شهردار مشهدمقدس: دستگاه حفار تونل خط ۳ متروی مشهد به زودی وارد قاسم‌آباد می‌شود گل‌های پاییزی به زودی میهمان مشهد می‌شوند  یادی از حاج علی شمقدری، یار دیرین رهبر معظم انقلاب | نیم قرن غیرت و صدق و وفا درباره محله «مهرآباد» که روزگاری از گزینه‌های سرمایه‌گذاری انگلیسی‌ها و یهودیان بود | توطئه‌چینی با تریاک مشهد علیه چین ترافیک پرحجم در بزرگراه شهید چراغچی، میدان فهمیده و پیرامون حرم امام‌رضا(ع) (۲۷ شهریور ۱۴۰۳) اعمال‌قانون ۱۵۴۲ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۵۵ خودروی متخلف توقیف شدند (۲۷ شهریور ۱۴۰۳) خیابان ثنایی۳ در محله خاتم‌الانبیا(ص) مشهد در انتظار بازگشایی تهیه مدل جامع ریسک فرونشست زمین در مشهد لزوم تغییر محدوده کلان‌شهر مشهد شهروند خبرنگار | درخواست تغییر مسیر برخی از خطوط اتوبوسرانی مشهد + پاسخ نایب‌رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: شورای ششم با شعار توجه به حاشیه شهر، از مردم رأی گرفت بازدید شهردار و جمعی از اعضای شورای اسلامی شهر مشهدمقدس از پروژه‌های منطقه ۵ | بازگشایی بولوار کرامت مشهد ظرف یک ماه آینده رئیس کمیسیون بانوان و خانواده شورای اسلامی شهر مشهد: ایران ۳۰ سال دیگر کشور سالمند است | از سیاست‌های جوانی جمعیت حمایت می‌کنیم ثبت نام ۶۸ هزار و ۵۰۰ نفر برای استفاده از خدمات شهرداری در حوزه سرویس مدارس در مشهد هزینه نگهداری معابر شهر مشهد: ۱۰۰۰ میلیارد تومان در سال درباره کوچه «مهرافروز»، یکی از فرعی‌های محله سرشور مشهد | میان «چهنو» و «آرام» باغ بی‌برگی است اعمال‌قانون ۱۷۹۳ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۶۷ خودروی متخلف توقیف شدند (۲۶ شهریور ۱۴۰۳) ترافیک پرحجم در بزرگراه شهید چراغچی و اطراف حرم امام‌رضا(ع) (۲۶ شهریور ۱۴۰۳) اجرای شبکه جمع آوری فاضلاب در مشهد ۸۶ درصد پیشرفت فیزیکی دارد رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: بسیاری از چالش‌های محلات با پروژه‌های زودبازده برطرف شد مدیریت شهری مشهد به استقبال مهر می‌رود | سرویس‌دهی ویژه حمل و نقل عمومی به دانش‌آموزان مشهدی آماده باش کامل خدمات شهری مشهد در پی بارش باران (۲۵ شهریور ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

کوچه یزدی ها، یزدی نداشت

  • کد خبر: ۱۳۰۴۹۵
  • ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۹
کوچه یزدی ها، یزدی نداشت
ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش.

ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش؛ و حتی بعد‌ها که تابلودار شد، یک خاطره دیر و دور و محوی توی حافظه ام مانده که انگار شبی به اورژانس آدرس «کوچه یزدی ها» را داده بودیم و همیشه وقتی به آن شب فکر می‌کنم، تصویر ماشین لکنته اورژانس آن ور خیابان توی خاطرم می‌آید -گمان کنم کلش خیالات است و آن وقت هم اورژانس را ندیده بودم- که معطل مانده بود و نمی‌فهمید کجای این محله «کوچه یزدی ها» ست. من راستش هنوز هم نفهمیده ام که چرا به کوچه ما می‌گفتند «کوچه یزدی ها».

چون از سر کوچه که حساب می‌کردی از «غلومحسینِ علِزغَر» که همان غلامحسین پسر علی اصغر باشد، تا «عباس علِزغَر»، برادرش و «اکبرِ ممد» و ما و خانواده شهید نصراللهی و بی بیِ خودمان و به گمانم حتی «عباسِ جنگی» همگی قاینی بودیم؛ و اصلاً کوچه یزدی ها، یزدی نداشت انگار، یا اگر هم داشت، در رقابت با قاینی‌ها انصاف این بود که اسم قاینی‌ها بیفتد توی دهن همه.

اسدا... – که ما اسُلّلا صدایش می‌کردیم – پسر غلومحسین علِزغَر بود. یعنی به حساب آن موقع که انگار هزار سال پیش بوده، می‌شد اسُلّلای غلومحسین. او آن موقع بازیگر یکه تاز و پیروز بلامنازعِ همه میدان‌های توشله بازی و پاسوربازی بود؛ و البته فوتبال که همیشه ته کوچه‌های چمن، وسط خیابانی که شصت متری خوانده می‌شد، در جریان بود؛ و یک بار که به صرافت متر کردن «شصت متری» افتادیم، به زور و زحمت بیست متر می‌شد، ولی هیچ کس نفهمید اول بار چه کسی به آنجا شصت متری گفته.

تابستان، فصل شصت متری بود و فصل دشتِ اسدالله. ته خرداد یک توشله بزرگ قرض می‌کرد و می‌افتاد وسط کارزار. این آخرها، اما کمتر کسی پای رقابتش می‌آمد.

این قدر که از مجبوری افتاده بود به آوانس دادن و شُل بازی کردن. آن اوایل ولی، صبحِ روز اول با همان توشله قرضی می‌افتاد وسط ماجرا و دم غروب که کر و کثیف برمی گشت طرف خانه شان، جیب‌های ورقلمبیده اش پر بود از جیرینگ جیرینگِ صدای توشله‌هایی که به هم می‌خوردند. بیشترشان سه رنگ، که امان از توشله سه رنگ و ارج و قُربش.
ادامه دارد...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->