قبلاً یک بار، جایی چیزی نوشته بودم درباره آنچه به «جهانی شدن» میشناسیم و روندی که سرعت داده است به مرگ فرهنگهای محلی. یک بخشَش را خوب خاطرم مانده.
نوشته بودم: «قبلاً جهان به قدر کوچه هایش قهرمان داشت، زبان داشت، داستان داشت.
جوک این محله توی آن محله فهم نمیشد. آدمِ ارج و قرب دار این کوچه را توی آن کوچه نمیشناختند و ...» کلش درباره این بود که ما چقدر جهانهای کوچکمان را باخت داده ایم و حاصلش اینکه «حالا پسر کل مندلیِ بقال توی محله آسیابانهای نشتیفان، جوری فکر میکند که جک یا پیتر توی تراس یکی از برجهای منهتن.»
طوری که انگار جهان همه ما را یکسان میخواهد و به جنگ آدمهای یگانه آمده است.
بگذریم که خیلی قلمبه سلمبه شد و از کادر روایت شفاهی محله ما زد بیرون. غرض این بود که بگویم کوچه و محله ما هم یک فرهنگ بخصوص داشت؛ در همه چی، در صدا زدن همدیگر، در بازی، در ناسزا، در نام گذاری و انتخاب القاب.
اصلاً همین انتخاب القاب. خوب یادم هست که ما میراث دار لقبهایی بودیم که دست کم در جمع خودمان کسی یادش نمیآمد چه روزی و به چه مناسبتی برای اولین بار بیان شده اند.
به یکی میگفتیم «دَبِ دوب». چرا؟ نمیدانستیم. به یکی دیگر میگفتیم «دَدَگُربه» و این را هم نمیدانستیم که چه موجودی است و چه ربطی دارد به این آدم بی دربلا و بی سرکجا. در بعضی القاب، ولی «فعال ما یشاء» بودیم. یعنی کار، کار خودمان بود.
بیچاره پیرمرد بلندبالا با کلاه قره کل (شبیه آنچه حامد کرزی بعدها سرش میگذاشت) که روزی چندبار دم اذان، توی مسیر مسجد با موتورش آفتابی میشد. خدا بیامرزدش.
اسمش را گذاشته بودیم «حاجیِ دنده یکی»! چرا؟ چون از خانه اش که راه میافتاد، اگر تمام شهر را هم میراند، بعید بود دنده دو هم به کارش بیاید. همین هم شده بود که موتور بدبخت چند وقت یک بار به ناله میافتاد و حاجی که از کوچه میگذشت، از هر پناه و پسخلی میشد صدای موتورش را شنید.
بعد از او، ولی به گمانم «حاجی گیرکق» صاحب عنوان شد. معتقدم اگر لابه لای صدتا پیرمرد میدیدی اش، ناشد بود که تشخیص ندهی «حاجی گیر کق» کدام یکی است.
بس که گیر کق و نارس میداد و بنا داشت به هر چیزی بند کند. حالا، اما هم حاجی گیرکق از دنیا رفته و هم حاجی دنده یکی.
به گمانم، ولی «هفته هزار» باید زنده و سرحال باشد. آن سالها سنی نداشت و به هفتهای هزار تومان توی تعمیرگاه سرِ چمن ۳۵ کار میکرد. حالا که فکر میکنم هزار تومان برای آن موقع زیاد بوده.
نه؟ َ!