«عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!» این را به ضربالمثل بارهاوبارها شنیدهایم. بسیاری هم با این شنیده به تعریف درست نسبت خود با خواست خداوند رسیدهاند. درست مثل کسی که به مقصدی کعبهوار رسیده است. ما خود این را بارها تجربه کردهایم؛ از جمله در باره مقام عظیمالشأن حضرت امامهادی (ع)، آن زمان که بیمایهشبههنرمندی به ساحت آفتابی حضرتشان خاک پاشید، اما نهتنها غباری بر چهره حضرت آفتاب نرسید، که انوارش شفافتر از همیشه بر چشمها نشست و در جانها چشمه نور جاری کرد.
آنکه زیر خاک به هوا خاسته دفن شد، همان خاکپاشی بود که قلم از نوشتن نامش هم ابا میکند. بعد از آن ماجرا، اهل قلم و هنر، امواج معرفت درانداختند تا جامعه بیش از گذشته با چهره امام علیالنقی (ع) آشنا شود.
در این زمان بود که توجهها بیش از همیشه به زیارت معرفتافزای «جامعه کبیره» جلب شد؛ زیارتی که توحید را، نبوت را، امامت را تبیینی همهجانبه است؛ مقام امام را از زوایای گوناگون فرادید میگذارد و ساحتهای معرفتی را چنان میکاود که زائر را به درکی تازه و فهمی همه جانبه از حجت خدا برساند.
در تعریف حضرتهادی (ع)، امامان که سلام خدا بر آنان باد، پیشوایان هدایت و چراغهای در تاریکی و پرچمهای پرهیزگاری و صاحبان خرد و دارندگان زیرکی و پناهگاه مردمان و وارثان پیامبران و نمونه برتر و دعوت نیکوتر و حجتهای خدا بر اهلدنیاوآخرتاند.
همه نسبتها آنان را به خداوند علیاعلا میرساند و بندگان خدا را به شأنی چنین عظیم توجه میدهد که آنان جایگاههای شناخت خدا و مسکنهای برکت خدا و معدنهای حکمت خدا و نگهبانان راز خدا و حاملان کتاب خدا و جانشینان پیامبر خدا و فرزندان رسول خدا هستند. روشن است که افراد خواهان رسیدن به خداوند، راهی امنتر از این نخواهند یافت.
کسانی هم که پا به این صراط مستقیم بگذارند، به نعمتهای هدایت و ولایت و حقیقت خواهند رسید و در شمار کسانی نامشان ثبت خواهد شد که با سلام خداوند به سلامت میرسند.
جان یافتگان در جهان امامت، قطعا غیر از «مغضوب علیهم» هستند و «ضالین» در میانشان راه ندارد. باری، خاک افشاندند تا چهره آفتاب را غبار آلود کنند، اما روشنتر از همیشه به چشم آمد و دل و دیدهها را فتح کرد.
آن که زیر خاک دفن شد، همانی بود که دست به زیر خاکها برده بود. این خود به نوعی اعجاز بود برای نوسازی معرفتی شناخت امامت.