و فراگیر دگرگون بگرداند. از این روی، همه سخنوران ایرانی یا نیرانی (غیرایرانی) که به زبان پارسی دری شعر سرودهاند، وامدار خراساناند. اگر زبان پارسی دری، زبان خراسانیان، زبان فراگیر ادبی نمیشد، آنان نمیتوانستند شاهکارهای خود را پدید بیاورند. ادب پارسی که در زبان دری آفریده شده، بسیار فراتر و فراختر از مرزهای جغرافیای ایران است؛ چه ایران امروز و چه ایران پهناور گذشته. از سوی دیگر، اسلام بهیاری زبان پارسی و فرهنگ ایرانی در بسیاری از سرزمینهای جهان گسترش یافته است.
زبان پارسی را میباید بهدرستی و شایستگی شناخت. اگر ایرانیان و پارسیزبانان این زبان را که زبان نیاکانی آنان است بهدرستی بشناسند، باور خواهند کرد که زبانی پویا، رسته و پاکیزه است. پس آن را ارج خواهند نهاد و در پاسداری از آن خواهند کوشید. ویژگی «پاکیزه» که من بهکار بردم، به این معنی است که زبان پارسی از دید زبانشناسی پیراستهترین زبان امروز جهان است؛ دستکم در خانواده زبانهای هند و اروپایی. بهسخنی دیگر، زبانی است ناب و یکی از سادهترین و زودیابترین زبانهای جهان.