برخورد مرگبار موتورسیکلت با تیر برق با یک کشته و یک مصدوم در مشهد (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) درباره «پیمان آخال» در دوره قاجار که مناطقی از شمال‌شرق ایران را جدا کرد | «فیروزه» افتاده از انگشتر خراسان راهکارهایی برای مدیریت ترافیک و کاهش تصادفات در شروع سال تحصیلی | باز آمد بوی ماه ترافیک! جزئیات به‌کارگیری سرباز معلمان برای سال تحصیلی جدید تلاش ۱۲ ساعته آتش‌نشانان مشهد برای اطفای حریق انبار چوب رباط طرق + عکس (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) بیماری‌هایی که مرد‌ها از آن غافل هستند | مردان، ستون‌های قدرت خرما‌های تریاکی با هشیاری پلیس کرمان به مقصد نرسید جزئیات روند بررسی پرونده سرقت ۵۱ میلیون تومان از بانک سپه مشهد خواص استثنایی یک لیوان شیر چقدر است؟ اسامی عطرهای غیرمجاز اعلام شد آیا ۹ تالاب ایران در تابستان جاری خشک شده‌اند؟ ۱۳ هزار معلول در انتظار وصل و واریز مستمری تأمین مایحتاج دانش‌آموزان بهزیستی با اجرای پویش‌های «مشق مهربانی» و «همه حاضر» در کشور | اجرای این پویش‌ها در خراسان رضوی چگونه است؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (پنجشنبه، ۲۹ شهریور ۱۴۰۳) | برقراری جوّ پایدار از یکشنبه زائران عمره مفرده ۱۴۰۳ به این توصیه‌های سازمان حج و زیارت توجه کنند جان باختن یک مقنی در کاشمر براثر برق گرفتگی در چاه ۱۵ متری (۲۹ شهریور ۱۴۰۳) ضرورت اجرای قانون جوانی جمعیت در مشهد شبکه تولید و توزیع لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در مشهد کشف و منهدم شد مقامات قضائی خراسان رضوی، پیگیر رفع مشکلات تولید آخرین وضعیت داروی هموفیلی در شهرستان‌ها | در شهرستان‌ها داروی هموفیلی نیست نوجوانان طرفدار نوشت‌افزار با تصاویر مفاخر شناخته‌شده و شهدا هستند رفاقت طولانی پرستاران با جانبازان در آسایشگاه توان‌بخشی جانبازان امام خمینی (ره) مشهد | اینجا همه یک خانواده‌ایم اورژانس مشهد در ۵ ماه نخست ۱۴۰۳ به حدود ۱۴۶ هزار نفر امدارسانی کرد
سرخط خبرها

عمل ما «بومرنگ» است. برمی‌گردد!

  • کد خبر: ۱۱۳۳۲
  • ۱۹ آذر ۱۳۹۸ - ۰۷:۳۴
عمل ما «بومرنگ» است. برمی‌گردد!
حجت الاسلام محمدرضا زائری کارشناس مسائل فرهنگی
همان طور که باور داریم انرژی و ماده از بین نمی‌روند بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می‌شوند، به همان ترتیب، هیچ چیزی از رفتار‌ها و گفتار‌های ما هم در زندگی روزمره گم نمی‌شود بلکه همان‌طور به خودمان و زندگی خانواده‌مان برمی‌گردد. کردار و اعمال آدمی مانند بومرنگ یعنی وسیله شکار بومیان استرالیاست که اکنون به عنوان وسیله بازی و سرگرمی استفاده می‌شود. بومرنگ قطعه‌ای چوبی با فرم و شکل آئرودینامیک و تراش خاصی است که وقتی با مهارت پرتاب می‌شود، دوباره به سوی کسی که آن را پرتاب کرده است برمی‌گردد.
