لیلا کوچک زاده | شهرآرانیوز؛ شروع روزنامهنگاری در ایران با دستور صدر اعظم لایق ناصرالدینشاه قاجار گره خورده است. امیرکبیر ۱۷۲ سال پیش دستور اولین روزنامه رسمی ایران به نام «وقایع اتفاقیه» را صادر میکند. حدود ۶۰ سال پس از آن و همزمان با جنبش مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی نیز برای مطبوعات قانون نشر تصویب میشود. قانونی که در سال ۱۳۰۱ و با اضافه شدن بازوی نظارتی به آن، گاهی به نفع نشریات و گاه با سختگیری بسیار و توقیف آنها همراه بوده است. در این میان مطبوعات و مجلات مشهد پس از مشروطه رونق میگیرند و در دورههای تاریخی مختلف ایران، فراز و فرودهای مختلفی به خود میبینند.
ابراهیم حافظی، سرپرست و رئیس اداره مطبوعات کتابخانه آستان قدس رضوی که دانشجوی دکترای تاریخ تمدن ملل اسلامی است در پژوهشی مفصل به تاریخچه این فراز و فرودها پرداخته است. او در کتاب سه جلدی خود با عنوان «تاریخ تحلیلی روزنامهها، مجلهها و سالنامههایخراسان» تمام نشریات منتشرشده در مشهد را از سال ۱۲۷۸ تا سال ۱۳۵۷ خورشیدی فهرست و معرفی کرده است. در ادامه و در گفتگو با حافظی این تاریخنگاری را همزمان با سالروز تصویب قانون نظارت بر مطبوعات بررسی کردهایم.
روزنامه «ادب» نخستین و تنها روزنامه مشهد پیش از مشروطه است که از سوی ادیب الممالک فراهانی در ۴ رمضان ۱۳۱۸ هجری قمری (۱۲۷۹ خورشیدی) منتشر میشود. در مطبعهای در کوچه مسجد دودر برای مشهدی که خیلی دیرتر از شهرهای دیگر ایران مانند تهران، تبریز، شیراز و اصفهان صاحب روزنامه شده است.
آن طور که ابراهیم حافظی، سرپرست و رئیس اداره مطبوعات کتابخانه آستان قدس رضوی بیان میکند، جو سنتی حاکم بر جامعه، حکومت و حضور نیروهای روس و انگلیس در مشهد آن روزگار مانع روی آوردن روشن فکران این خطه به روزنامهها و روزنامه نگاری میشود. محتوای روزنامه ادب هم برابر ورقهای باقی مانده از این جریده، اخبار داخلی با نقدهایی به شرایط اجتماعی مشهد و اخبار خارجی (ترجمه روزنامههای خارج از کشور) بوده است. این روند، اما هم زمان با جنبش مشروطه در سالهای ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ هجری قمری (حدود ۱۲۸۴ خورشیدی) تغییر میکند و بحث درباره وجود قانونی برای مطبوعات به الزامات تبدیل میشود.
قانونی که در مجلس شورای ملی تصویب میشود، اسباب رونق و فراگیری روزنامه نگاری در ایران را برای سالهای نخستین فراهم میکند. حافظی، اما میگوید که اجرای این قانون با توجه به دخالت دولت ها، در دورههای تاریخی مختلف پس از مشروطه متفاوت بوده است. یعنی گاهی به نفع نشریات و گاهی با سخت گیری بسیار همراه بوده که موجب توقیف و توقف فعالیت بسیاری از روزنامهها میشده است. چنانکه سانسور و قوانین سخت نظارتی را در دو دوره تاریخ مطبوعات مشهد پیش از انقلاب اسلامی میتوان دید؛ کودتای رضاخانی در سال ۱۲۹۹ خورشیدی و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲.
