آمار بد موسیمانه در استقلال| مربی سیاه‌پوست در آستانه اخراج؟ استقلال در باتلاق تساوی‌ها ویدئو| خلاصه بازی تیم‌های استقلال و چادرملوی اردکان (۶ دی ۱۴۰۳) نتیجه بازی استقلال و چادرملوی اردکان (۶ دی ۱۴۰۳) | هتریک در ناکامی! درویش: اگر می‌خواهید فوتبال اصلاح شود به تاج رای ندهید شکایت سپاهان از رضا درویش توافق فاتح تریم با الشباب سرمربی کوبایی تیم ملی بوکس، وارد ایران شد باقری دوباره تأکید کرد: به‌صورت موقت سرمربی هستم میزبانی بسکتبالیست‌های آسمان ولایت از پالایش نفت آبادان ترکیب احتمالی استقلال مقابل چادرملو | بازگشت مدافع مازاد به ترکیب اصلی؟ لتسکیه بهترین داور جهان شد تاریخ و ساعت بازی پرسپولیس و خیبر خرم آباد | رونمایی از دستپخت کریم باقری تیر فدراسیون فوتبال به سنگ خورد تاریخ‌نگاری حضور تیم‌های مشهدی در مسابقات فوتبال باشگاهی کشور/ قسمت ۱۸۵ تیم‌والیبال سپهرصدرا بازهم باخت | همچنان در قعر چاه! واکنش امیر علی‌ اکبری به نگهداری و بازی کردن با «شیر» + فیلم غیبت ۳ بازیکن پرسپولیس در تمرین امروز (۵ دی ماه ۱۴۰۳) اراک، میزبان سوپرجام ایران میلان در آستانه زلزله زمستانی
سرخط خبرها

فوتبال؛ فصل همدلی

  • کد خبر: ۱۳۶۰۷۳
  • ۰۱ آذر ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۵
فوتبال؛ فصل همدلی
قرار بود مدیر مدرسه یک تلویزیون بگذارد وسط سالن طبقه دوم، کف سالن را موکت فرش کنند و بنشینیم بازی حساس ایران و استرالیا را همه با هم نگاه کنیم.

آن روز‌ها مدرسه ما در یک ساختمان استیجاری در ناحیه یک مشهد بود. من و هم کلاسی‌های کچلم، تصویر دقیقی از جام جهانی فوتبال نداشتیم، اما آن روز همه مان شوق عجیبی داشتیم. قرار بود مدیر مدرسه یک تلویزیون بگذارد وسط سالن طبقه دوم، کف سالن را موکت فرش کنند و بنشینیم بازی حساس ایران و استرالیا را همه با هم نگاه کنیم.

برای ما بچه‌های دبستان فلق که جز توپ پلاستیکی «دولایه» از فوتبال ذهنیت دیگری نداشتیم، تماشای بازی تیم ملی فوتبال از تلویزیون رنگی با آن تیم رؤیایی، اتفاق مهمی بود. لحظه موعود فرارسید. کلاس‌ها تعطیل شد و همه ریختیم وسط سالن.

عابدزاده توپ را که وسط زمین می‌انداخت، بچه‌ها جیغ می‌کشیدند و سوت می‌زدند. اما وقتی خداداد عزیزی به استرالیا گل زد، آنجا دیگر مدرسه نبود، سکو‌های ورزشگاهی بود که همه بچه‌ها یک صدا شادی شان را فریاد می‌زدند. ایران رفته بود جام جهانی و ما خوشحال‌ترین کچل‌های روی زمین بودیم. اما من از همان روزها، وقتی در موقعیت‌های این چنینی قرار می‌گرفتم، سر دوراهی می‌ماندم؛ چون روی کاغذ ایرانی نبودم، شناسنامه نداشتم و ملیتم افغانستانی بود.

اما مثل بچه‌های دبستان فلق، عاشق فوتبال بودم. وقتی ایران گل می‌زد، شاد می‌شدم. وقتی بازیکنان تیم‌های عربی، خود را می‌انداختند روی زمین تا وقت بازی را تلف کنند، حرص می‌خوردم و وقتی گل می‌خوردیم، دنیا برایم تیره وتار می‌شد. هرچه گذشت، این دوراهی پررنگ‌تر شد تااینکه نمی‌دانم کدام المپیک بود که تکواندوکاران افغانستان و ایران به هم برخوردند و تنها کاری که توانستم انجام دهم، خاموش کردن تلویزیون بود.

این فوتبال چیز عجیبی است؛ آدم‌ها را به هم گره می‌زند. دیروز استقلال کابل در یک تورنمنت بازی داشت. افغانستانی‌های زیادی عاشق استقلال و پرسپولیس هستند؛ همان طور که افغانستانی‌های زیادی عاشق رئال مادرید، بارسلونا، آرسنال، یوونتوس و دیگر تیم‌های ملی و باشگاهی جهان اند. حالا جام جهانی آغاز شده است و شب و روز‌های ما قرار است با لذت تماشای فوتبال بگذرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->