امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز؛ پس از واقعه جانگداز کربلا و نیز اتخاذ روش تقیه که ازسوی امام سجاد (ع) صورت گرفت، امام باقر (ع) جامعه را درگیر نوسانات سیاسی و قیامهایی همچون قیام مختار، توابین و... و وقایعی همچون حره دید که نمایش دهنده چهارچوب حرکت امویان بود. اگر چه هیچ کدام از این قیامها به نتیجهای که میبایست نرسید، اعتراضی همه جانبه به جور خلفا و دورشدن امویان از مبانی و اساس اسلام اصیل بود.
امام باقر (ع) که در چهارسالگی حادثه کربلا را به چشم دیده بود، با قرار گرفتن در آستانه امامت، جامعه را در سراشیبی سقوطی فرهنگی یافت که بخشی از تلاشهای امام سجاد (ع) در قالب دعا، صحیفه سجادیه، رساله حقوق و تربیت شاگردان فراوان، حرکت در مسیر رفع همین مشکلات بود و این میراث فرهنگی عظیم به دست امام باقر (ع) سپرده شد.
ایشان با تلاش و درک موقعیت اجتماعی و سیاسی به ایجاد مباحث و مناظرات علمی در مساجد و موسم حج و نیز تربیت شاگردان فراوان در زمینه تفسیر، حدیث، فقه و کلام اقدام نموده و بازکننده درهای اجتهاد و تفسیر به روی شیعه بودند.
هفتم ذی الحجه سالروز شهادت پنجمین پیشوای شیعیان، امام محمدباقر (ع) است؛ راهبری از سلاله رسول خدا (ص) که دروازههای علم و دانش را بر جویندگان حقیقت گشود و معارف اصیل دینی را به مؤمنان عرضه داشت. با اینکه سراسر زندگی آن امام همام، در دوران پراختناق حکومت اموی گذشت، شاگردان ممتازی ازسوی آن حضرت تربیت شدند. امام باقر (ع) طی دوران امامتشان، با مسائل متعددی همچون اسرائیلیات، فعالیت غلات و آشنایی مسلمانان با دیدگاهها و آرای اندیشمندان سایر ادیان روبه رو بودند.
پرسشها و شبهات ناشی از جولان این دیدگاهها در جامعه، نیازمند پاسخ گویی سریع و دقیق بود. امام (ع) با ایجاد حلقههای مختلف علمی، به این پرسشها و شبهات پاسخ میدادند. فعالیتهای مستمر ایشان، زمینه را برای مجاهدت علمی و اعتقادی کم نظیر فرزند بزرگوارشان، حضرت امام صادق (ع)، نیز فراهم کرد.
در این میان بخش زیادی از شاگردان حضرت از میان اهل سنت بودند و عالمان اهل سنت در آن زمان در درسهای این امام همام شرکت میکردند. نقلهای زیادی از علمای اهل سنت در بیان جایگاه و عظمت این امام همام نقل شده است. برای آگاهی بیشتر جایگاه امام باقر (ع) بین اهل سنت، با دکتر رسول جعفریان گفتگو کرده ایم.
با نگاهی کوتاه به مسندهای فقهی و تفسیری شیعه، به خوبی میتوان دریافت که بخش زیادی از روایات فقهی، اخلاقی و تفسیری شیعه از امام باقر (ع) نقل شده است. «وسائل الشیعه» و کتب تفسیری مانند «البرهان» از بحرانی و «صافی» از فیض کاشانی، حاوی روایات زیادی در زمینه تبیین مسائل فقهی و توضیح آیات قرآن و شأن نزول آن هاست که از آن حضرت روایت شده است. علاوه بر اینها مقدار زیادی اخبار تاریخی درباره امیرالمؤمنین (ع) و جنگ صفین نیز از آن حضرت نقل شده است.
همچنین در زمینه اخلاقیات، جملات گهربار و پرمغزی از امام باقر (ع) روایت شده است؛ جملات قصاری که در نهایت زیبایی و برخاسته از روح عصمت و کمالات درونی امام (ع) است. اربلی نوشته است که اخبار انبیا، فراوان از امام باقر (ع) نقل شده است و مردم، اخبار مغازی را از ایشان نقل کرده اند و در احکام و مناسک حج به آنچه ایشان از رسول خدا (ص) نقل کرده اند، استناد کرده اند. آنها همچنین اخباری در تفسیر قرآن از وی نوشته و خاصه و عامه از آن بزرگوار حدیث نقل کرده اند.