برابر اسناد، مشهد پنج ماه پس از مشروطه صاحب دومین روزنامه خود میشود. روزنامه «بشارت» با محتوای دینی و مذهبی، از سوی شیخ محمدعلی، مدیر مدرسه مظفری منتشر میشود. «خورشید» و «خراسان» هم پس از آن مجوز میگیرند. روزنامه خورشید را محمدصادق تبریزی که زمانی معاون ادیب الممالک فراهانی در روزنامه ادب بوده در سال ۱۳۲۵ هجری قمری، منتشر میکند. روزنامه وزینی که دوسال دوام یافته و مشهدیها میتوانستند اخبار انجمن سعادت و معدلت رضوی را در آن بخوانند.
روزنامه «خراسان» هم با مسئولیت سیدحسین اردبیلی در سال ۱۳۲۷ هجری قمری (۱۲۸۷ خورشیدی) نوشتههای ملک الشعرای بهار را چاپ میکند. او به نوعی معاون یا سردبیر این روزنامه هم بوده است و البته این نشریه عقبه روزنامه خراسان فعلی نیست. این گونه است که مشهد روی دور انتشار جراید میافتد به طوری که حتی شاهد انتشار روزنامههای بومی مشهد هم هستیم. ملک الشعرای بهار، روزنامه «نوبهار» را به عنوان یک روزنامه نگار مشهدی منتشر میکند و در ادامه روزنامه «بهار»، «مهرمنیر»، «مینو» و «چمن» هم جای خود را در میان جراید ارض اقدس پیدا میکنند.
برابر آمارهای باقی مانده، مشهد روزگار قاجار، بیشترین حجم چاپ روزنامه را در فاصله سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۳۸ هجری قمری (۱۲۸۴ تا ۱۲۹۸ خورشیدی) تجربه میکند که این رونق با کودتای رضاخان در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، تبدیل به افت و رکود میشود. چنانکه پس از کودتا فقط چند عنوان روزنامه مانند «فکر آزاد»، «خورشید» و «خراسان» در مشهد منتشر میشده است. ناگفته نماند در دوره کودتای رضاخانی و شروع دوره پهلوی اول، قوانین خاصی به مطبوعات اضافه میشوند.
نویسنده کتاب «تاریخ تحلیلی روزنامه ها، مجلهها و سالنامههای خراسان» در این باره میگوید: «در مشهد اداره لشکر را ناظر بر انتشار مطبوعات قرار میدهند. یعنی یک فرد نظامی باید تمام مطالب روزنامهها را پیش از انتشار چک کند. مدتی بعد، اما برای اینکه امتیازی به روزنامهها داده باشند، کار نظارت را از اداره لشکر به عهده اداره معارف که همین اداره ارشاد کنونی است، میسپارند، اما حکومت درمی یابد که اداره معارف با مماشات با جراید برخورد میکند و نمیتواند از عهده محتوای آنها برآید. همین است که سال ۱۳۰۵ خورشیدی این امتیاز را به اداره شهربانی مشهد میسپارد. این اداره نیز بخشی از مجموعه و توان خود را بر سانسور قرار میدهد و این گونه است که محتوای روزنامهها و حتی اعلانها و آگهیهای تجاری شان قبل از چاپ باید از سوی مأمور شهربانی مهر زده و تأیید میشده است.
این سخت گیریها در ادامه از سوی روزنامهها مورد انتقاد قرار میگیرد آنچنان که روزنامه نگاران آن زمان مانند علی اکبر گلشن آزادی (صاحب روزنامه آزادی که در اواخر دوره قاجار مجوز روزنامه اش را گرفته است) در مقالاتی عملکرد دولت را نقد میکند. گلشن آزادی در خاطراتش میگوید: «روزنامه مرا برای مقالهای که درباره دروغ نوشته بودیم، توقیف کردند.
ما نوشته بودیم دروغ در شهر و کشور باب شده؛ همه دارند به هم دروغ میگویند. پدر به پسر، شاه و گدا و ...» گلشن در ادامه تأکید میکند با اینکه روابطش با حکومت خیلی خوب بوده، به خاطر همین کلمه شاه و گدا، او را به شهربانی فرا میخوانید و تذکر میدهند. بعد هم روزنامه اش تعطیل و چندین ماه هم برای همین یک کلمه به کلات تبعید میشود. با همه این اعتراض ها، نظارت بر مطبوعات تا چندین سال همچنان به عهده شهربانی بوده است و در نهایت دوباره به اداره معارف سپرده میشود.
