تلف‌شدن یوز ایرانی چه خطری برای محیط زیست دارد؟ دستگیری یک قاتل در سرخس ۲۱ سال پس از ارتکاب قتل آموزش محیط زیست در اولویت‌های یونسکو در ایران انتقاد نماینده مجلس از سازمان محیط زیست | حفاظت از اکوسیستم‌ها یک وظیفه حیاتی است حضور سه قلاده یوزپلنگ آسیایی در مرز مشترک خراسان‌ رضوی و سمنان + فیلم هشدار دامپزشکی خراسان‌ رضوی درباره خطر شیوع سویه جدید تب‌‌برفکی مهلت ثبت نام سرویس مدارس در سال ۱۴۰۴ اعلام شد زاگرس با چه چالش‌هایی مواجه است؟ توصیه‌های تغذیه‌ای به دانشجویان و دانش‌آموزان برای امتحانات یاری مجلس برای حل تعارضات قانونی رشته‌کوه زاگرس پزشک مشهدی، دانشمند برگزیده سازمان بهداشت جهانی | گفت‌وگوی شهرآرانیوز با پروفسور «مجید غیور مبرهن» بیش از ۱۲۰۰ دامنه عرضه فراورده‌های سلامت‌محور در فضای مجازی شناسایی شد مربیان قرآنی در دورترین نقاط کشور، به عنوان رابطان قرآن تربیت می‌شوند آلودگی ترکیبی هوای مشهد وضعیت فقر یادگیری در کشورهایی با درآمد متوسط و پایین تدوین برنامه‌ای عملیاتی برای توانمندسازی معلمان پرداخت ۹۰ درصدی هزینه‌های درمان ناباروری توسط بیمه سلامت پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) | تداوم هوای گرم تا پنجشنبه ۵۰ درصد گونه‌های زیستی کشور در آستانه انقراض قرار دارند تا امروز سؤالات کنکور و امتحانات نهایی به بیرون نشر پیدا نکرده است مقطع کارشناسی دانشگاه‌ها به بخش غیردولتی واگذار می‌شود حذف تومور بیمار ۳۵ ساله، بدون بیهوشی برای اولین بار در مشهد (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) کمبود اسپری‌های آسم جدی است ایران قطب چشم‌پزشکی منطقه است پیش‌بینی هواشناسی کشور (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) | خیزش گرد و خاک در شرق کشور در سال ۱۴۰۳ بیش از ۲ هزار تبعه خارجی غیرمجاز در شبکه راه‌آهن دستگیر شدند لزوم تشکیل پلیس ویژه اطفال و نوجوانان ضرورت پیوند سیاست‌گذاری جمعیتی با توسعه اقتصادی و رفاه عمومی ۲ هزار دستگاه اتوبوس برای ایام اربعین ۱۴۰۴ وارد کشور خواهد شد درباره خوابگاه‌های ویژه متأهلان در دانشگاه‌های مشهد | خوابگاه متأهلی نداریم، ازدواج نکنید! آغاز پویش «نه به کار کودک» از ۲۱ خردادماه ۱۴۰۴
سرخط خبرها

زندگی تلخ زن مطلقه مشهدی پس از آشنایی با یک مرد خشن

  • کد خبر: ۱۵۴۸۶۹
  • ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۷
زندگی تلخ زن مطلقه مشهدی پس از آشنایی با یک مرد خشن
زن جوان مشهدی می‌گوید اعتیاد مادرش باعث شد زندگی او سیاه شود.

به گزارش شهرآرانیوز، در واقع من هیچ نقشی در تعیین سرنوشت خودم نداشتم چرا که اعتیاد مادرم روزگار و آینده مرا نیز تباه کرد. اگرچه او دو سال قبل با مرخصی یک هفته‌ای از زندان بیرون آمد و با «ایست قلبی» از دنیا رفت، اما اشتباهات او در مسیر زندگی، همه خانواده‌ام را تحت تاثیر قرار داد به گونه‌ای که ...