بله، در این مورد، ابو زهره، از علمای برجسته اهل سنت، نیز مینویسد: «و کان رضی ا... عنه مفسّرا للقرآن و مفسّرا للفقه الاسلامی مدرکا حکمه الاوامر و النواهی فاهما کل الفهم لمرامیها؛ آن حضرت مفسر قرآن و مبیّن فقه اسلامی بود و فلسفه اوامر و نواهی را درک میکرد و هدف آن را در حد نهایی آنها میفهمید.»
همچنین در باره اندیشهها و جملات اخلاقی اجتماعی امام باقر (ع) مینویسد: «و لکمال نفسه و نور قلبه و قوه مدارکه أنطقه ا... تعالی بالحکم الرائعه و رویت عنه عبارات فی الاخلاق الشخصیه و الاجتماعیه ما لو نظم فی سلوک لتکون منه مذهب خلق سام؛ به خاطر کمال نفسانی و روشنی قلب و قدرت درکش، خداوند حکمتهای اعجاب انگیزی بر زبان او جاری ساخت و عباراتی درباره اخلاق شخصی و اجتماعی از آن حضرت روایت شده است که اگر مرتب شوند، روشی گران بها و جامع از آن درزمینههای اخلاقی به وجود میآید.»
بی تردید از نظر بسیاری از علمای اهل سنت، امام باقر (ع) در زمان حیات خویش، شهرت فراوانی داشته و همواره محضر او از دوستدارانش، از همه بلاد و سرزمینهای اسلامی، پر بوده است. موقعیت علمی ایشان، به مثابه شخصیتی عالم و فقیه، به ویژه به عنوان نماینده علوم اهل بیت (ع)، بسیاری را وا میداشت تا از محضر او بهره گیرند و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از او بطلبند.
در این میان، اهل عراق که شیعیان بسیاری در میان آنها وجود داشت، مفتون شخصیت آن حضرت شده بودند. در میان مراجعه کنندگان، آن چنان خضوعی نسبت به شخصیت علمی امام (ع) به چشم میخورد که عبدا... بن عطاء مکی میگفت: «ما رأیت العلماء عند أحد قط أصغر منهم عند أبی جعفر و لقد رأیت الحکم بن عیینه مع جلالته فی القوم بین یدیه کأنه صبی بین یدی معلّمه؛ علما را در محضر هیچ کس کوچکتر از آنها در محضر ابو جعفر علیه السلام ندیدم. حَکَم بن عُیَینه با تمام عظمت علمی اش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزی در مقابل معلم خود، به نظر میرسید.»
شهرت علمی امام (ع)، در حد تعبیر ابن عنبه، «کان واسع العلم و وافر الحلم»، مشهورتر از آن است که کسی بخواهد آن را بیان کند. این شهرت در زمان خود ایشان، نه تنها در حجاز، که امام (ع) در آنجا با عبارت «کان سید فقهاء الحجاز» شناخته میشدند، بلکه حتی در عراق و خراسان نیز، به طور گسترده، فراگیر شده بود. چنان که راوی میگوید: دیدم که مردم خراسان دورش حلقه زده بودند و اشکالات علمی خود را از او میپرسیدند. ذهبی، از دانشمندان بزرگ اهل سنت، درباره امام باقر (ع) مینویسد: «کان أحد من جمع بین العلم و العمل و السؤدد و الشّرف و الثّقة و الرّزانة و کان أهلا للخلافه؛ از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده بود و برای خلافت اهلیت داشت.»