آن طور که حافظی، تاریخ مطبوعات دوره پهلوی اول را شرح میدهد در این دوره کمترین روزنامه و نشریه در مشهد منتشر شده است و گویا به جز عناوینی، چون «شهامت»، «توس» و «ناطق اسلام»، دیگر روزنامه خاصی نداریم، اما تنها ویژگی این دوره رونق سالنامه نگاری است که از سال ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۶ خورشیدی در مشهد اتفاق میافتد. سالنامه «دانش» با محتوای اخبار ایران و جهان، نخستین سالنامه مشهد است که محمد دانش آن را منتشر میکند. بعد هم مدارسی مانند شاهرضا و فردوسی صاحب سالنامه میشوند. به گفته این پژوهشگر سالنامه خراسان که از سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۱ اخبار سراسر جهان را منتشر میکرده، یکی از منابع مهم تحقیقاتی امروز است.
دوره رکود دوم روزنامه نگاری در ایران و مشهد پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ خورشیدی اتفاق میافتد. درحالی که درخشانترین دوره مطبوعات ایران و مشهد در سالهای نخست وزیری مصدق گذشته است. از سال ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲ بیشترین حجم روزنامههای قبل از انقلاب اسلامی را داریم. ۴۰ عنوان روزنامه در مشهد مجوز چاپ میگیرند. در این دوره حتی شهرهای خراسان مانند تربت حیدریه و سبزوار هم برای اولین بار صاحب روزنامه میشوند، اما از سال ۱۳۳۲ به بعد روزنامهها توقیف شده و جو روزنامه نگاری مشهد تغییر میکند. طوری که تا سال ۵۷ شاهد انتشار روزنامه خاصی نیستیم و فقط دو سه روزنامه مثل «هیرمند» و «سنگرخاور» در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۴۰ مجوز میگیرند.
البته تک روزنامههای قبلی مانند «آزادی»، «آفتاب شرق» و «خراسان» همچنان چاپ میشده اند. به گفته این پژوهشگر ویژگی این دوره تا سال ۵۷ مجله نگاری است. درواقع با رکود و تعطیلی روزنامه ها، مجله نگاری تخصصی در حوزههای مختلف از سوی دانشگاههای مشهدی به ویژه دانشگاه فردوسی شکل میگیرد.
حافظی تأکید میکند آنچه پیش از انقلاب اسلامی میبینیم، رونق روزنامه نگاری در دوره مشروطه، رونق سالنامه نگاری در دوره پهلوی اول و دوره پهلوی دوم و هم زمان شکوفایی مجلات است که در کنار دو دوره رکود، پیش رفته اند. به گفته او پس از انقلاب اسلامی متن قانون مطبوعات تغییر میکند و متن کاملی تنظیم میشود.
در این میان روزنامه خراسانِ هفتاد و چهارساله که در سال ۱۳۲۸ خورشیدی با هزینه شخصی محمدصادق طهرانیان منتشر شده، تنها روزنامه باقی مانده پیش از انقلاب اسلامی در مشهد است، اما آن طور که حافظی بیان میکند، با توجه به انقلاب فرهنگی، مشهد تا اوایل دهه ۷۰ نشریه خاصی ندارد و فقط از تأسیس روزنامه «قدس» در سال ۱۳۶۶ میتوان نام برد.
سال ۱۳۷۲ نیز «شهرآرا» متولد میشود. در این دهه روزنامههایی مانند «جامعه» و «توس» هم منتشر میشوند. در دهه ۸۰، اما بیشتر شهرهای خراسان به روزنامه نگاری و چاپ جریده روی میآورند، اما طبق آمار و ارقام ۲۰۰ عنوان روزنامه و مجله پیش از انقلاب اسلامی در مشهد به ۲ هزار و ۲۰۰ عنوان روزنامه و مجله و سالنامه تبدیل شده که البته ۵۰ درصد این نشریات از سوی دانشگاههای مختلف منتشر شده است.