یکی از نویسندگان اهل ذوق و ادب به مناسبتی این داستان را از زبان یکی از بستگان خود تعریف کرد و از قول او گفت: «سال‌ها پیش در منزل یکی از همسایگان مهمان بودیم و سرشب در حیاط باصفای خانه‌شان کنار باغچه سفره انداخته بود تا برای شام از ما پذیرایی کند. در همان حال که همسرش غذا را بر سر سفره گذاشته بود تا مشغول خوردن شویم گربه‌ای از سر دیوار پایین آمد و به سفره نزدیک شد. یکی از ما که دلش برای گربه گرسنه سوخته بود خواست قدری از گوشت غذای خود برای او بیندازد، اما صاحبخانه که مرد تندمزاج و کم‌حوصله‌ای بود مانع شد و با دمپایی خود گربه را زد که از سفره دور شود. بعد هم با قاطعیت و جدیت خاصی ما را از توجه و دلسوزی منع کرد و گفت: «این گربه داخل اتاق من شده و اسباب من را به هم ریخته است و آن‌قدر از دستش عصبانی‌ام که دلم می‌خواهد سر به تنش نباشد.» ما هرچه کردیم که دلش با این حیوان زبان‌بسته نرم شود فایده نداشت و ناچار سرمان را پایین انداختیم و مشغول غذا خوردن شدیم که دوباره سر و کله گربه پیدا شد و این بار از طرف دیگر سفره شروع به سر و صدا کرد. صاحبخانه که دید با دمپایی حریف گربه نمی‌شود، به داخل خانه رفت و لحظه‌ای بعد با یک تفنگ ساچمه‌ای که تازه خریده بود بیرون آمد و قبل از آنکه کسی بتواند چیزی بگوید به سوی گربه رفت و چشم او را هدف گرفت و بلافاصله شلیک کرد. خون از چشم راست گربه بیرون زد و آن بیچاره به هوا پرید و نعره‌کشان و جیغ‌زنان گریخت.
حال و هوای عجیبی بود. خون گربه روی زمین جلو چشممان بود و صدای ناله‌هایش در گوشمان، و دیگر لقمه‌ای از گلویمان پایین نرفت. با ناراحتی و آزردگی از سر سفره برخاستیم و از صاحبخانه خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم. چند سال بعد که خدا به این همسایه ما فرزند تازه‌ای داده بود و بچه‌ها در حیاط خانه مشغول بازی بودند، حادثه‌ای تلخ رخ داد و همه همسایه‌ها و بستگان این خانواده را آزرده ساخت، اما تنها ما مهمانان آن شب می‌دانستیم که چه رازی پشت این حادثه تلخ هست. قصه این بود که برادر بزرگ‌تر از سر کنجکاوی و به تقلید از فیلم‌های تلویزیون، تفنگ ساچمه‌ای پدر را برداشته بود و به سوی برادر کوچک‌تر شلیک کرده بود و از قضا گلوله به چشم او اصابت کرده و چشمش را از بین برده بود. وقتی خبر حادثه تلخ را شنیدیم، اولین سؤال ما این بود که کدام چشم کودک کور شده است. پاسخ همان‌طور بود که حدس می‌زدیم! چشم راست.»
در نظام خلقت هیچ چیزی گم نمی‌شود بلکه خوب یا بد، زشت یا زیبا، مانند همان بومرنگ می‌رود و چند هفته بعد، چند ماه بعد، یا حتى چند سال بعد به خود انسان برمی‌گردد. حتى اگر در حق گربه‌ای ظلم کنی درست در همان حیاط و کنار همان باغچه چشم فرزند خودت را از دست خواهی داد. به قول معروف، «هرچه کنی به خود کنی/ گر همه نیک و بد کنی». در حقیقت، وقتی به کسی اخم کنی یا لبخند بزنی، دست مظلومی را بگیری یا پای درمانده‌ای را بشکنی، هرچه می‌کنی در واقع داری برای خودت می‌کنی. اگر به نیازمندی چیزی می‌دهی، در واقع به خودت داده‌ای و اگر دل کسی را بشکنی، در واقع دل خودت را شکسته‌ای، زیرا همه این‌ها به خودت برمی‌گردد. شاعر به‌درستی گفته است: «قرض است کرده‌های تو بر دوش روزگار / در هر زمان که وقت بیابد ادا کند.»
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->