یکی از کنشهای برجسته اجتماعی که ریشهای ژرف در سنت داشته و باوجود دگرگونیهای فراوان نظام زیستی انسان، تبارمندی و پویایی خویش را حفظ کرده، پنداره «نذر» است. نکته اینجا است که نذر مفهومی نوپدید نبوده و همواره در دایره معنایی مفهوم «خیر» و «خیر عمومی» وجود داشته است، اگرچه به مرور و با استواری و ساختارمند شدن باورهای دینی، پدیده «نذر» نیز ساخت یافته و حتی به نظام حقوقی وارد شده است.
آنچه نباید فراموش کرد توجه به این مسئله است که «نذر» هرگز یک پدیده حکومتی و دستوری نبوده است و جدای از بنیادهای معنایی و معنوی استوار به کنشهای مردمی است. با توجه به گستردگی و تکثر فرهنگی جهان، پدیده نذر نیز چه در دامنه موضوعی، چه چارچوب عمل، گوناگونی بسیار گستردهای دارد و همین توانایی، زمینه پویایی آن را حفظ کرده است.
با توجه به دیرینگی و پایداری این پدیده، با افسوس کمترین میزان مطالعات حوزه علوم انسانی در ایران به نذر اختصاص داشته است. از این روی هرگز فرصت بهره بردن از ظرفیت مردمی از آن در پهنههای مهمی، چون نظام سازی اجتماعی و تمدن سازی فراهم نیامده است. اتفاقاً در جهان مدرن به دلیل چیرگی نگاههای فن سالارانه و دور شدن انسان از ارزشهای معنوی و بنیادین و سرشتین او و تقویت انگیزههای سودمحورانه، «نذر» از اندک پدیدههایی است که همچنان قدرت اصلاح این رویکرد و حرکت جامعه به سوی خیر عمومی را دارد.
در وضعیت امروز ما، گاه برخی اظهارنظرها درباره مسائلی که سویههای پیچیدهای داشته، طرح میگردد که مایه ناراحتی یا واکنشهای همگانی جامعه میشود. حقیقت این است که بسیاری از این طرح نظرها بیشتر برآمده از ناآگاهی، موضع گیریهای سیاسی و البته هیجانات مناسبتی و لحظهای است و به معنای دشمنی بنیادین نیست.
اظهارنظر یک فوتبالیست سرشناس درباره پدیده «نذر» که موجب واکنشهای تندی نیز شد، از این سنخ است. بهتر آن است که به جای تقابل و تندخویی در زمان طرح این دیدگاهها که عموماً بنیاد منطقی و بخردانه درستی نیز ندارند به آگاهی بخشی ایشان پرداخت تا از دوقطبی شدن جامعه جلوگیری کرد.
«نذر» از جمله کنشهای بسیار باارزشی است که به هیچ عنوان در جنبه مادی محدود نمیشود و ابعاد و سویههای گوناگونی دارد. گونه شناسی پدیده نذر در درازنای تاریخ به خوبی نشان میدهد که شیوههای گوناگون نذر که بسیاری از آنها اساساً جنبه مادی ندارند به بخشی از زندگی مردم بدل شده اند.
پس نمیتوان طرح الگوهای جایگزین را برای نذر در حالتی که تنها جنبه مادی دارد منطقی دانست. در واقع آن فوتبالیست به دلیل دریافت ناقص خویش از پدیده نذر و کاستن آن به یک پدیده صرفاً مادی، به خیال خود الگویی کاراتر را پیشنهاد داده است. در حالی که نذر نه یک پدیده مالی، بلکه شیوهای برای تقویت روحیه تعاون اجتماعی است که به یاری تعریف انواع کنشهای اجتماعی زمینه پویایی جامعه را فراهم میآورد.
مروری بر این پدیده مشخص میکند که همواره نذرها در هر ترازی، با یک منسک مشخص همراه شده اند که خود این آیین به تقویت ارتباطات اجتماعی و نهادینه شدن ارزشهای نهفته در باور پیشینی نذر منجر خواهد شد. آشکار است که شیوه و روشهای نذر، همسو با تحولات مناسکی هماهنگ با شرایط معاصر و تغییرات مخاطب دگرگون خواهد شد.
با این توضیح یکی از کارکردهای بنیادین نذر امر برجسته شبکه سازی و سرانجام تقویت سرمایه اجتماعی و به تبع آن دیگر سرمایههای سیاسی و اقتصادی خواهد بود. همچنین زمانی که نذر جنبه دینی گرفته و بر بنیاد باور دینی عمل کند نتایج مهمی، چون تقویت باور و ایمان، تحمل پذیری رنج و سختی، خداجویی (آن هم در جهان مدرن) و در نهایت امیدآفرینی را به بار خواهد آورد. بر این بنیاد اتفاقاً پدیده «نذر» نیاز جامعه معاصر و از عوامل اصلاح آن خواهد بود.
نکته آخر اینکه منتقدان ناآگاه اتفاقاً به تصور خویش نقدی عقلایی به چنین پدیدهها یا روش بروز آنها وارد میکنند. این در حالی است که «نذر» تنها یک کنش عقلانی نیست، بلکه مجموعهای از کنشهای عقلانی، ارزشی، ایمانی و فرهنگی در کنار یکدیگر آن را شکل داده اند. سخن آخر آنکه نمیتوان با عقل خود بنیاد انسانی و مادی چنین پدیدههایی را زیر سؤال برد و به خیال خود راهکار ارائه کرد.