اوشین مهمان برنامه ۱۰۰۱ و جناب خان می‌شود + زمان پخش و تیزر بازیگر برنده اسکار در فیلم جدید «بازی‌های گرسنگی» سعید روستایی و پیمان معادی در کن ۲۰۲۵ + عکس واکنش رامبد جوان به شباهت «۱۰۰۱» با «خندوانه» فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۱ و ۲ خرداد ۱۴۰۴) + خلاصه داستان و شبکه پخش یادی از فضل‌الله آل داود، ملقب به بدایع‌نگار آستان قدس رضوی | صدای مردم بی‌صدا بود اولین تریلر انیمیشن «زوتوپیا ۲» منتشر شد + فیلم فیلم‌برداری سریال حضرت «موسی (ع)» به زودی آغاز خواهد شد هنر از یادرفته نقاشی قهوه خانه‌ای؛ در گفت‌و‌گو با محمدرضا حمیدی، از معدود بازماندگان نقاشی قهوه خانه‌ای کشور نقد ادبی و داستان نویسی ایران در گفت وگو با حسین آتش پرور | اگر نویسنده حرفی نداشته باشد، گم می شود تأثیر قطعی برق بر وضعیت چاپخانه‌ها و صنعت نشر کتاب مشهد | نمایشگاه تمام شد، کتاب‌ها چاپ نشد آغاز فروش بلیت کنسرت «ایرانم» علیرضا قربانی با قطعات جدید صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
سرخط خبرها

متفاوت‌ترین روایت از دفاع مقدس در کتاب قصه ننه علی

  • کد خبر: ۱۳۸۹۴۱
  • ۱۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۳
متفاوت‌ترین روایت از دفاع مقدس در کتاب قصه ننه علی
کتاب قصه ننه علی روایت زندگی پر فراز و نشیب مادر شهیدان امیر و علی شاه آبادی منتشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ شاید کتاب‌های زیادی از خاطرات مادران شهدا خوانده باشید؛ اما بی شک قصه ننه علی متفاوت‌ترین روایتی از دفاع مقدس است که خواهید خواند.

کتابی که تا پایان دست از مطالعه آن نخواهید کشید، کتاب قصه ننه علی روایت زندگی پر فراز و نشیب مادر شهیدان امیر و علی شاه آبادی به قلم مرتضی اسدی در ۱۹۲ صفحه از سوی انتشارات حماسه یاران منتشر شده است.

خانم همایونی سه چهار سال بیش‌تر نداشت که به همراه خانواده از بهار همدان برای فرار از فقر و نداری به تهران مهاجرت می‌کند. از همان ابتدای کودکی چشم بر بازیگوشی‌های کودکانه بست و به قول قدیمی‌ها برای خودش خانومی شده بود که به همراه مادر به خانه‌های مردم برای کارگری می‌رفت تا شاید بتواند باری از دوش خانواده بردارد. سن و سالی نداشت که یک روز بعدازظهر پای سفره عقد نشست و زندگی مشترکش را در کناری مردی شروع کرد که ۱۱ سال از او بزرگتر بود! زهرا همایونی و همسرش دو نقطه مقابل همدیگر بودند.

رجب در کودکی روز‌های سختی را سپری کرده بود و ناخواسته خشن بار آمده بود، هر جای زندگی که خانم همایونی احتیاج به همراهی و دلگرمی داشت همسرش دست رد به سینه‌ی او می‌زد. با هزار ترفند و قربان صدقه رفتن اجازه حضور در تظاهرات ضد شاه را از رجب گرفت. انقلاب پیروز شد و مدتی بعد رژیم بعث عراق به ایران حمله کرد و جنگ شروع شد.

پسران خانم همایونی با وجود سد بزرگی به نام پدر میل رفتن به جبهه را در دل داشتند، این بار هم مادر دست به کار شد و همه‌ی بلا‌ها را به جان خرید.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->