استاد ابو زهره درباره مرجعیت عام امام باقر (ع) مینویسد: «کان محمد الباقر (ع)، وریثه الامام السجاد فی امامه أهله و نیل الهدایه و لذا کان مقصد العلماء من کل البلاد الاسلامیه و ما زار أحد المدینه إلا عرج علی بیت محمد الباقر یأخذ عنه؛ امام باقر علیه السلام وارث امام سجاد (ع) در امامت و هدایت مردم بود، از این رو، علمای تمام بلاد اسلام از هر سو به محضر او میشتافتند و کسی از مدینه دیدن نمیکرد جز اینکه به خدمت او شرفیاب میشد و از علوم بی پایانش بهرهها میگرفت.» و هم او مینویسد: «کان یقصده من ائمه الفقه و الحدیث کثیرون؛ از بزرگان فقه و حدیث، خیلیها به قصد بهره گیری علمی پیش حضرتش میآمدند.» آن حضرت، همانند پدرش امام سجاد (ع)، که شهرت عظیم علمی در میان مردم داشت، مورد احترام خاص و عام بود.
محمد بن منکدر که خود یکی از محدثان معروف اهل سنت بود، درباره عظمت امام پنجم شیعیان چنین میگوید: «من جانشین علی بن الحسین (ع)، را از میان فرزندان او که نزدیکترین آنان به او از نظر علم و فضیلت هم باید باشد، ندیده بودم تا روزی که به محضر فرزندش محمد باقر (ع) رسیدم.» فراوانی و گستردگی روایات امام (ع) در زمینههای فقه، اعتقادات و علوم دیگر اسلامی، سبب شد محدثان اهل سنت نیز از آن حضرت نقل حدیث کنند. یکی از معروفترین آنها ابو حنیفه است. او با توجه به اینکه بیشتر احادیث وارده از طریق اهل سنت را نمیپذیرفت، روایات زیادی را از طریق اهل بیت (ع) و به ویژه امام باقر (ع) نقل کرده است.
ذهبی درباره کسانی که از امام (ع) روایت کرده اند، از عمرو بن دینار، اعمش، اوزاعی، ابن جریح و قره بن خالد یاد کرده است. ابواسحاق وقتی به او مراجعه کرد و مقام بسیار بلند و اعجاب انگیز علمی او را دید، در توصیف آن حضرت چنین گفت: «لم أر مثله قطّ، کسی را مانند او ندیده ام.» ابوزرعه دمشقی نیز درباره آن حضرت میگوید: «إن أبا جعفر أکبر العلماء؛ ابو جعفر از بزرگترین عالمان است.»
غلو در عراق از زمان خود امام علی (ع) ریشه دواند و چنان که منابع نوشته اند، امام با شدت با آنان برخورد کرد، اما به تدریج زمینه رشد آنان فراهم شد. این زمینه چنان بود که گروهی به طرفداری اهل بیت پدید آمدند و زمانی که شدت دشمنی امویان را دیدند، به تدریج در دوستی افراط ورزیدند. این گذشت تا آنکه در محافل خاصی در کوفه، جریان فکری افراطی و غالی شکل گرفت و امامان به دلیل اینکه در مدینه بودند، امکان نظارت کافی نداشتند.
این جریان در دوره امام باقر (ع) بیشتر و بیشتر شد. مغیره بن سعید عجلی، از نخستین رهبران غالی است که ادعاهای عجیب وغریبی مطرح کرد. به گزارش علی بن محمد نوفلی، وی از امام باقر (ع) اجازه خواست تا نزد ایشان برود، آن گاه گفت: «شما به مردم بگویید که من غیب میدانم، من عراق را در اختیار شما خواهم گذاشت!» امام باقر (ع) به شدت با او برخورد کرد و حرفهای تندی به او زد. آن گاه وی نزد ابوهاشم عبدا... بن محمد بن حنفیه رفت. اما او نیز با وی چنین کرده از خود دورش کرد.
سپس نزد محمد بن عبدا... بن حسن (نفس زکیه) رفت. او مردی آرام و ساکت بود. همان مطالب را برای وی هم بازگفت و او سکوت کرد. او در سکوت وی طمع کرده و گفت: «شهادت میدهم که او همان مهدی است که رسول ا... بشارت آمدنش داده است. او قائم اهل بیت است.» او همچنین ادعا کرد که علی بن الحسین یعنی امام سجاد (ع)، به محمد بن عبدا... بن حسن وصیت کرده است. سپس به کوفه آمد. وی فردی شعبده باز بود. به گمراهی مردم نشست و شمار فراوانی فریفته او شدند.