این‌ها بخشی از اظهارات زن ۲۶ ساله‌ای است که دست دختر ۸ ساله‌ای را گرفته و برای شکایت از مردی وارد کلانتری شده بود که قصد ازدواج با او را داشت. این زن جوان با بیان این که دیگر نمی‌تواند این کتک کاری‌ها را تحمل کند درباره قصه زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد گفت: ۴ ساله بودم که پدرم به ناچار از مادرم جدا شد و مرا که تنها فرزند آن‌ها بودم به مادرم سپرد، اما مادرم اعتیاد شدیدی به مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه داشت و پدرم به همین دلیل او را طلاق داد. در این شرایط من نزد مادربزرگ و دایی ام رفتم تا در کنار آن‌ها زندگی کنم، ولی مادر بزرگ و دایی ام نیز که در یک واحد آپارتمانی زندگی می‌کردند به مواد مخدر آلوده بودند. سرانجام دوسال بعد همسایگان وقتی شرایط تاسف بار زندگی مرا در کنار مادربزرگم دیدند با پلیس تماس گرفتند و بدین ترتیب من با دستور قضایی به عنوان کودک بدسرپرست تحویل بهزیستی شدم. در آنجا به تحصیل ادامه می‌دادم و روزگار آرامی داشتم تا این که ۱۰ سال بعد، مادرم به یاد من افتاد و در حالی که ۱۶ ساله بودم به سراغم آمد و مرا از بهزیستی تحویل گرفت و نزد خودش برد، ولی او اعتیادش را ترک نکرده بود و همچنان شیشه مصرف می‌کرد به طوری که در حالت خماری یا توهم به شدت مرا زیر مشت و لگد می‌گرفت و کتک می‌زد. او گاهی سیم داغ را چنان بر دستانم می‌چسباند که صدای فریاد‌های دلخراشم همسایگان را از خانه بیرون می‌کشید. او یک بار هنگام توهم ناگهان بالشت را روی صورتم گذاشت و چیزی نمانده بود که مرا خفه کند، ولی من به طور معجزه آسایی سرم را از زیر بالشت بیرون آوردم و نفس کشیدم!

خلاصه در این شرایط بود که «هومن» به خواستگاری ام آمد. او هم از بچه‌های بهزیستی بود که پدر و مادرش را نمی‌شناخت و از گذشته اش خبری نداشت. با این حال من و «هومن» با هم ازدواج کردیم که حاصل آن دختر زیبایی به نام «آرزو» است، اما همسرم نیز جوانی پرخاشگر و عصبی بود ومدام مرا کتک می‌زد به طوری که دیگر واقعا تحمل کتک کاری‌های او را نداشتم، به همین دلیل ۷ سال قبل زمانی که آرزو هنوز ۸ ماه بیشتر نداشت و شیرخواره بود از «هومن» طلاق گرفتم تا حداقل در آرامش روزگار بگذرانم چرا که او گاهی با چاقو خودزنی می‌کرد و من به شدت از رفتار‌های وحشتناکش می‌ترسیدم. در این شرایط خانه‌ای اجاره کردم تا دخترم را بزرگ کنم و دیگر به ازدواج نمی‌اندیشیدم. مادرم نیز مدام راهی زندان می‌شد و مدت کمی را در بیرون از زندان بود تا این که ۲ سال قبل مادرم وقتی برای مرخصی یک هفته‌ای از زندان بیرون آمده بود، دچار ایست قلبی شد و جان خود را از دست داد.

من هم ۲ ماه قبل با مردی آشنا شدم که به شدت به من ابراز علاقه می‌کرد و مدعی بود اگر با او ازدواج کنم مرا خوشبخت خواهد کرد. این بود که سرانجام خام چرب زبانی‌های «پدرام» شدم و ارتباطم را با او برای آشنایی بیشتر آغاز کردم، اما متاسفانه «پدرام» هم اوضاع روحی مناسبی ندارد و مدام مرا کتک می‌زند. این بود که به قانون پناه آوردم و از پدرام شکایت کردم تا حداقل برای یک بار هم شده از حق خودم دفاع کنم...

با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد امیررضا فعال (رئیس کلانتری معراج) بررسی‌های قانونی و روان شناختی درباره ادعا‌های زن جوان در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->